شهرت: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'خداوند عزیز' به 'خداوند عزیز') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[شهرت]] به معنای بلند آوازگی و سرشناس بودن و خلاف [[گمنامی]] است. اگر شهرت و خوشنامی [[انسان]] نتیجه [[خلوص]] او در [[بندگی]] و انجام [[اعمال صالح]] باشد، امری مطلوب است و زمینه خدمترسانی بیشتر [[فرد]] را فراهم میکند. از اینرو [[خداوند | [[شهرت]] به معنای بلند آوازگی و سرشناس بودن و خلاف [[گمنامی]] است. اگر شهرت و خوشنامی [[انسان]] نتیجه [[خلوص]] او در [[بندگی]] و انجام [[اعمال صالح]] باشد، امری مطلوب است و زمینه خدمترسانی بیشتر [[فرد]] را فراهم میکند. از اینرو [[خداوند عزیز]]، [[رسول]] گرامی {{صل}} را بلند آوازه کرده است. {{متن قرآن|وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ}}<ref>«و آوازهات را بلند گرداندیم» سوره انشراح، آیه ۴.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} عرض میکند: بار خدایا! مرا در برابر خودت [[فروتن]] و در نزد بندگانت عزیز دار<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. شهرتی که در پرتو [[اطاعت]] از دستورهای خداوند به دست آید، عزتدهنده و تعالیبخش است: «[همه افراد عزتمند] در پرتو [[عنایت]] تو، از [[ذلّت]] به [[عزت]] رسیدهاند»<ref>نیایش بیستوپنجم.</ref>. شهرت مطلوب فقط در اثر [[عبودیت]] [[راستین]] خداوند حاصل میشود: عزیز کسی است که از [[پرستش]] تو عزت یافته باشد<ref>نیایش سیوپنجم.</ref>. «[[بنده]] [[مخلص]] [[خدا]]، حتی اگر از همه جا رانده شود، در بارگاه خداوند پذیرفته میشود»<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. | ||
اما همه افراد [[انسانی]] ظرفیت شهرت و خوشنامی را ندارند و ممکن است گرفتار صفت [[خودبرتربینی]] و [[غرور]] شوند. از اینرو برخی افراد در گمنامی بهتر میتوانند به [[رشد]] خویش و [[جامعه]] خویش کمک کنند. از اینرو در عین اینکه باید در بین [[مردم]] عزیز و خوشنام باشیم [[امام]] به ما میآموزد که خود را پیش خدا همواره [[خوار]] و حقیر بدانیم: به همان اندازه که مرا در نظر مردم فرا میبری، در نفس خود فرود آور و هرگاه مرا در آشکارا عزت میدهی در [[نهان]] خوار گردان<ref>نیایش بیستم.</ref>. | اما همه افراد [[انسانی]] ظرفیت شهرت و خوشنامی را ندارند و ممکن است گرفتار صفت [[خودبرتربینی]] و [[غرور]] شوند. از اینرو برخی افراد در گمنامی بهتر میتوانند به [[رشد]] خویش و [[جامعه]] خویش کمک کنند. از اینرو در عین اینکه باید در بین [[مردم]] عزیز و خوشنام باشیم [[امام]] به ما میآموزد که خود را پیش خدا همواره [[خوار]] و حقیر بدانیم: به همان اندازه که مرا در نظر مردم فرا میبری، در نفس خود فرود آور و هرگاه مرا در آشکارا عزت میدهی در [[نهان]] خوار گردان<ref>نیایش بیستم.</ref>. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۸
مقدمه
شهرت به معنای بلند آوازگی و سرشناس بودن و خلاف گمنامی است. اگر شهرت و خوشنامی انسان نتیجه خلوص او در بندگی و انجام اعمال صالح باشد، امری مطلوب است و زمینه خدمترسانی بیشتر فرد را فراهم میکند. از اینرو خداوند عزیز، رسول گرامی a را بلند آوازه کرده است. وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ[۱]. امام سجاد S عرض میکند: بار خدایا! مرا در برابر خودت فروتن و در نزد بندگانت عزیز دار[۲]. شهرتی که در پرتو اطاعت از دستورهای خداوند به دست آید، عزتدهنده و تعالیبخش است: «[همه افراد عزتمند] در پرتو عنایت تو، از ذلّت به عزت رسیدهاند»[۳]. شهرت مطلوب فقط در اثر عبودیت راستین خداوند حاصل میشود: عزیز کسی است که از پرستش تو عزت یافته باشد[۴]. «بنده مخلص خدا، حتی اگر از همه جا رانده شود، در بارگاه خداوند پذیرفته میشود»[۵].
اما همه افراد انسانی ظرفیت شهرت و خوشنامی را ندارند و ممکن است گرفتار صفت خودبرتربینی و غرور شوند. از اینرو برخی افراد در گمنامی بهتر میتوانند به رشد خویش و جامعه خویش کمک کنند. از اینرو در عین اینکه باید در بین مردم عزیز و خوشنام باشیم امام به ما میآموزد که خود را پیش خدا همواره خوار و حقیر بدانیم: به همان اندازه که مرا در نظر مردم فرا میبری، در نفس خود فرود آور و هرگاه مرا در آشکارا عزت میدهی در نهان خوار گردان[۶]. پس سزاوار است انسان شهرت را فقط از خداوند درخواست کند: بارالها! نام نیک مرا بر زبان آیندگان جاری کن و آوازه مرا در میان معاصران به نیکی بلند نمای[۷]. لازمه حسن شهرت، پرهیز از ریاکاری و دغلبازی است: «خداوندا! همه اعمال مرا از خودنمایی ریاکاران و شهرت آوازهافکنان، دور نگه دار»[۸].
از منظر صحیفه سجادیه برخی عوامل موجب بدنامی و خواری انسان میشود، مانند:
- شهرتطلبی و عزّتخواهی از غیر خدا: امام سجاد S عرض میکند: «ای خدای من! برخی افراد را دیدهام که عزّت را از غیر توطلبیدهاند و به ذلت افتادهاند... و آهنگ بلندی کردهاند ولی به پستیگراییدهاند»[۹].
- ارتکاب گناه: یکی از عواملی که خوشنامی و محبوبیت انسان را خدشهدار میکند، روی آوردن او به گناه است. از آنجا که انسان پیوسته در معرض لغزش قرار دارد، امام زینالعابدین S خطاپوشی و توبهپذیری خداوند را یکی از عوامل مهم حفظ شخصیت انسان خوانده و از خدا چنین میخواهد: بارالها! تو سزاوارتری که از تو آمرزش خواهند. تو به عفو شایستهتری تا عقوبت کردن. تو به پوشیدن گناه نزدیکتری تا افشا کردن آن[۱۰]. بنابراین با توبه میتوان گناه را زدود و عزّت و اعتبار از دست رفته را بازیافت. همچنین، امام، خداوند عزیز را به دلیل حفظ اعتبار انسان و پوشاندن عیبهای او سپاس میگوید: «ای خداوند من! حمد و سپاس سزاوار توست که بر عیبهای من پرده کشیدهای و رسوایم نساختهای، بسیاری از گناهان مرا نهان کردهای و مرا به بدنامی مشهور نکردهای»[۱۱]. و نیز میفرماید: «فَكُلُّنَا قَدِ اقْتَرَفَ الْعَائِبَةَ فَلَمْ تَشْهَرْهُ، وَ ارْتَكَبَ الْفَاحِشَةَ فَلَمْ تَفْضَحْهُ»؛ «[بار خدایا!] همه ما در پی عیب و گناه بودهایم، اما تو بدی ما را بر زبانها نیفکندهای؛ مرتکب گناهان بزرگ شدهایم اما تو رسوایمان نساختهای»[۱۲].[۱۳].[۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ «و آوازهات را بلند گرداندیم» سوره انشراح، آیه ۴.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش بیستوپنجم.
- ↑ نیایش سیوپنجم.
- ↑ نیایش چهلوششم.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش چهلوچهارم.
- ↑ نیایش بیستوهشتم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش شانزدهم.
- ↑ نیایش سیوچهارم.
- ↑ الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین S، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳.
- ↑ شایستهنژاد، علی اکبر، مقاله «شهرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۰۵.