آبادانی در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{سیره معصوم}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==')
خط ۱۳: خط ۱۳:
[[امام علی]]{{ع}} برای حمایت از بازار - همانند [[زمان پیامبر]] - به ساختن بازار [[اقدام]] کرده و سپس آن را در [[اختیار]] [[تجار]] قرار داده است<ref>عاملی، سیدجعفر مرتضی، بازار در سایه حکومت اسلامی، ص۲۷.</ref>. از ایشان [[روایت]] شده است که از حجره‌های بازار کرایه نمی‌گرفت<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۰۰؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۹.</ref>. در روایتی دیگر آمده است که از گرفتن اجاره [[کراهت]] داشت<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۸۳. </ref>. در نامه‌ای به [[قرظة بن کعب انصاری]] [[کارگزار]] بهقباذات<ref>اسم سه منطقه در بغداد بوده است که از طریق شط فرات مشروب می‌شدند. اهالی آن منسوب به قباد بن فیروز، پدر انوشیروانند. (ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص۱۷۶- ۱۷۷).</ref> به او سفارش می‌کند در لای‌روبی نهرها به کشاورزان کمک نماید. [[بلاذری]] نامه [[حضرت]] را چنین گزارش کرده است:
[[امام علی]]{{ع}} برای حمایت از بازار - همانند [[زمان پیامبر]] - به ساختن بازار [[اقدام]] کرده و سپس آن را در [[اختیار]] [[تجار]] قرار داده است<ref>عاملی، سیدجعفر مرتضی، بازار در سایه حکومت اسلامی، ص۲۷.</ref>. از ایشان [[روایت]] شده است که از حجره‌های بازار کرایه نمی‌گرفت<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۰۰؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۹.</ref>. در روایتی دیگر آمده است که از گرفتن اجاره [[کراهت]] داشت<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۸۳. </ref>. در نامه‌ای به [[قرظة بن کعب انصاری]] [[کارگزار]] بهقباذات<ref>اسم سه منطقه در بغداد بوده است که از طریق شط فرات مشروب می‌شدند. اهالی آن منسوب به قباد بن فیروز، پدر انوشیروانند. (ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص۱۷۶- ۱۷۷).</ref> به او سفارش می‌کند در لای‌روبی نهرها به کشاورزان کمک نماید. [[بلاذری]] نامه [[حضرت]] را چنین گزارش کرده است:
اما بعد؛ گروهی از مردم منطقه [[مأموریت]] تو نزد من آمدند و یادآوری کردند که نهری از آنها پنهان و از بین رفته است و در صورتی که آن نهر را حفر نموده و آماده سازند، دیار آنها آباد می‌گردد و بر پرداخت [[خراج]] خود [[توانایی]] پیدا می‌کنند و بر [[بیت المال]] [[مسلمین]] نیز افزوده می‌شود. از من خواستند نامه‌ای به تو بنویسم تا آنها را به کار گرفته، برای حفر نهر و لای‌روبی آن، آنها را جمع نمایی و در این راه به آنان [[کمک مالی]] کنی. اما من این را صحیح نمی‌دانم که کسی را مجبور به کاری بکنم که [[کراهت]] دارد. آنها را [[دعوت]] نما، پس اگر نهر آن‌گونه بود که آنها می‌گفتند، هر کسی بخواهد او را برای کار بفرست و نهر از آن کسی است که روی آن کار کند، نه آنان که مایل به [[همکاری]] نیستند. اگر آن را آباد سازند و [[قوی]] گردند، برای من محبوب‌تر است از آنکه [[ضعیف]] شوند. والسلام<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۹۰؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص۱۷۸ – ۱۷۹؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۳؛ محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۵، ص۳۲ – ۳۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاست‌های اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاست‌های اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۳۰.</ref>
اما بعد؛ گروهی از مردم منطقه [[مأموریت]] تو نزد من آمدند و یادآوری کردند که نهری از آنها پنهان و از بین رفته است و در صورتی که آن نهر را حفر نموده و آماده سازند، دیار آنها آباد می‌گردد و بر پرداخت [[خراج]] خود [[توانایی]] پیدا می‌کنند و بر [[بیت المال]] [[مسلمین]] نیز افزوده می‌شود. از من خواستند نامه‌ای به تو بنویسم تا آنها را به کار گرفته، برای حفر نهر و لای‌روبی آن، آنها را جمع نمایی و در این راه به آنان [[کمک مالی]] کنی. اما من این را صحیح نمی‌دانم که کسی را مجبور به کاری بکنم که [[کراهت]] دارد. آنها را [[دعوت]] نما، پس اگر نهر آن‌گونه بود که آنها می‌گفتند، هر کسی بخواهد او را برای کار بفرست و نهر از آن کسی است که روی آن کار کند، نه آنان که مایل به [[همکاری]] نیستند. اگر آن را آباد سازند و [[قوی]] گردند، برای من محبوب‌تر است از آنکه [[ضعیف]] شوند. والسلام<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۹۰؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص۱۷۸ – ۱۷۹؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۳؛ محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۵، ص۳۲ – ۳۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاست‌های اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاست‌های اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۳۰.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۲

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث آبادانی است. "آبادانی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

حکمت علوی به پیروی از تعلیمات الهی، انسان‌ها را مأمور عمران و آبادی زمین و بهره‌مندی از آن می‌داند. در باره وظیفه آدم(ع) پس از هبوط به زمین می‌فرماید: «فَأَهْبَطَهُ بَعْدَ التَّوْبَةِ لِيَعْمُرَ أَرْضَهُ بِنَسْلِهِ»[۱]؛ «خداوند آدم(ع) را پس از توبه به زمین فرود آورد، تا با نسل او زمین خود را آباد گرداند».

امام برای به فعلیت رساندن وظیفه یادشده به دست مردم، دولت را موظف به آباد کردن زمین می‌نماید. از این رو در ابتدای نامه خود به مالک، یکی از وظایف اصلی او را آباد کردن مصر برمی‌شمارد[۲].

حکومت علوی با درک توان بخش خصوصی در آبادکردن زمین، مسئولیت عمده دولت را حمایت از این بخش و کاستن از موانع بر سر راه تولید می‌داند. از این رو به مالک می‌نویسد که خراج را طوری تنظیم کند که مانع تولید نشود و به امور بازرگانان و صنعت‌گران توجه خاصی مبذول داشته، به آنان کمک نماید[۳].

امام علی(ع) برای حمایت از بازار - همانند زمان پیامبر - به ساختن بازار اقدام کرده و سپس آن را در اختیار تجار قرار داده است[۴]. از ایشان روایت شده است که از حجره‌های بازار کرایه نمی‌گرفت[۵]. در روایتی دیگر آمده است که از گرفتن اجاره کراهت داشت[۶]. در نامه‌ای به قرظة بن کعب انصاری کارگزار بهقباذات[۷] به او سفارش می‌کند در لای‌روبی نهرها به کشاورزان کمک نماید. بلاذری نامه حضرت را چنین گزارش کرده است: اما بعد؛ گروهی از مردم منطقه مأموریت تو نزد من آمدند و یادآوری کردند که نهری از آنها پنهان و از بین رفته است و در صورتی که آن نهر را حفر نموده و آماده سازند، دیار آنها آباد می‌گردد و بر پرداخت خراج خود توانایی پیدا می‌کنند و بر بیت المال مسلمین نیز افزوده می‌شود. از من خواستند نامه‌ای به تو بنویسم تا آنها را به کار گرفته، برای حفر نهر و لای‌روبی آن، آنها را جمع نمایی و در این راه به آنان کمک مالی کنی. اما من این را صحیح نمی‌دانم که کسی را مجبور به کاری بکنم که کراهت دارد. آنها را دعوت نما، پس اگر نهر آن‌گونه بود که آنها می‌گفتند، هر کسی بخواهد او را برای کار بفرست و نهر از آن کسی است که روی آن کار کند، نه آنان که مایل به همکاری نیستند. اگر آن را آباد سازند و قوی گردند، برای من محبوب‌تر است از آنکه ضعیف شوند. والسلام[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه، خطبه ۹۱.
  2. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  3. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  4. عاملی، سیدجعفر مرتضی، بازار در سایه حکومت اسلامی، ص۲۷.
  5. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۰۰؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۹.
  6. وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۸۳.
  7. اسم سه منطقه در بغداد بوده است که از طریق شط فرات مشروب می‌شدند. اهالی آن منسوب به قباد بن فیروز، پدر انوشیروانند. (ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین(ع)، ج۱، ص۱۷۶- ۱۷۷).
  8. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۹۰؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین(ع)، ج۱، ص۱۷۸ – ۱۷۹؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۳؛ محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۵، ص۳۲ – ۳۳.
  9. حکیم آبادی گیلک، محمد تقی، مقاله «دولت و سیاست‌های اقتصادی»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۳۳۰.