حارث بن اقیش عکلی عوفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۶: خط ۶:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
منسوب به عُکل ([[عکلی]] منسوب به زنی به نام عکل است که [[سرپرستی]] [[فرزندان]] [[عوف بن ایاس بن قیس]] را به عهده گرفت و فرزندان عوف به او منسوب شدند)<ref>سمعانی، الأنساب، ج۴، ص۲۲۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۶.</ref>، وی هم [[پیمان]] [[انصار]] بود<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۲.</ref>، شاخه‌ای از [[قبیله]] [[تمیم]] است او را [[حارث بن زهیر بن اقیش]] هم گفته‌اند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۸.</ref>. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶.</ref> می‌گوید: تردیدی در یک نفر بودن این دو نام نیست. یک بار به جدش و یک مرتبه به پدرش نسبت داده شده است، اما به گفته ابن اثیر<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶.</ref>، [[ابن شاهین]] در اینکه این دو نام متعلق به یک نفر باشند، [[تردید]] کرده است و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۹.</ref>، نیز [[حارث بن زهیر]] را غیر از [[حارث بن اقیش]] دانسته است. تنها [[شاهد]] ابن حجر در یکی نبودن این نام، [[نامه]] [[رسول خدا]] به حارث بن زهیر و [[قوم]] اوست. در حالی که این نامه برای حارث بن اقیش و قوم او نیز نقل شده است<ref>احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۳، ص۲۱۷.</ref>. بنابراین دلیلی بر دو نفر بودن آنان نیست، چنان که تردیدی در [[صحابی]] بودن وی نیست. به گفته ابن حجر<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۸.</ref>، [[بغوی]] به صحابی بودن وی تصریح کرده، می‌گوید: او از رسول خدا{{صل}} [[روایت]] شنیده است؛ چنان که [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۷.</ref> نیز وی را در شمار [[صحابه]] ساکن [[بصره]] نام برده و در شرح حال وی تنها به روایت ذیل از رسول خدا بسنده کرده است: همانا مردی از [[امت]] من می‌تواند [[شفیع]] گروهی چون قبیله‌های [[ربیعه]] و [[مضر]] باشد. روایت مزبور در [[منابع روایی]] بسیاری<ref>بنگرید: ابن مبارک، مسند الإمام عبد الله بن المبارک، ص۶۷؛ ابن ابی شیبه کوفی، المصنف، ج۷، ص۴۲۳ و ج۸، ص۹۷؛ ابن ابی عاصم، الأحاد و المثانی ، ج۲، ص۲۹۳؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۶۱.</ref> به همان صورتی که [[ابن سعد]] آورده از حارث نقل شده است، اما [[طبرانی]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۶۵.</ref> و [[مزی]]<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۲۱۴.</ref> این [[روایت]] را که درباره [[شفاعت]] دیگران است (از حارث)، دنبال روایتی آورده‌اند که در آن آمده است: اگر شخصی چهار فرزند او بمیرد، [[خداوند]] او را به فضل و [[رحمت]] خود وارد [[بهشت]] می‌کند. از آن [[حضرت]] پرسیدند: اگر سه فرزند او بمیرد چطور؟ حضرت فرمود: باز هم وارد بهشت می‌شود. سپس [[سائل]] گفت: اگر دو فرزند او بمیرد چطور؟ حضرت فرمود: باز وارد بهشت می‌شود. سپس فرمود: همانا مردی از [[امت]] من می‌تواند [[شفیع]] گروهی چون قبیله‌های [[ربیعه]] و [[مضر]] باشد. این متن تنها یک [[حدیث]] بوده که با تقطیع آن [[تصور]] می‌شود [[احادیث]] متعدد از وی نقل شده است، اما چنان که مزی<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۲۱۴.</ref> و [[طوسی]]<ref>طوسی، رجال، ص۳۶.</ref> گفته‌اند: از وی تنها یک حدیث نقل شده است. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۶.</ref>، درباره حدیث پیشین گوید: [[ابن ماجه]] [[حدیثی]] در باب شفاعت به [[سند صحیح]] از حارث روایت کرده است. [[رسول خدا]]{{صل}} به او و قومش [[نامه]] نوشت و فرمود: [[ایمان]] آنان به [[خداوند متعال]] در صورتی است که [[اقامه نماز]] کنند، [[زکات]] بدهند و سهم [[خدا]] و رسولش را ادا کنند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۳، ص۲۱۸.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن أقیش عکلی عوفی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۴۸.</ref>
منسوب به عُکل ([[عکلی]] منسوب به زنی به نام عکل است که [[سرپرستی]] [[فرزندان]] [[عوف بن ایاس بن قیس]] را به عهده گرفت و فرزندان عوف به او منسوب شدند)<ref>سمعانی، الأنساب، ج۴، ص۲۲۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۶.</ref>، وی هم [[پیمان]] [[انصار]] بود<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۲.</ref>، شاخه‌ای از [[قبیله]] [[تمیم]] است او را [[حارث بن زهیر بن اقیش]] هم گفته‌اند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۸.</ref>. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶.</ref> می‌گوید: تردیدی در یک نفر بودن این دو نام نیست. یک بار به جدش و یک مرتبه به پدرش نسبت داده شده است، اما به گفته ابن اثیر<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶.</ref>، [[ابن شاهین]] در اینکه این دو نام متعلق به یک نفر باشند، [[تردید]] کرده است و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۹.</ref>، نیز [[حارث بن زهیر]] را غیر از [[حارث بن اقیش]] دانسته است. تنها [[شاهد]] ابن حجر در یکی نبودن این نام، [[نامه]] [[رسول خدا]] به حارث بن زهیر و [[قوم]] اوست. در حالی که این نامه برای حارث بن اقیش و قوم او نیز نقل شده است<ref>احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۳، ص۲۱۷.</ref>. بنابراین دلیلی بر دو نفر بودن آنان نیست، چنان که تردیدی در [[صحابی]] بودن وی نیست. به گفته ابن حجر<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۸.</ref>، [[بغوی]] به صحابی بودن وی تصریح کرده، می‌گوید: او از رسول خدا {{صل}} [[روایت]] شنیده است؛ چنان که [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۷.</ref> نیز وی را در شمار [[صحابه]] ساکن [[بصره]] نام برده و در شرح حال وی تنها به روایت ذیل از رسول خدا بسنده کرده است: همانا مردی از [[امت]] من می‌تواند [[شفیع]] گروهی چون قبیله‌های [[ربیعه]] و [[مضر]] باشد. روایت مزبور در [[منابع روایی]] بسیاری<ref>بنگرید: ابن مبارک، مسند الإمام عبد الله بن المبارک، ص۶۷؛ ابن ابی شیبه کوفی، المصنف، ج۷، ص۴۲۳ و ج۸، ص۹۷؛ ابن ابی عاصم، الأحاد و المثانی، ج۲، ص۲۹۳؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۶۱.</ref> به همان صورتی که [[ابن سعد]] آورده از حارث نقل شده است، اما [[طبرانی]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۶۵.</ref> و [[مزی]]<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۲۱۴.</ref> این [[روایت]] را که درباره [[شفاعت]] دیگران است (از حارث)، دنبال روایتی آورده‌اند که در آن آمده است: اگر شخصی چهار فرزند او بمیرد، [[خداوند]] او را به فضل و [[رحمت]] خود وارد [[بهشت]] می‌کند. از آن [[حضرت]] پرسیدند: اگر سه فرزند او بمیرد چطور؟ حضرت فرمود: باز هم وارد بهشت می‌شود. سپس [[سائل]] گفت: اگر دو فرزند او بمیرد چطور؟ حضرت فرمود: باز وارد بهشت می‌شود. سپس فرمود: همانا مردی از [[امت]] من می‌تواند [[شفیع]] گروهی چون قبیله‌های [[ربیعه]] و [[مضر]] باشد. این متن تنها یک [[حدیث]] بوده که با تقطیع آن [[تصور]] می‌شود [[احادیث]] متعدد از وی نقل شده است، اما چنان که مزی<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۲۱۴.</ref> و [[طوسی]]<ref>طوسی، رجال، ص۳۶.</ref> گفته‌اند: از وی تنها یک حدیث نقل شده است. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۶.</ref>، درباره حدیث پیشین گوید: [[ابن ماجه]] [[حدیثی]] در باب شفاعت به [[سند صحیح]] از حارث روایت کرده است. [[رسول خدا]] {{صل}} به او و قومش [[نامه]] نوشت و فرمود: [[ایمان]] آنان به [[خداوند متعال]] در صورتی است که [[اقامه نماز]] کنند، [[زکات]] بدهند و سهم [[خدا]] و رسولش را ادا کنند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۳، ص۲۱۸.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن أقیش عکلی عوفی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۴۸.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۹

آشنایی اجمالی

منسوب به عُکل (عکلی منسوب به زنی به نام عکل است که سرپرستی فرزندان عوف بن ایاس بن قیس را به عهده گرفت و فرزندان عوف به او منسوب شدند)[۱]، وی هم پیمان انصار بود[۲]، شاخه‌ای از قبیله تمیم است او را حارث بن زهیر بن اقیش هم گفته‌اند[۳]. ابن اثیر[۴] می‌گوید: تردیدی در یک نفر بودن این دو نام نیست. یک بار به جدش و یک مرتبه به پدرش نسبت داده شده است، اما به گفته ابن اثیر[۵]، ابن شاهین در اینکه این دو نام متعلق به یک نفر باشند، تردید کرده است و ابن حجر[۶]، نیز حارث بن زهیر را غیر از حارث بن اقیش دانسته است. تنها شاهد ابن حجر در یکی نبودن این نام، نامه رسول خدا به حارث بن زهیر و قوم اوست. در حالی که این نامه برای حارث بن اقیش و قوم او نیز نقل شده است[۷]. بنابراین دلیلی بر دو نفر بودن آنان نیست، چنان که تردیدی در صحابی بودن وی نیست. به گفته ابن حجر[۸]، بغوی به صحابی بودن وی تصریح کرده، می‌گوید: او از رسول خدا (ص) روایت شنیده است؛ چنان که ابن سعد[۹] نیز وی را در شمار صحابه ساکن بصره نام برده و در شرح حال وی تنها به روایت ذیل از رسول خدا بسنده کرده است: همانا مردی از امت من می‌تواند شفیع گروهی چون قبیله‌های ربیعه و مضر باشد. روایت مزبور در منابع روایی بسیاری[۱۰] به همان صورتی که ابن سعد آورده از حارث نقل شده است، اما طبرانی[۱۱] و مزی[۱۲] این روایت را که درباره شفاعت دیگران است (از حارث)، دنبال روایتی آورده‌اند که در آن آمده است: اگر شخصی چهار فرزند او بمیرد، خداوند او را به فضل و رحمت خود وارد بهشت می‌کند. از آن حضرت پرسیدند: اگر سه فرزند او بمیرد چطور؟ حضرت فرمود: باز هم وارد بهشت می‌شود. سپس سائل گفت: اگر دو فرزند او بمیرد چطور؟ حضرت فرمود: باز وارد بهشت می‌شود. سپس فرمود: همانا مردی از امت من می‌تواند شفیع گروهی چون قبیله‌های ربیعه و مضر باشد. این متن تنها یک حدیث بوده که با تقطیع آن تصور می‌شود احادیث متعدد از وی نقل شده است، اما چنان که مزی[۱۳] و طوسی[۱۴] گفته‌اند: از وی تنها یک حدیث نقل شده است. ابن حجر[۱۵]، درباره حدیث پیشین گوید: ابن ماجه حدیثی در باب شفاعت به سند صحیح از حارث روایت کرده است. رسول خدا (ص) به او و قومش نامه نوشت و فرمود: ایمان آنان به خداوند متعال در صورتی است که اقامه نماز کنند، زکات بدهند و سهم خدا و رسولش را ادا کنند[۱۶].[۱۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. سمعانی، الأنساب، ج۴، ص۲۲۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۶.
  2. ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۲.
  3. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۸.
  4. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶.
  5. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶.
  6. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۹.
  7. احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۳، ص۲۱۷.
  8. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۸.
  9. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۷.
  10. بنگرید: ابن مبارک، مسند الإمام عبد الله بن المبارک، ص۶۷؛ ابن ابی شیبه کوفی، المصنف، ج۷، ص۴۲۳ و ج۸، ص۹۷؛ ابن ابی عاصم، الأحاد و المثانی، ج۲، ص۲۹۳؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۶۱.
  11. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۶۵.
  12. مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۲۱۴.
  13. مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۲۱۴.
  14. طوسی، رجال، ص۳۶.
  15. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۶.
  16. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۳، ص۲۱۸.
  17. محمدی، رمضان، مقاله «حارث بن أقیش عکلی عوفی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۴۸.