رفاه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۹: خط ۲۹:
== [[رفاه‌زدگی]] ==
== [[رفاه‌زدگی]] ==
==رفاه سالم==
==رفاه سالم==
[[رفاه]] به مجموعۀ عناصر و عواملی گفته می‌شود که موجب ایجاد [[آرامش روانی]] و فردی در [[زندگی اجتماعی]] [[انسان‌ها]] می‌شود. [[فرهنگ]] رفاه نیز از متغیرهای [[اجتماعی]] است که هرگز ثابت نیست و تحولات آن به بسیاری از عوامل اجتماعی بستگی دارد. سطح [[معیشت]] هرگز یکسان و برای همه، یکنواخت نیست.
رفاه به مجموعۀ عناصر و عواملی گفته می‌شود که موجب ایجاد [[آرامش روانی]] و فردی در [[زندگی اجتماعی]] [[انسان‌ها]] می‌شود. [[فرهنگ]] رفاه نیز از متغیرهای [[اجتماعی]] است که هرگز ثابت نیست و تحولات آن به بسیاری از عوامل اجتماعی بستگی دارد. سطح [[معیشت]] هرگز یکسان و برای همه، یکنواخت نیست.
در [[حقیقت]] به جای بالا بردن سطح رفاه در [[جامعه]] باید از ایجاد فرهنگ رفاه سالم استفاده کرد. الگوی رفاه سالم می‌تواند در سالم‌سازی [[سرمایه]]، [[سود]] و [[تولید]] اثر مستقیم داشته باشد بی‌گمان رفاه ناسالم از عوامل عمده [[سوء]] استفاده از سرمایه، سود و تولید و نیز علت اصلی بسیاری از جرایم و تخلفات قانونی در جامعه به شمار می‌آید. رفاه توأم با [[آسایش]] و [[آرامش]] [[وجدان]] و [[سلامت]] مادی و [[معنوی]] [[انسان]] در مسائل کمّی رفاه نیست، بلکه باید آن را در لابه‌لای مسائل کیفی رفاه، جست و جو نمود.
در [[حقیقت]] به جای بالا بردن سطح رفاه در [[جامعه]] باید از ایجاد فرهنگ رفاه سالم استفاده کرد. الگوی رفاه سالم می‌تواند در سالم‌سازی [[سرمایه]]، [[سود]] و [[تولید]] اثر مستقیم داشته باشد بی‌گمان رفاه ناسالم از عوامل عمده [[سوء]] استفاده از سرمایه، سود و تولید و نیز علت اصلی بسیاری از جرایم و تخلفات قانونی در جامعه به شمار می‌آید. رفاه توأم با [[آسایش]] و [[آرامش]] [[وجدان]] و [[سلامت]] مادی و [[معنوی]] [[انسان]] در مسائل کمّی رفاه نیست، بلکه باید آن را در لابه‌لای مسائل کیفی رفاه، جست و جو نمود.
به هر حال مسئلۀ رفاه نمی‌تواند از حوزه [[عدالت اجتماعی]] بیرون باشد. هر نوع تلاش برای [[تفسیر]] و تأمین آن باید بر اساس چارچوب‌هایی چون عدالت اجتماعی انجام شود و رسیدن به رفاه تنها از طرفین [[عدالت]] و [[حفظ]] اصول دیگر میسّر است. هنگامی که از رفاه سخن می‌گوییم بی‌گمان باید پایگاه سخن، عدالت اجتماعی باشد و در غیر این صورت، رفاه شرافتمندانه و هم [[شأن]] انسان نخواهد بود.
به هر حال مسئلۀ رفاه نمی‌تواند از حوزه [[عدالت اجتماعی]] بیرون باشد. هر نوع تلاش برای [[تفسیر]] و تأمین آن باید بر اساس چارچوب‌هایی چون عدالت اجتماعی انجام شود و رسیدن به رفاه تنها از طرفین [[عدالت]] و [[حفظ]] اصول دیگر میسّر است. هنگامی که از رفاه سخن می‌گوییم بی‌گمان باید پایگاه سخن، عدالت اجتماعی باشد و در غیر این صورت، رفاه شرافتمندانه و هم [[شأن]] انسان نخواهد بود.
[[سختی]] [[زندگی]] برای انسان [[آگاه]] به جایگاه خود، بسی گواراتر و مطلوب‌تر از رسیدن به رفاه با زیر پا گذاردن عدالت اجتماعی است، استناد سخنانی در این راستا به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} و [[صحابی]] بزرگی چون [[ابوذر]] که رسیدن به معیشت را به هر وسیله‌ای که باشد تجویز می‌کند و [[فقر]] حاصل از عدالت اجتماعی را محکوم می‌کند به دور از [[حقیقت اسلام]] و رویه آن بزرگواران است. نه فرد و نه جامعه نمی‌تواند به بهای زیر پاگذاردن عدالت اجتماعی به رفاه کاذب و ناسالم دست یابد.
[[سختی]] [[زندگی]] برای انسان [[آگاه]] به جایگاه خود، بسی گواراتر و مطلوب‌تر از رسیدن به رفاه با زیر پا گذاردن عدالت اجتماعی است، استناد سخنانی در این راستا به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} و [[صحابی]] بزرگی چون [[ابوذر]] که رسیدن به معیشت را به هر وسیله‌ای که باشد تجویز می‌کند و [[فقر]] حاصل از عدالت اجتماعی را محکوم می‌کند به دور از [[حقیقت اسلام]] و رویه آن بزرگواران است. نه فرد و نه جامعه نمی‌تواند به بهای زیر پاگذاردن عدالت اجتماعی به رفاه کاذب و ناسالم دست یابد.
هر نوع [[برنامه‌ریزی]] جهت ارتقای درآمد برای تحصیل [[رفاه]] بیشتر، باید بر اساس اصول عادلانه و رعایت [[موازین]] [[عدل]] و [[انصاف]] باشد.
هر نوع [[برنامه‌ریزی]] جهت ارتقای درآمد برای تحصیل رفاه بیشتر، باید بر اساس اصول عادلانه و رعایت [[موازین]] [[عدل]] و [[انصاف]] باشد.
با [[مسخ]] [[انسان]] در شرایط [[بی‌عدالتی]] به هیچ [[هدف]] سالمی نمی‌توان رسید. اگر برنامه‌ها تابع [[راهبردها]] هستند جهت‌گیری به سوی [[عدالت اجتماعی]] یک اصل [[راهبردی]] است و در این راستاست که هرگز [[هدف‌ها]] فدای وسیله‌ها و مشروعیت‌دهندۀ به آنها نمی‌شوند و موازنة بین آن دو در همۀ شرایط [[حفظ]] می‌شود و انسان با حفظ [[انسانیت]] خود به رفاه مطلوب می‌رسد<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۱۶۰ – ۱۵۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۰۳.</ref>
با [[مسخ]] [[انسان]] در شرایط [[بی‌عدالتی]] به هیچ [[هدف]] سالمی نمی‌توان رسید. اگر برنامه‌ها تابع [[راهبردها]] هستند جهت‌گیری به سوی [[عدالت اجتماعی]] یک اصل [[راهبردی]] است و در این راستاست که هرگز [[هدف‌ها]] فدای وسیله‌ها و مشروعیت‌دهندۀ به آنها نمی‌شوند و موازنة بین آن دو در همۀ شرایط [[حفظ]] می‌شود و انسان با حفظ [[انسانیت]] خود به رفاه مطلوب می‌رسد<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۱۶۰ – ۱۵۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۰۳.</ref>



نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۸

مقدمه

رفاه از ریشه (ر - ف - ه) به معنای خوشی، آسایش و گستردگی نعمت [۱] و در اصطلاح رایج به مفهوم برخورداری از آسایش و امکانات زندگی بر اثر بهره‌مندی از مال و ثروت است. درباره رفاه، در دو سطح فردی و اجتماعی می‌توان بحث کرد. رفاه اجتماعی، حاصل جمع رفاه همه افراد است. [۲] رفاه، مقوله‌ای نسبی و در شرایط مختلف متفاوت است و نمی‌توان معیار کمّی دقیقی برای اندازه‌گیری آن در زندگی همه افراد و جوامع ارائه کرد.[۳]

رفاه در قرآن

رفاه و آزمایش

زمینه‌های برخورداری و فزونی رفاه

ایمان و تقوا

استغفار و توبه

صبر و استقامت و موفقیت در آزمون ها

دعا

شکرگزاری

رفاه‌زدگی

آسیب‌های رفاه‌زدگی

کفر و شرک

طغیان و سرکشی

انکار معاد

غفلت و احساس مصونیت از عذاب

غرور و تفاخر

بخل‌ورزی

عذاب با پوشش رفاه

تأمین رفاه عمومی

رفاه‌زدگی

رفاه سالم

رفاه به مجموعۀ عناصر و عواملی گفته می‌شود که موجب ایجاد آرامش روانی و فردی در زندگی اجتماعی انسان‌ها می‌شود. فرهنگ رفاه نیز از متغیرهای اجتماعی است که هرگز ثابت نیست و تحولات آن به بسیاری از عوامل اجتماعی بستگی دارد. سطح معیشت هرگز یکسان و برای همه، یکنواخت نیست. در حقیقت به جای بالا بردن سطح رفاه در جامعه باید از ایجاد فرهنگ رفاه سالم استفاده کرد. الگوی رفاه سالم می‌تواند در سالم‌سازی سرمایه، سود و تولید اثر مستقیم داشته باشد بی‌گمان رفاه ناسالم از عوامل عمده سوء استفاده از سرمایه، سود و تولید و نیز علت اصلی بسیاری از جرایم و تخلفات قانونی در جامعه به شمار می‌آید. رفاه توأم با آسایش و آرامش وجدان و سلامت مادی و معنوی انسان در مسائل کمّی رفاه نیست، بلکه باید آن را در لابه‌لای مسائل کیفی رفاه، جست و جو نمود. به هر حال مسئلۀ رفاه نمی‌تواند از حوزه عدالت اجتماعی بیرون باشد. هر نوع تلاش برای تفسیر و تأمین آن باید بر اساس چارچوب‌هایی چون عدالت اجتماعی انجام شود و رسیدن به رفاه تنها از طرفین عدالت و حفظ اصول دیگر میسّر است. هنگامی که از رفاه سخن می‌گوییم بی‌گمان باید پایگاه سخن، عدالت اجتماعی باشد و در غیر این صورت، رفاه شرافتمندانه و هم شأن انسان نخواهد بود. سختی زندگی برای انسان آگاه به جایگاه خود، بسی گواراتر و مطلوب‌تر از رسیدن به رفاه با زیر پا گذاردن عدالت اجتماعی است، استناد سخنانی در این راستا به پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) و صحابی بزرگی چون ابوذر که رسیدن به معیشت را به هر وسیله‌ای که باشد تجویز می‌کند و فقر حاصل از عدالت اجتماعی را محکوم می‌کند به دور از حقیقت اسلام و رویه آن بزرگواران است. نه فرد و نه جامعه نمی‌تواند به بهای زیر پاگذاردن عدالت اجتماعی به رفاه کاذب و ناسالم دست یابد. هر نوع برنامه‌ریزی جهت ارتقای درآمد برای تحصیل رفاه بیشتر، باید بر اساس اصول عادلانه و رعایت موازین عدل و انصاف باشد. با مسخ انسان در شرایط بی‌عدالتی به هیچ هدف سالمی نمی‌توان رسید. اگر برنامه‌ها تابع راهبردها هستند جهت‌گیری به سوی عدالت اجتماعی یک اصل راهبردی است و در این راستاست که هرگز هدف‌ها فدای وسیله‌ها و مشروعیت‌دهندۀ به آنها نمی‌شوند و موازنة بین آن دو در همۀ شرایط حفظ می‌شود و انسان با حفظ انسانیت خود به رفاه مطلوب می‌رسد[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. العین، ج ۴، ص ۴۶؛ الفائق، ج ۲، ص ۴۸-۴۹؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص ۴۹۲، «رفه».
  2. فرهنگ علوم اجتماعی، ص ۴۴۰.
  3. خراسانی و تقی‌پور، مقاله «رفاه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.
  4. فقه سیاسی، ج۴، ص۱۶۰ – ۱۵۸.
  5. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۱۰۳.