بحث:ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۴: خط ۴۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


==زهرةالسادات میرترابی حسینی==
{{جمع شدن|۳. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين).}}
در پایان نامه: علم لدنی در قرآن و حدیث
[[پرونده:11817.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابى حسینى]]]]
 
::::::خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
از آنچه در اخبار –و نیز قرآن کریم- در رابطه با شخیصت علمی امام آمده، روشن می‌شود آنان برگزیدگانی هستند که با عنایت خاص الهی از قدرت دید و بینشی فراتر از سطح این جهان و حوادث آن، برخوردارند. آنان به کنه جهان واقف، از اسرار قرآن آگاه، و به حوادث غیبی و سرگذشت‌های آینده مطّلعند. آنان، جز از دانش غیبی سخن نمی‌گویند و آنچه بر زبان می‌آورند، یا به تعلیم رسول الله {{صل}} است، و یا به افاضۀ مقام رحمانی.
::::::«از آنچه در اخبار و نیز قرآن کریم در رابطه با شخیصت علمی [[امام]] آمده، روشن می‌شود آنان برگزیدگانی هستند که با عنایت خاص الهی از قدرت دید و بینشی فراتر از سطح این جهان و حوادث آن، برخوردارند. آنان به کنه جهان واقف، از اسرار قرآن آگاه، و به حوادث غیبی و سرگذشت‌های آینده مطّلعند. آنان، جز از دانش غیبی سخن نمی‌گویند و آنچه بر زبان می‌آورند، یا به تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} است، و یا به افاضۀ مقام رحمانی. در ترسیمی از سیمای علمی [[امام]]، توسط [[امام باقر]]{{ع}} می‌خوانیم: "[[امام]] باید در اوج علم و معرفت و بر قلّۀ رفیع بینش باشد تا بتواند قافله سالار رهروان طریق کمال باشد. او باید علم و بینش خود را از سرچشمۀ زلال حقیقت گرفته و دست پروردۀ عنایات غیبی الهی باشد تا با آگاهی از اسرار هستی، مربّی حقیقی انسان‌ها و راهنمای آدما به سوی مقصد الهی و خیر و سعادت دنیا و آخرت باشد"<ref>کلینی،کافی، کتاب الحجه، برگرفته از سخنان امام باقر {{ع}} راجع به [[علم امام]].</ref>. از این‌رو در روایات اسلامی، از [[امام]] به عنوان "خزانه‌دار علم خدا" و "ترجمان [[وحی]] الهی" نام برده شده است:  
در ترسیمی از سیمای علمی امام، توسط امام باقر {{ع}} می‌خوانیم:
:::::#'''خزانه‌دار علم الهی:''' {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: نَحْنُ‏ خُزَّانُ‏ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏، وَ نَحْنُ‏ تَرَاجِمَةُ وَحْيِ‏ اللَّهِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>کلینی،  کافی (ط - دار الحدیث)، ج‏۱، ص: ۴۷۴.</ref>. و نیز [[رسول خدا]]{{صل}}، [[حضرت علی]]{{ع}}، [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}}، صریحاً [[اهل بیت]]{{عم}} را وارث علم انبیاء معرفی فرموده‌اند.
«امام باید در اوج علم و معرفت و بر قلّۀ رفیع بینش باشد تا بتواند قافله سالار رهروان طریق کمال باشد. او باید علم و بینش خود را از سرچشمۀ زلال حقیقت گرفته و دست پروردۀ عنایات غیبی الهی باشد تا با آگاهی از اسرار هستی، مربّی حقیقی انسان‌ها و راهنمای آ«ها به سوی مقصد الهی و خیر و سعادت دنیا و آخرت باشد.» (ر.ک. کلینی، پیشین، کتاب الحجه، برگرفته از سخنان امام باقر {{ع}} راجع به «علم امام».)
:::::#'''وارثان علوم انبیاء:'''{{عربی|اندازه=150%|" عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ الْجَازِيِّ عَن‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ نَحْنُ وَرَثَةُ كِتَابِ‏ اللَّهِ‏ وَ نَحْنُ‏ صَفْوَتُهُ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>بصائر الدرجات، ص: ۵۱۳، ح۲۳.</ref>. در زیارت جامعه نیز می‌خوانیم: {{عربی|اندازه=150%|"السلام علی ائمة الهدی، و مصابیح الدجی، أعلام التقی، و ذوی النُهی و اولی الحجی، و الکهف الوری، و ورثة الأنبیاء و المثل الأعلی، و الدعوة الحسنی، و حجج الله علی أهل الدنیا و الأخرة و الأولی، و رحمة الله و برکاته"}} و بالأخره صفاتی چون؛ اعلم الناس، راسخون فی العلم، معدن العلم و عیش العلم، تنها زیبندۀ دانش آنان است.
 
:::::#'''داناترین مردم'''{{عربی|اندازه=150%|" إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ {{صل}} يُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَ يُؤْتِيهِمْ‏ مِنْ‏ مَخْزُونِ‏ عِلْمِهِ‏ وَ حِكَمِهِ مَا لَا يُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى‏﴿{{متن قرآن| أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى}}﴾ وَ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏ ‏﴿{{متن قرآن| وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا }}﴾ وَ قَوْلِهِ فِي طَالُوتَ‏‏ ﴿{{متن قرآن|  إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ }}﴾ ‏‏‏‏‏‏"}}
از این‌رو در روایات اسلامی، از امام به عنوان «خزانه‌دار علم خدا» و «ترجمان وحی الهی» نام برده شده است:  
:::::#'''[[راسخان در علم]]:''' {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}‏ نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَهُ‏ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>بصائر الدرجات فی فضائل، ص: ۲۰۴، ح۶.</ref>.
 
:::::#'''معدن و سرچشمه علم:''' {{عربی|اندازه=150%|" عَنْ جَدِّهِ الْجَارُودِ قَالَ دَخَلْتُ مَعَ أَبِي عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ {{ع}} فَقَالَ: مَا يَنْقِمُ‏ النَّاسُ‏ مِنَّا فَنَحْنُ‏ وَ اللَّهِ‏ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref> بصائر الدرجات، ص: ۵۸، ح۹.</ref>.
أ- خزانه دار علم الهی:
:::::#'''حیات علم:'''آگاه باشید، هیچ‌گاه راه حقّ را نخواهید شناخت مگر اینکه، آنها را که آن را ترک گفته‌اند، بشناسید، و هرگز به پیمان قرآن وفادار نخواهید بود، مگر اینکه از کسی که آن پیمان را شکسته است، آگاه باشید، و هرگز به آن تمسک نخواهید جست مگر اینکه به کسی که آن را دور انداخته پی‌ببرید. و این آگاهی‌ها را از اهلش بخواهید، زیرا آنها زندگی علم، و مرگ جهلند: آنهایند که حکمشان شما را از علمشان، و سکوتشان شما را از منطقشان، و ظاهرشان از باطنشان آگاهی می‌دهد. اینان نه با دین مخالفت می‌کنند و نه در آن اختلاف دارند، بنابراین، دین در میان آنان گواهی است صادق و ساکتی است سخنگو{{عربی|اندازه=120%|" وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي‏ تَرَكَهُ وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِيثَاقِ الْكِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَقَضَهُ وَ لَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَبَذَهُ فَالْتَمِسُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ فَإِنَّهُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ هُمُ الَّذِينَ يُخْبِرُكُمْ حُكْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ لَا يُخَالِفُونَ الدِّينَ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَهُوَ بَيْنَهُمْ شَاهِدٌ صَادِقٌ وَ صَامِتٌ نَاطِق‏ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref> نهج‌البلاغه، خطبه: ۱۴۷.</ref>»<ref>[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]؛ ص ۱۰ - ۱۱۲.</ref>.
 
{{پایان جمع شدن}}
عَن الإمام الباقر {{ع}}: «نحن خزّان علم الله، و نحن تراجمة وحی الله» (همان، ج 1، ص 192، ح 3 و ص 296، ح 6 [در حدیث اخیر، به جای «وحی» کلمۀ «أمر» آمده است]. و نیز ر.ک. محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 26، صفحات 105 الی 109. و أبوجعفر محمد بن الحسن الصّفار، پیشین، ص 103.)
و نیز رسول خدا {{صل}}، حضرت علی {{ع}}، امام باقر و امام صادق {{عم}}، صریحاً اهل بیت {{عم}} را وارث علم انبیاء معرفی فرموده‌اند.
 
ب- وارثان علوم انبیاء:
 
عن الصادق {{ع}}: «نحن ورثة الأنبیاء، و ورثة کتاب الله، و نحن صفوته.» (حسن بن سلیمان الحلی، پیشین، ص 63. و نیز ر.ک. کلینی، ج 1، ص 224، ح 222، ح 2. و الحسن بن ابی الحسن الدیلمی، پیشین، ص 464. همچنین شیخ مفید، الإرشاد...، پیشین، ج 1، ص 233.)
 
در زیارت جامعه نیز می‌خوانیم: «السلام علی ائمة الهدی، و مصابیح الدجی، أعلام التقی، و ذوی النُهی و اولی الحجی، و الکهف الوری، و ورثة الأنبیاء و المثل الأعلی، و الدعوة الحسنی، و حجج الله علی أهل الدنیا و الأخرة و الأولی، و رحمة الله و برکاته
و بالأخره صفاتی چون؛ اعلم الناس، راسخون فی العلم، معدن العلم و عیش العلم، تنها زیبندۀ دانش آنان است.
 
ج- داناترین مردم
عن الإمام الرضا {{ع}}: «إنّ الأنبیاء و الأئمة صلوات الله علیهم، یوفّقهم، الله و یؤتیهم من مخزون علمه و حکمه مالا یؤتیه غیرهم، فیکون علمهم فوق علم أهل الزمان فی قوله تعالی: « ... أَفَمَن یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَی ... [یونس 10: 35]» و قوله تبارک و تعالی: « ... وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا ... [بقره 2: 269]» و قوله فی طالوت: « ... إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ... [بقره 2: 247]».
د- راسخان در علم:
 
الإمام الصادق {{ع}}: «نحن الراسخون فی العلم، و نحن نعلم تأویله» (کلینی، پیشین، ج 1، ص 213، ح 1. و ابوجعفر محمد بن الحسن الصّفار، پیشین، ص 204، ح 5: «ما راسخون در علم هستیم و به تأویل قرآن آگاهیم.» و عبدالحسین طیّب، پیشین، ج 3، ص 112 الی 114 ذیل آیۀ 7 / آل عمران.)
 
هـ - معدن و سرچشمه علم:
 
الامام زین العابدین {{ع}}: «ما ینقم الناس منّا! فنحن و الله شجرة النبوّة، و بیت الرَّحمة، و معدن العلم و مختلف الملائکة» (کلینی، پیشین، ج 1، ص 122، ج 1: «ما راسخون در علم هستیم و ما تأویل قرآن را می‌دانیم.»)
 
و – حیات علم:
 
الامام علی {{ع}}: «و اعلموا أنّکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا ترکه، و لن تاخذوا بمیثاق الکتاب حتی تعرفوا الذی نقضه، و لن تمسکوا به حتی تعرفوا الذی نبذه. فالتمسوا ذلک من عند اهله، فانهم عیش العلم، و موت الجهل. هم الذین یخبرکم حکمهم (حلمهم) عن علمهم، وصمتهم عن منطقهم، و ظاهرهم عن باطنهم، لا یخالفون الذین و لا یختلفون فیه، فهو بینهم شاهد صادق، وصامت ناطق.» (پاورقی کلینی، پیشین، ج 8، ص 390، ح 586 و نهج البلاغه، خطبۀ 147: «آگاه باشید، هیچ‌گاه راه حقّ را نخواهید شناخت مگر اینکه، آنها را که آن را ترک گفته‌اند، بشناسید، و هرگز به پیمان قرآن وفادار نخواهید بود، مگر اینکه از کسی که آن پیمان را شکسته است، آگاه باشید، و هرگز به آن تمسک نخواهید جست مگر اینکه به کسی که آن را دور انداخته پی‌ببرید. و (این آگاهی‌ها را) از اهلش بخواهید، زیرا آنها زندگی علم، و مرگ جهلند: آنهایند که حکمشان شما را از علمشان، و سکوتشان شما را از منطقشان، و ظاهرشان از باطنشان آگاهی می‌دهد. اینان نه با دین مخالفت می‌کنند و نه در آن اختلاف دارند، بنابراین، دین در میان آنان گواهی است صادق و ساکتی است سخنگو.»)
 
 
 
 
ص110الی112


==سید محمد علی قاضی طباطبایی==
==سید محمد علی قاضی طباطبایی==

نسخهٔ ‏۱۰ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۲

حدیثه عسگری

در مقاله: بررسی علم ائمه معصومین(علیهم‌السلام) از دیدگاه قرآن

الف- علم امام همیشگی و مستمر است: دانش ائمه، پایدار و همیشگی است. این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود در ارتباط بوده، مدام قوت پذیرفته و افزایش می‌یابد. امام باقر(علیه السلام) می‌فرماید: «لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»[الکافی، ج1، ص254؛ الاختصاص، ص312.]؛ «اگر بر دانش ما افزوده نمی‌شد بی‌دانش می‌ماندیم.» بدیهی است که افزایش دانش و معرفت امامان لازمه اتصال وجودی آنان به جهان غیب و ربوبیّت است.

مفضّل می‌گوید که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود که: ما را هر شب جمعه شادمانی ویژه‌ای است! گفتم شادمانی‌تان افزون باد! چگونه است آن؟ فرمود: هر شب جامعه روح پیامبر اسلام و امامان تا عرش بالا روند، و روح ما هم با روح آنان بالا می‌رود، و این ارواح به بدن‌های خود باز نمی‌گردند، مگر با معرفتی تازه و جدید! و اگر چنین نبود که علم ما تمام می‌شد.

ب- امام هرگاه بخواهد چیزی را بداند خداوند او را می‌آموزد: بر پایه اصول حکمت متعالیه، درجه‌ی برتر وجودی انسان کامل همه‌ی درجات وجودی پایین را در خود داشته و همه‌ی حوادث را در حیطه وجود و حوزه شهودش داراست. اما به خاطر آنکه هنوز در قید جزئیت عالم ملک و محدودیت‌های مادی این جهان است، تغییرات و تحولات و حوادث جهان مادی، به صورت علم جزئی و متغیّر، مستلزم عنایت و توجه جزئی امام به آن حادثه است، همین عنایت و توجه او مستلزم علم و آگاهی وی به آن مورد خاص خواهد بود. همین نکته است که امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک»[ الکافی، ج1، ص258؛ بحارالانوار، ج26، ص57؛ بصائرالدرجات، ص315.]؛ «هرگاه امام خواهان دانستن چیزی باشد خداوند به او خواهد آموخت.»

رهبریت معصوم از آن جهت ارجمند است که مورد حمایت و عنایت مستمرّ الهی است. و خداوند نیز با الزام مردم به پیروی از معصوم، از حمایت رهبر معصوم دریغ نخواهد ورزید. امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «أَ تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی افْتَرَضَ طَاعَةَ أَوْلِیَائِهِ عَلَی عِبَادِهِ ثُمَّ یُخْفِی عَنْهُمْ أَخْبَارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ یَقْطَعُ عَنْهُمْ مَوَادَّ الْعِلْمِ فِیمَا یَرِدُ عَلَیْهِمْ مِمَّا فِیهِ قِوَامُ دِینِهِم؟!»[الکافی، ج1، ص261؛ بحارالانوار، ج26، ص149؛ بصائرالدرجات، ص124؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی، 1409، ج2،‌ ص870.]

«مگر برای شما باور کردنی است که خدای سبحان طاعت و فرمانبرداری از اولیاء و امامان را بر مردم واجب کند و در عین حال اخبار آسمان و زمین را از انان پوشیده داشته، منابع و مواد علوم مربط به مراجعات مردم به این امامان را که پایه و اساس دین مردم است از آنان دریغ دارد؟!»

ج- علم امامان تنها دانش بدور از خطا و خلاف است: از امام صادق(علیه‌السلام) پرسیدند که علم بدون اختلاف مخصوص امامان است و شما چگونه از آن آگاهی می‌یابید؟ حضرت فرمود: «کَمَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) یَعْلَمُهُ إِلَّا أَنَّهُمْ لَا یَرَوْنَ مَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) یَرَی»[الکافی، ج1،‌ص242؛ بحارالانوار، ج13، ص397.]؛ «آگاهی ما هم از این معرفت بی‌خلاف مانند آگاهی پیامبر خداست با این تفاوت که آنچه را پیامبر می‌دید ما نمی‌بینیم.»


http://mroghayeh.com/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C/tabid/1232/ID/5129/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%8A%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86.aspx


سید محمد علی قاضی طباطبایی

در مقاله: رساله ای در دلالت آیه تطهیر بر علم گسترده پیامبر و امام

در کتاب علم امام مجموعه مقالات

اینجا تذکر چند مطلب لازم به نظر می‌رسد: اول: مراد از امام در مورد بحث که می‌گوییم علمش از جهت کمّیّت و کیفیّت عمومیت دارد و به همه چیز عالم است و با کوچک‌ترین توجه می‌داند، آن معنی نیست که در کتب کلام و اصطلاح متکلمین است که عبارت از شخصی است که ریاست عامّه الاهیه بر دین و دنیا به نصّ رسول الله(ص) داشته باشد. و نیز مراد مطلق معصوم نیست که شامل ملائکه نیز باشد که خودشان اعتراف کردند: «لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا»،@البقرة(۲): ۳۲.@ بلکه مراد از امام در این مقام، مطلقِ آن کسی است که ریاست الاهیه عامه داشته باشد خواه به توسط پیغمبر باشد مثل اوصیاء و ائمه یا بلاواسطه پیغمبر باشد مانند خود پیغمبر. پس مراد از امام در مورد بحث شامل پیغمبر نیز هست، چنان که در آیه شریفه: «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»@البقرة(۲): 124.@ حضرت ابراهیم نبی بود و پس از مدت‌ها به مقام امامت نائل شد و آن مقام ولایت کلّیه را دارا گشت. مقام امامت بالاتر از مقام نبوت مطلقه است، چنانچه در محل خود تفصیلاً بیان شده است. دوم: مراد از علم امام علم باطنی فطری لدنی موهوبی از جانب خداوند عالم است با الهام و وحی مع الواسطه یا بلاواسطه و یا با هر اسبابی که اختصاص به انبیاء و اوصیاء آنها دارد. و مراد علم ظاهری کسبی آنها که حاصل از امارات و حواس ظاهریه و اکتسابیه است نیست، زیرا بدیهی است که علم ظاهری که برای امام حاصل می‌شود مانند علم ظاهری حاصل برای دیگران است که تابع اسباب و حواس ظاهری است در کمیّت و کیفیّت، و در این‌باره خلافی در میان علماء وجود ندارد. و اصل عدم علم امام که از قلم جمعی از بزرگان در فقه و در اصول فقه و یا در مقام‌های دیگر، که تعبیر کرده‌اند: «امام نمی‌دانست»، و یا «بر ظن وی غلبه کرد» و نظایر آن عبارات، جاری و صادر گشته، نظر به این علم ظاهری است که امام مکلف است به آن عمل نماید؛ و به این مطلب در اضافات بر کتاب انیس الموحدین نراقی(ره) اشارت رفته است و مورد کلام جمعی از بزرگان هم راجع به این علم ظاهری است.@و آنچه از سید علم‌الهدی و شیخ طوسی رحمهم الله تعالی درباره امیرالمؤمنین و سیدالشهدا سلام الله علیهما نقل شده و در تنزیه الانبیاء و تلخیص الشافی فرموده‌اند، تماماً راجع به علم ظاهری امام است و اگر راجع به آن نباشد، خلط بین علم ظاهری امام و علم باطنی اوست که کاملاً در زمان‌های آن اکابر تحقیق نشده بوده است.@ سوم: مراد از عموم علم امام و کیفیت حضوری بودن آن این نیست که علم امام احاطه بر تمامی معلومات دارد به نحو علّیت و معلولیّت، زیرا واضح است که علم به این معنی از خصایص ذات واجب الوجود است که احدی از ممکنات قطعاً در آن با او شرکت ندارند. بلکه مراد از علم حضوری امام انکشاف معلومات است نزد او فعلاً، در مقابل انکشاف شأنی بر او با قوه و اراده، که از آن تعبیر آورده‌اند: «لَو شاءَ اَن یَعلَمَ لَعَلِمَ». در صورتی که می‌خواهد و می‌داند@یعنی خواسته است و دانسته است و به فعلیت رسیده و شانی نیست – استادی.@ و احتیاج ندارد که هر وقت خواست بداند، چنانچه با اندک تأمل روشن است.


ص482


ترجمه در پاسخ حجت الإسلام وکیلی

«باب فی الإمام بأنه إن شاء أن یعلم العلم علم‌» "روایات مربوط به اینکه اگر امام بخواهد نسبت به علم آگاهی یابد، خواهد دانست."

«باب أنّ الْأئمّة علیهم السلام إذا شاءوا أن‌ یَعلَموا عُلِّمُوا» "روایات مربوط به اینکه امامان معصوم(ع) اگر بخواهند بدانند، تعلیم داده می شوند."

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ، عُلِّم‏» "از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: همانا اگر امام بخواهد بداند، تعلیم داده می شود."

وَ عَنْه‏علیه السلام: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم» "و از ایشان(ع) روایت شده است که فرمودند: همانا امام اگر بخواهد بداند، آگاهی داده می شود."

وَ عَنْه‏علیه السلام: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک‏» "و از ایشان(ع) روایت شده است که فرمودند: اگر امام بخواهد نسبت به چیزی آگاه گردد، خداوند متعال او را نسبت به آن چیز آگاه می سازد.

.«مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه‏» "در حالی که نشسته بودم چشمانم به خواب رفتند، پس حضرت رسول اکرم(ص) را دیدم. پس عرض کردم: ای رسول خدا."

.«بَیْنَمَا أَنَا جَالِسٌ فِی مُصَلَّایَ بَعْدَ فَرَاغِی مِنْ وِرْدِی وَ قَدْ تَنَوَّمَتْ عَیْنَایَ إِذْ سَنَحَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص فِی مَنَامِی فَشَکَوْتُ إِلَیْهِ مُوسَی بْنَ الْمَهْدِیِّ وَ ذَکَرْتُ مَا جَرَی مِنْهُ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنَا مُشْفِقٌ مِنْ غَوَائِلِهِ فَقَالَ لِی لِتَطِبْ نَفْسُکَ یَا مُوسَی فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لِمُوسَی عَلَیْکَ سَبِیلاً» " در حالیکه من در محل نماز خود پس از اتمام اذکار خود نشسته بودم، چشمانم به خواب رفتند، جدم رسول الله(ص) را در خواب دیدم. شکایت خود را از موسی پسر مهدی نزد ایشان بردم، و اتفاقاتی را که میان او و خانواده اش رخ داده بودند را خدمت ایشان عرض نمودم، در حالیکه من از فساد او در ترس بودم. پس حضرت (رسول) فرمودند دلت از او آرام باشد ای موسی، که خداوند متعال راه تسلطی از موسی بر تو قرار نداده است."

ترجمه در پاسخ آقای رنجبر

«نحن خزّان الله فی السماء و خزّانُه فی الارض»

"ما گنجینه های (علم) خداوند متعال در آسمان و زمین می باشیم."

فعلا در بحث بماند

در پایان نامه علم غیب در روایات

ویژگی های علم امام ع

1- علم امام ارادی است امام صادق(ع) می فرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه می سازد. مفهوم علم ارادی آنچه که از روایات فوق بدست می آید این است که علم ارادی به این معنا است که امام هر گاه اراده کند که چیزی را بداند میداند و در کیفیت این آگاهی یافتن روایات عمودی از نور را مطرح می کند که آن وسیله شناخت امام و اطلاع یافتن او بر امور است. چگونگی اطلاع از وقایع براساس علم ارادی عمود از نور وسیله شناخت امام(ع)بر اشیاء أبی عبد الله ع قال: إن الله إذا أراد أن یخلق الإمام أنزل قطرة من ماء المزن فیقع علی کل شجرة فیأکل منه ثم یواقع فیخلق الله الإمام فیسمع الصوت فی بطن أمه فإذا وقع علی الأرض رفع له منار من نور یری أعمال العباد2 أبو عبد الله ع: قرارداده می شود ستونی از نور از آسمان تا زمین برای امام و امام توسط آن نور اعمال بندگان رامی بیند

أبا جعفر ع یقول: امام صادق(ع) می فرماید هرگاه امام اراده نماید که چیزی را بداند خداوند امام را برآن چیز آگاه می سازد. أبا جعفر ع یقول: إن الإمام ... یرفع له عمودا من نور یری به أعمال العباد امام باقر(ع) می فرماید همانا برای امام ستونی از نور برافراشته می شود که امام بواسطه آن اعمال بندگان را می بیند. روایاتی بسیار زیادی به این مضمون از امام صادق و امام باقر ع در منابع حدیثی شیعه نقل شده است

2- افزایش علمی آنها از ناحیه خداوند و موهبت الهی است سلیمان دیلمی می گوید از امام صادق ع پرسیدم که از شما بارها شنید م که می گویید: اگر ما افزایش علمی پیدا نکنیم بدون علم می مانیم فرمود اما حلال و حرام را خداوند بطور کامل بر پیامبر اش فرو فرستاده است و امام در حلال حرام افزایش علمی پیدا نمی کند به او گفتم پس این افزایش چیست؟ فرمود در سائر چیزها غیر از حلال و حرام گفتم آیا بر چیزی افزایش علمی پیدا می کنید که بر پیامبر مخفی باشد و آنرا نداند فرمود خیر علم از نزد خدا بیرون می آید فرشته آنرا نزد پیامبر می آورد و می گوید ای محمد پروردگارت به تو چنین و چنان دستور می دهد پیامبر می فرماید: آنرا نزد علی ببر پیوسته آنرا چنین نزد یک به یک می برد تا اینکه به ما می رسد و غیر ممکن است که امام چیزی را بداند که پیامبر خدا و امام پیش از او نداندامام رضا ع و امام صادق ع می فرماید ما افزایش علمی پیدا می کنیم و اگر افزایش علمی نداشته باشیم بی علم می مانیم1 زراره از امام باقر ع نقل می کند که حضرت می فرمود: اگر ما افزایش علمی نداشته باشیم بی علم می مانیم زراره می پرسد آیا چیزی بر علم شما افزوده می شود که پیامبر ص نداند حضرت در پاسخ می فرماید اگر آن چیز باشد ابتدا بر پیامبر نازل می شود سپس بر امامان معصوم ع تا اینکه به ما می رسد.

3- علم آنان از خزانه ی غیبی خداوند است امام باقر ع فرمود: به خدا قسم که ما خزانه دار خدائیم در آسمان و زمین اش نه آنکه خزانه دار طلا یا نقره باشیم بلکه خزانه دار علم او هستیم . راوی بنام ابراهیم از امام صادق ع می پرسد فدایت شوم در مورد این آیه از قرآن که می فرماید( یا رشک می ورزند بر آنها بخاطر آنچه که خداوند از فضل خود به آنها عنایت فرموده است همانا ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت عطا کردیم و برای آنان ملک عظیم ) شما چه می فرمایید امام صادق ع می فرماید ما همان مردمی هستیم که خداوند در این آیه اشاره نمود، و ما آنانی هستیم که بر ما رشک می ورزند و ما اهل ملک و حاکمیت هستیم و ما وارثان انبیاء ایم؛ در نزد ما عصای موسی است و ما خزانه داران خدا در زمین ایم نه خزانه داران طلا و نقره و همانا از ماست رسول خدا و علی و حسن و حسین ع

4- علم آنان علم انبیا است و از طریق وراثت به آنان می رسد امام باقر ع می فرماید رسول الله ص می فرمود: همانا اولین وصی برروی زمین هدیهْ خداوند فرزند آدم بود و هیچ نبی نیامده است مگر اینکه وصی داشته و تمامی انبیاء صدوبیست هزار نفر بوده اند و از این تعداد پنج تای آنان اولوالعزم بودند که عبارت اند از نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، و محمد ع و علی ابن ابی طالب هدیهْ بود از ناحیه خداوند برای حضرت محمد ص و او وارث علم اوصیاء و کسانی که قبل از خودش بودند می باشد اما حضرت محمد ص وارث علم انبیاء و رسولان قبل از خود می باشد.

امام صادق ع :همانا داود وارث علم انبیاء بود و سلیمان وارث علم او، و همانا محمد ص وارث علم سلیمان است و ما وارث او، و در نزد ما و در نزد ما صحف ابراهیم و لوح های موسی است در ادامه راوی (ابوبصیر) می پرسد: آیا این همان علم کامل است حضرت در جواب می گوید نه ای ابامحمد این علم نیست بلکه علم آن چیزی است که در شب و روز و ساعتی پس از ساعتی و یا روزی پس از روزی دیگر ایجاد می شود. 1

5- حدیث آنها حدیث پیامبر است امام صادق(ع) می فرماید: حدیث من حدیث پدرم و حدیث او حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین(ع) و حدیث حسین(ع) حدیث حسن(ع) و حدیث حسن(ع)حدیث امیرالمومنین(ع) حدیث امیرالمومنین(ع)حدیث رسول الله(ص)و حدیث رسول الله کلام خداوند(ج) می باشد.

6- داناترین مردم3 امام باقر(ع)می فرماید که پیامبر ص فرمود علی ابن ابی طالب و اوصیاء بعد از او همانا داناتر از شما یند و من از پروردگارم خواسته ام که جدایی نیاندازد بین آنها و قرآن تا اینکه در حوض بر من وارد شوند.

امام صادق(ع) در مورد کلام خداوند که فرمود اطاعت کنید خدا و رسول و اولی الامر تان را می فرماید این آیه در مورد علی ابن ابی طالب و حسن و حسین نازل شده است و رسول الله ص در باره آنان فرمود به آنان چیزی نیاموزید که آنها از شما دانا تر اند4

7-راسخان در علم علی ع: ونحن الراسخون فی العلم ونحن منار الهدی1 اباجعفر ع: قال الله ومایعلم تاْویله الا الله والراسخون فی العلم نحن نعلمه2 ابی عبدالله ع: الراسخون فی العلم امیرالموْمنین والائمه ع3 در این سه روایت حضرات امام علی(ع)،امام باقر(ع)و امام صادق(ع) ائمه(ع) را راسخان در علم و آگاهان بر تاْویل آن معرفی می نمایند ابوعبدالله ع: نحن الراسخون فی العلم ونحن المحسودون الذین قال الله تعالی ام یحسدون الناس علی ما اتاهم الله من فضله4 در این حدیث امام صادق ضمن آنکه ائمه(ع) را راسخان در علم معرفی می فرماید ائمه(ع) را از مصداق این آیهْ از قرآن معرفی می کند که می فرماید( مردم بر آنان رشک می ورزند بخاطر آنچه که خداوند از فضل خویش بر آنان عنایت فرموده است)

8- معدن علم ما درخت نبوتیم و محل فرودآمدن رسالت وجای آمد و شد فرشتگان رحمت و کان های دانش و چشمه سار های بینش.

9- علم آنان احیا کننده دانش است علی ع:آنان زنده کنندگان دانش اند و میرانند گان جهل، برد باری شان شما را از دانش شان خبر می دهد و برون آنان از درون شان، و سکوت شان از حکمت شان خبر می دهد.

صفحه 54 تا60

  1. و همه نام‌ها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه: ۳۱.
  2. " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)، قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ: عِلْمٌ مَكْنُونٌ مَخْزُونٌ لَايَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ، مِنْ ذلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ؛ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ، فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ"؛ کافی (ط - دار الحدیث)، ج۱، ص: ۳۶۱.
  3. شرح فصوص الحکم، ص:۱۸.
  4. باشگاه اندیشه
  5. مقاله امام حسین و علم شهادت؛ ص: ۸.
  6. بصائر الدرجات، ج۱، ص:۵۶.
  7. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۱، ص: ۳۹۹، ح۳.
  8. بصائر الدرجات، ص:۱۲.
  9. بصائر الدرجات، ص:۱۰۴ ح:۱.
  10. بصائر الدرجات، ص:۶۱ ح:۳.
  11. بصائر الدرجات، ص:۶۲، ح:۷.
  12. بصائر الدرجات، ص:۱۱۸، ح:۱.
  13. بصائر الدرجات، ص:۲۶۹، ح:۱.
  14. اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم»، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی آیات «متشابه»؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.
  15. بصائر الدرجات، ص:۲۰۴، ح:۵.
  16. بصائر الدرجات، ص:۲۰۳، ح:۴.
  17. بصائر الدرجات، ص:۱۱۴، ح:۱.
  18. بصائر الدرجات، ص:۱۱۸، ح:۴.
  19. بصائر الدرجات، ص:۱۱۸، ص ٣٢٦ ـ ٣٢٨.
  20. بصائر الدرجات، ص:۲۵، ص ۲۱.
  21. بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۲۸ - ۳۲.
  22. کلینی،کافی، کتاب الحجه، برگرفته از سخنان امام باقر (ع) راجع به علم امام.
  23. کلینی، کافی (ط - دار الحدیث)، ج‏۱، ص: ۴۷۴.
  24. بصائر الدرجات، ص: ۵۱۳، ح۲۳.
  25. بصائر الدرجات فی فضائل، ص: ۲۰۴، ح۶.
  26. بصائر الدرجات، ص: ۵۸، ح۹.
  27. نهج‌البلاغه، خطبه: ۱۴۷.
  28. علم لدنی در قرآن و حدیث؛ ص ۱۰ - ۱۱۲.