سیف بن حارث بن سریع جابری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سیف بن حارث بن سریع جابری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سیف بن حارث بن سریع جابری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
سیف بن حارث بن سریع جابری<ref>سیف، فرزند حارث بن سُرَیع میباشد. پدرش، حَرث، ابی حارث نیز نام دارد. در [[زیارت ناحیه مقدسه]] به صورت «شبیب بن حارث» آمده است. نسبت جابری که به او داده شده به جابر، تیرهای از [[قبیله همدان]] برمی‎ گردد. این قبیله در اصل [[یمنی]] بوده و در کوفه می‎زیسته اند. (الاشتقاق، ص۴۲۰؛ تسمیة من قتل مع الحسین{{ع}} ش۱۰۰؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۸، دارالتعارف؛ اسرار الشهادات، ج۲، ص۳۴۷؛ مثیرالاحزان، ص۶۶؛ اقبال الاعمال، ج۳، ص۷۹؛ الانساب، سمعانی، ج۵، ص۶۴۷؛ انصارالحسین، ص۹۲، الدار الاسلامیة.)</ref> از شهدای [[جوان]] کربلاست. نامش در [[زیارت ناحیه]]، به صورت «[[شبیب بن حارث]]» آمده است. وی و پسر عمویش [[مالک بن عبدالله جابری]] از [[کوفه]] آمده، در [[کربلا]] به [[امام حسین]]{{ع}} پیوستند. [[روز عاشورا]]، پس از [[شهادت]] [[حنظله بن قیس]]، هنگامی که [[دشمن]] به [[خیمه گاه]] [[امام حسین]]{{ع}} نزدیک شده بود، گریان [[خدمت]] [[امام]] آمدند و [[اذن میدان‌]] طلبیدند. سپس هر دو با هم به میدان رفته، جنگیدند تا [[شهید]] شدند. آن دو، هم [[برادر]] [[مادری]] و هم [[پسر عمو]] بودند<ref>انصار الحسین، ص۷۷؛ عنصر شجاعت، ج۲، ص۱۳۰.</ref>. در کتب، نام «سیف بن حرث» هم آمده است، شاید همان سیف بن حارث باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۶.</ref>.
سیف بن حارث بن سریع جابری<ref>سیف، فرزند حارث بن سُرَیع میباشد. پدرش، حَرث، ابی حارث نیز نام دارد. در [[زیارت ناحیه مقدسه]] به صورت «شبیب بن حارث» آمده است. نسبت جابری که به او داده شده به جابر، تیرهای از [[قبیله همدان]] برمی‎ گردد. این قبیله در اصل [[یمنی]] بوده و در کوفه می‎زیسته اند. (الاشتقاق، ص۴۲۰؛ تسمیة من قتل مع الحسین {{ع}} ش۱۰۰؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۸، دارالتعارف؛ اسرار الشهادات، ج۲، ص۳۴۷؛ مثیرالاحزان، ص۶۶؛ اقبال الاعمال، ج۳، ص۷۹؛ الانساب، سمعانی، ج۵، ص۶۴۷؛ انصارالحسین، ص۹۲، الدار الاسلامیة.)</ref> از شهدای [[جوان]] کربلاست. نامش در [[زیارت ناحیه]]، به صورت «[[شبیب بن حارث]]» آمده است. وی و پسر عمویش [[مالک بن عبدالله جابری]] از [[کوفه]] آمده، در [[کربلا]] به [[امام حسین]] {{ع}} پیوستند. [[روز عاشورا]]، پس از [[شهادت]] [[حنظله بن قیس]]، هنگامی که [[دشمن]] به [[خیمه گاه]] [[امام حسین]] {{ع}} نزدیک شده بود، گریان [[خدمت]] [[امام]] آمدند و [[اذن میدان‌]] طلبیدند. سپس هر دو با هم به میدان رفته، جنگیدند تا [[شهید]] شدند. آن دو، هم [[برادر]] [[مادری]] و هم [[پسر عمو]] بودند<ref>انصار الحسین، ص۷۷؛ عنصر شجاعت، ج۲، ص۱۳۰.</ref>. در کتب، نام «سیف بن حرث» هم آمده است، شاید همان سیف بن حارث باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۶.</ref>.


==[[شهادت]] دو [[جوان]] از [[بنی جابر]]==
== [[شهادت]] دو [[جوان]] از [[بنی جابر]] ==
دو [[جوان]] جابری به نام‌های سیف بن حارث بن سریع و [[مالک بن عبد بن سریع]] که پسرعموی یکدیگر و در عین حال [[برادران]] [[مادری]] بودند، در حالی که می‌گریستند نزد [[حسین]]{{ع}} آمدند.
دو [[جوان]] جابری به نام‌های سیف بن حارث بن سریع و [[مالک بن عبد بن سریع]] که پسرعموی یکدیگر و در عین حال [[برادران]] [[مادری]] بودند، در حالی که می‌گریستند نزد [[حسین]] {{ع}} آمدند.
[[امام]]{{ع}} فرمود: برادرزاده‌هایم، چه چیز شما را به [[گریه]] انداخته است؟ امیدوارم به زودی چشمتان روشن شود. یعنی با [[شهادت]] چشمتان به نعمت‌های سرای جاویدان روشن گردد.
[[امام]] {{ع}} فرمود: برادرزاده‌هایم، چه چیز شما را به [[گریه]] انداخته است؟ امیدوارم به زودی چشمتان روشن شود. یعنی با [[شهادت]] چشمتان به نعمت‌های سرای جاویدان روشن گردد.


گفتند: [[خدا]] ما را فدایت کند! نه والله برای خودمان گریه نمی‌کنیم، برای شما می‌گرییم؛ زیرا می‌بینیم در محاصره قرار گرفته‌ای و ما نمی‌توانیم از شما [[دفاع]] کنیم!
گفتند: [[خدا]] ما را فدایت کند! نه والله برای خودمان گریه نمی‌کنیم، برای شما می‌گرییم؛ زیرا می‌بینیم در محاصره قرار گرفته‌ای و ما نمی‌توانیم از شما [[دفاع]] کنیم!
امام{{ع}} فرمود: خدا به شما به خاطر ناراحتی‌تان از محاصره شدن من و جانبازی‌تان در [[یاری]] رساندنم، [[بهترین]] [[پاداش]] [[متقین]] را [[عنایت]] فرماید. بعد دو جوان جابری رو به میدان [[مبارزه]] به پیش رفتند و همچنان رویشان را به طرف [[امام حسین]]{{ع}} برمی‌گردانیدند. و می‌گفتند: {{متن حدیث|السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ}}.
امام {{ع}} فرمود: خدا به شما به خاطر ناراحتی‌تان از محاصره شدن من و جانبازی‌تان در [[یاری]] رساندنم، [[بهترین]] [[پاداش]] [[متقین]] را [[عنایت]] فرماید. بعد دو جوان جابری رو به میدان [[مبارزه]] به پیش رفتند و همچنان رویشان را به طرف [[امام حسین]] {{ع}} برمی‌گردانیدند. و می‌گفتند: {{متن حدیث|السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ}}.
[[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|وَ عَلَيْكُمَا السَّلاَمُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ}}، سپس رفتند و جنگیدند تا کشته شدند<ref>تاریخ طبری،ج ۵، ص۴۴۲-۴۴۳، ادامه خبر محمد بن قیس.</ref>. [[رحمت خدا]] بر آن دو باد.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگ‌نامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگ‌نامه کربلا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص۷۹.</ref>
[[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|وَ عَلَيْكُمَا السَّلاَمُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ}}، سپس رفتند و جنگیدند تا کشته شدند<ref>تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۴۲-۴۴۳، ادامه خبر محمد بن قیس.</ref>. [[رحمت خدا]] بر آن دو باد.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگ‌نامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگ‌نامه کربلا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص۷۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۲

مقدمه

سیف بن حارث بن سریع جابری[۱] از شهدای جوان کربلاست. نامش در زیارت ناحیه، به صورت «شبیب بن حارث» آمده است. وی و پسر عمویش مالک بن عبدالله جابری از کوفه آمده، در کربلا به امام حسین (ع) پیوستند. روز عاشورا، پس از شهادت حنظله بن قیس، هنگامی که دشمن به خیمه گاه امام حسین (ع) نزدیک شده بود، گریان خدمت امام آمدند و اذن میدان‌ طلبیدند. سپس هر دو با هم به میدان رفته، جنگیدند تا شهید شدند. آن دو، هم برادر مادری و هم پسر عمو بودند[۲]. در کتب، نام «سیف بن حرث» هم آمده است، شاید همان سیف بن حارث باشد[۳].

شهادت دو جوان از بنی جابر

دو جوان جابری به نام‌های سیف بن حارث بن سریع و مالک بن عبد بن سریع که پسرعموی یکدیگر و در عین حال برادران مادری بودند، در حالی که می‌گریستند نزد حسین (ع) آمدند. امام (ع) فرمود: برادرزاده‌هایم، چه چیز شما را به گریه انداخته است؟ امیدوارم به زودی چشمتان روشن شود. یعنی با شهادت چشمتان به نعمت‌های سرای جاویدان روشن گردد.

گفتند: خدا ما را فدایت کند! نه والله برای خودمان گریه نمی‌کنیم، برای شما می‌گرییم؛ زیرا می‌بینیم در محاصره قرار گرفته‌ای و ما نمی‌توانیم از شما دفاع کنیم! امام (ع) فرمود: خدا به شما به خاطر ناراحتی‌تان از محاصره شدن من و جانبازی‌تان در یاری رساندنم، بهترین پاداش متقین را عنایت فرماید. بعد دو جوان جابری رو به میدان مبارزه به پیش رفتند و همچنان رویشان را به طرف امام حسین (ع) برمی‌گردانیدند. و می‌گفتند: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ». حضرت فرمود: «وَ عَلَيْكُمَا السَّلاَمُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ»، سپس رفتند و جنگیدند تا کشته شدند[۴]. رحمت خدا بر آن دو باد.[۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. سیف، فرزند حارث بن سُرَیع میباشد. پدرش، حَرث، ابی حارث نیز نام دارد. در زیارت ناحیه مقدسه به صورت «شبیب بن حارث» آمده است. نسبت جابری که به او داده شده به جابر، تیرهای از قبیله همدان برمی‎ گردد. این قبیله در اصل یمنی بوده و در کوفه می‎زیسته اند. (الاشتقاق، ص۴۲۰؛ تسمیة من قتل مع الحسین (ع) ش۱۰۰؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۸، دارالتعارف؛ اسرار الشهادات، ج۲، ص۳۴۷؛ مثیرالاحزان، ص۶۶؛ اقبال الاعمال، ج۳، ص۷۹؛ الانساب، سمعانی، ج۵، ص۶۴۷؛ انصارالحسین، ص۹۲، الدار الاسلامیة.)
  2. انصار الحسین، ص۷۷؛ عنصر شجاعت، ج۲، ص۱۳۰.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۵۶.
  4. تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۴۲-۴۴۳، ادامه خبر محمد بن قیس.
  5. یوسفی غروی، محمد هادی، مقاله «سوگ‌نامه کربلا»، فرهنگ عاشورایی ج۴ ص۷۹.