تقدیس: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تقدیس در قرآن]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تقدیس در قرآن]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
«تقدیس» بر وزن تفعیل از ریشه «ق ـ د ـ س» به معنای [[پاکی معنوی]]<ref>التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».</ref> و [[مبارک]] بودن است <ref> المنجد، ص۶۱۲.</ref> و تقدیس به معنای [[پاک]] شمردن و مبارک دانستن است <ref> لسان العرب، ج ۱۱، ص۶۱؛ التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».</ref> و در اصطلاح [[علوم عقلی]] و [[عرفانی]] منزه دانستن خداست از آنچه لایق آن جناب نیست؛ خواه آن چیز [[نقص]] باشد یا کمال نسبی محدود،<ref> فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص۲۵۳؛ المصطلحات الکلامیه، ص۷۸؛ التعریفات، ص۸۹.</ref> از این رو به رغم آنکه برخی تقدیس را به [[تسبیح]] [[تفسیر]] کرده‌اند <ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص۳۱۴؛ الکشاف، ج ۱، ص۱۲۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۶۴.</ref>
«تقدیس» بر وزن تفعیل از ریشه «ق ـ د ـ س» به معنای [[پاکی معنوی]]<ref>التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».</ref> و [[مبارک]] بودن است <ref> المنجد، ص۶۱۲.</ref> و تقدیس به معنای [[پاک]] شمردن و مبارک دانستن است <ref> لسان العرب، ج ۱۱، ص۶۱؛ التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».</ref> و در اصطلاح [[علوم عقلی]] و [[عرفانی]] منزه دانستن خداست از آنچه لایق آن جناب نیست؛ خواه آن چیز [[نقص]] باشد یا کمال نسبی محدود،<ref> فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص۲۵۳؛ المصطلحات الکلامیه، ص۷۸؛ التعریفات، ص۸۹.</ref> از این رو به رغم آنکه برخی تقدیس را به [[تسبیح]] [[تفسیر]] کرده‌اند <ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص۳۱۴؛ الکشاف، ج ۱، ص۱۲۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۶۴.</ref>


[[اهل معرفت]] آن را اخص از تسبیح دانسته‌اند،؛ چراکه تسبیح به نظر آنان منزه دانستن [[خدا]] از نقایص امکانی است.<ref>شرح شطحیات، ص۲۱۳؛ مصطلحات جامع العلوم، ص۲۷۹؛ شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.</ref> برخی تسبیح را منزه دانستن خدا در مرتبه جمع و تقدیس را منزه دانستن وی در مرتبه جمع و تفصیل <ref>المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.</ref> و بعضی تسبیح را [[تنزیه]] ذات و تقدیس را تنزیه صفات<ref>ممدّ الهمم، ص۲۶.</ref> یا تسبیح را تنزیه [[حق]] به اعتبار [[مقام]] «[[واحدیت]]» و تقدیس را تنزیه وی به اعتبار مقام «[[احدیت]]» دانسته‌اند.<ref>بیان السعاده، ج ۱، ص۷۴.</ref> برخی دیگر نیز تسبیح را منزه دانستن [[خداوند]] از [[تشبیه]]، و تقدیس را منزه دانستن او از [[تشبیه و تنزیه]] معرفی کرده‌اند.<ref>شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.</ref> تفاوت‌های دیگری نیز بین آن دو ذکر شده است؛ مانند اینکه تسبیح [[نفی]] چیزهایی است که لایق خدا نیست و تقدیس [[اثبات]] اوصاف مناسب خداست <ref>المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.</ref> یا اینکه تقدیس مختص به [[خداوند سبحان]] نیست و در حق [[انسان‌ها]] و غیر انسان‌ها مانند [[زمین]] {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref>، وادی {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى}}<ref>«بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.</ref> و غیره نیز به کار می‌‌رود؛ ولی [[تسبیح]] ویژه خداست.<ref>الفروق اللغویه، ص۱۲۵.</ref>
[[اهل معرفت]] آن را اخص از تسبیح دانسته‌اند،؛ چراکه تسبیح به نظر آنان منزه دانستن [[خدا]] از نقایص امکانی است.<ref>شرح شطحیات، ص۲۱۳؛ مصطلحات جامع العلوم، ص۲۷۹؛ شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.</ref> برخی تسبیح را منزه دانستن خدا در مرتبه جمع و تقدیس را منزه دانستن وی در مرتبه جمع و تفصیل <ref>المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.</ref> و بعضی تسبیح را [[تنزیه]] ذات و تقدیس را تنزیه صفات<ref>ممدّ الهمم، ص۲۶.</ref> یا تسبیح را تنزیه [[حق]] به اعتبار [[مقام]] «[[واحدیت]]» و تقدیس را تنزیه وی به اعتبار مقام «[[احدیت]]» دانسته‌اند.<ref>بیان السعاده، ج ۱، ص۷۴.</ref> برخی دیگر نیز تسبیح را منزه دانستن [[خداوند]] از [[تشبیه]]، و تقدیس را منزه دانستن او از [[تشبیه و تنزیه]] معرفی کرده‌اند.<ref>شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.</ref> تفاوت‌های دیگری نیز بین آن دو ذکر شده است؛ مانند اینکه تسبیح [[نفی]] چیزهایی است که لایق خدا نیست و تقدیس [[اثبات]] اوصاف مناسب خداست <ref>المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.</ref> یا اینکه تقدیس مختص به [[خداوند سبحان]] نیست و در حق [[انسان‌ها]] و غیر انسان‌ها مانند [[زمین]] {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref>، وادی {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى}}<ref>«بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.</ref> و غیره نیز به کار می‌‌رود؛ ولی [[تسبیح]] ویژه خداست.<ref>الفروق اللغویه، ص۱۲۵.</ref>


==تقدیس در قرآن==
== تقدیس در قرآن ==


==حقیقت تسبیح و تفاوت آن با تقدیس==
== حقیقت تسبیح و تفاوت آن با تقدیس ==


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۸

مقدمه

«تقدیس» بر وزن تفعیل از ریشه «ق ـ د ـ س» به معنای پاکی معنوی[۱] و مبارک بودن است [۲] و تقدیس به معنای پاک شمردن و مبارک دانستن است [۳] و در اصطلاح علوم عقلی و عرفانی منزه دانستن خداست از آنچه لایق آن جناب نیست؛ خواه آن چیز نقص باشد یا کمال نسبی محدود،[۴] از این رو به رغم آنکه برخی تقدیس را به تسبیح تفسیر کرده‌اند [۵]

اهل معرفت آن را اخص از تسبیح دانسته‌اند،؛ چراکه تسبیح به نظر آنان منزه دانستن خدا از نقایص امکانی است.[۶] برخی تسبیح را منزه دانستن خدا در مرتبه جمع و تقدیس را منزه دانستن وی در مرتبه جمع و تفصیل [۷] و بعضی تسبیح را تنزیه ذات و تقدیس را تنزیه صفات[۸] یا تسبیح را تنزیه حق به اعتبار مقام «واحدیت» و تقدیس را تنزیه وی به اعتبار مقام «احدیت» دانسته‌اند.[۹] برخی دیگر نیز تسبیح را منزه دانستن خداوند از تشبیه، و تقدیس را منزه دانستن او از تشبیه و تنزیه معرفی کرده‌اند.[۱۰] تفاوت‌های دیگری نیز بین آن دو ذکر شده است؛ مانند اینکه تسبیح نفی چیزهایی است که لایق خدا نیست و تقدیس اثبات اوصاف مناسب خداست [۱۱] یا اینکه تقدیس مختص به خداوند سبحان نیست و در حق انسان‌ها و غیر انسان‌ها مانند زمین ﴿يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ[۱۲]، وادی ﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى[۱۳] و غیره نیز به کار می‌‌رود؛ ولی تسبیح ویژه خداست.[۱۴]

تقدیس در قرآن

حقیقت تسبیح و تفاوت آن با تقدیس

منابع

پانویس

  1. التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».
  2. المنجد، ص۶۱۲.
  3. لسان العرب، ج ۱۱، ص۶۱؛ التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».
  4. فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص۲۵۳؛ المصطلحات الکلامیه، ص۷۸؛ التعریفات، ص۸۹.
  5. تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص۳۱۴؛ الکشاف، ج ۱، ص۱۲۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۶۴.
  6. شرح شطحیات، ص۲۱۳؛ مصطلحات جامع العلوم، ص۲۷۹؛ شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.
  7. المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.
  8. ممدّ الهمم، ص۲۶.
  9. بیان السعاده، ج ۱، ص۷۴.
  10. شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.
  11. المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.
  12. «ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.
  13. «بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.
  14. الفروق اللغویه، ص۱۲۵.