تفسیر مأثور از امام باقر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[رده:تفسیر مأثور]] | [[رده:تفسیر مأثور]] | ||
[[رده:امام باقر]] |
نسخهٔ ۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۷
مقدمه
از امام محمد باقر (ع) مطالب فراوانی در تفسیر و تأویل آیات، در کتابهای روایی و تفسیر نقل شده که مجال ذکر همه آنها نیست؛ ازاینرو، برخی را بیان کرده و به برخی با ذکر آدرس اشاره میکنیم.
شیخ کلینی با سند معتبر از زراره نقل کرده است که به امام محمد باقر (ع) عرض کردم: آیا به من خبر نمیدهید از کجا دانستهاید و فرمودهاید در وضو مسح به قسمتی از سر و قسمتی از پاها است؟ آن حضرت خندید و فرمود:
«يَا زُرَارَةُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ نَزَلَ بِهِ الْكِتَابُ مِنَ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- ﴿فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ﴾[۱] فَعَرَفْنَا أَنَّ الْوَجْهَ كُلَّهُ يَنْبَغِي أَنْ يُغْسَلَ ثُمَّ قَالَ- ﴿وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾[۲] ثُمَّ فَصَّلَ بَيْنَ الْكَلَامِ فَقَالَ ﴿وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ﴾[۳] فَعَرَفْنَا حِينَ قَالَ- ﴿بِرُءُوسِكُمْ﴾ أَنَّ الْمَسْحَ بِبَعْضِ الرَّأْسِ لِمَكَانِ الْبَاءِ ثُمَّ وَصَلَ الرِّجْلَيْنِ بِالرَّأْسِ كَمَا وَصَلَ الْيَدَيْنِ بِالْوَجْهِ فَقَالَ ﴿وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ﴾[۴] فَعَرَفْنَا حِينَ وَصَلَهَا بِالرَّأْسِ أَنَّ الْمَسْحَ عَلَى بَعْضِهَا ثُمَّ فَسَّرَ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ صلِلنَّاسِ فَضَيَّعُوهُ»[۵]؛
ای زراره آن را رسول خدا (ص) فرموده است و کتاب (قرآن) آن را از جانب خدا نازل کرده است، برای اینکه خدای عزّ و جل میفرماید: ﴿فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ﴾ صورتهایتان را بشویید. پس دانستیم که همۀ صورت باید شسته شود؛ سپس فرموده است: ﴿وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾ و دستهایتان را تا آرنج بشویید بعد بین کلام فرق گذاشت و فرمود: ﴿وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ﴾ پس وقتی فرمود: ﴿بِرُءُوسِكُمْ﴾ به لحاظ وجود «باء» دانستیم که مسح به قسمتی از سر کافی است؛ سپس همانگونه که دستها را به صورت وصل کرده است، پاها را به سر وصل کرد و فرمود: ﴿وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ﴾ پس وقتی پاها را به سر وصل نمود، دانستیم که مسح بر قسمتی از پاها کافی است سپس رسول خدا [نیز] آن را برای مردم تفسیر کرد، ولی آن را ضایع کردند».
صدوق از زراره و محمد بن مسلم روایت کرده است که امام محمد باقر (ع) با استناد به آیه ﴿وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ...﴾[۶] فرمودند: قصر خواندن نماز در سفر مانند وجوب تمام خواندن در وطن، واجب است. به آن حضرت گفتیم: خدای عز و جل فرموده است: ﴿فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ﴾ بر شما گناهی نیست نفرموده است قصر به جا آورید، پس چگونه میفرمایید قصر خواندن نماز را در سفر مانند تمام خواندن در وطن واجب کرده است. فرمود: آیا خدای عزّ و جل نفرموده است: ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا﴾[۷] آیا نمیبینید با اینکه خدا با تعبیر ﴿لَا جُنَاحَ عَلَيْهِ﴾[۸] طواف آن دو (سعی بین صفا و مروه) را بیان کرده است طواف آن دو [سعی بین صفا و مروه واجب حتمی است؛ زیرا خدای عزّ و جلّ آن را در کتابش ذکر فرموده و پیامبرش آن را به جا آورده است؛ قصر خواندن نماز در سفر نیز چیزی است که پیامبر (ص) آن را انجام داده و خدای متعال در کتابش ذکر فرموده است»[۹].
در این حدیث، امام (ع) با استناد به آیۀ دیگری از قرآن منافات نداشتن تعبیر ﴿لَا جُنَاحَ﴾را با وجوب قصر بودن نماز در سفر تبیین کرده است.
در تأویل آیه ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾[۱۰] از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «يُحْيِيهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْقَائِمِ بَعْدَ مَوْتِهَا يَعْنِي بِمَوْتِهَا كُفْرَ أَهْلِهَا وَ الْكَافِرُ مَيِّتٌ»[۱۱]؛ خدای عزّ و جل به وسیلۀ حضرت قائم (ع) زمین را بعد از مردنش زنده میکند؛ مقصود از مرگ زمین، کفر اهل آن میباشد و کافر، مرده است».
تفسیرهای دیگر ایشان را از آیات ﴿وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾[۱۲] ﴿يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ...﴾[۱۳]؛ ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾[۱۴]؛ ﴿فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ﴾[۱۵]؛ ﴿أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ...﴾[۱۶]؛ ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ﴾[۱۷]؛ ﴿وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا...﴾[۱۸]؛ ﴿...وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ﴾[۱۹] در مصادر بیان شده در پاورقی[۲۰] بنگرید.[۲۱]
منابع
پانویس
- ↑ «چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید» سوره مائده، آیه ۶.
- ↑ «ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید» سوره مائده، آیه ۶.
- ↑ «و بخشی از سرتان را مسح کنید» سوره مائده، آیه ۶.
- ↑ «و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا» سوره مائده، آیه ۶.
- ↑ کلینی، فروع الکافی، ج۳، ص۳۰، باب مسح الرأس و القدمین، ح۴.
- ↑ «و چون به سفر میروید اگر میهراسید کافران شما را بیازارند گناهی بر شما نیست که از نماز بکاهید؛ بیگمان کافران برای شما دشمنی آشکارند» سوره نساء، آیه ۱۰۱.
- ↑ «بیگمان صفا و مروه از نشانههای (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.
- ↑ «بیگمان صفا و مروه از نشانههای (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۱۵، ح۶، نساء، ذیل آیه ۱۰۱. سند این روایت صحیح است؛ زیرا روایت را صدوق با سند خویش به زراره و محمد بن مسلم نقل کرده و سند صدوق به زراره صحیح است (ر. ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۴۶-۲۴۷).
- ↑ «بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور میکند» سوره حدید، آیه ۱۷.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۴، ح۳۷.
- ↑ «و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را میآمرزد؟ - و (آن کسان که) بر آنچه کردهاند دانسته پافشاری نمیکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.
- ↑ «روزی که چهرههایی سپید و چهرههایی سیاه میگردد» سوره آل عمران، آیه ۱۰۶.
- ↑ «سپس باید آلایشهای خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
- ↑ «که خداوند نیکی آنان را جانشین بدیهایشان میگرداند» سوره فرقان، آیه ۷۰.
- ↑ «پس آیا در آفرینش نخستین وامانده بودیم؟ نه، بلکه آنان از آفرینش تازه در تردیدند» سوره ق، آیه ۱۵.
- ↑ «و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد پس اگر (از کفر و شرک) باز ایستند بیگمان خداوند از آنچه میکنند آگاه است» سوره انفال، آیه ۳۹.
- ↑ «و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوهگویی میپردازند روی از آنان بگردان تا در گفتوگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین» سوره انعام، آیه ۶۸.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ج۶، ص۳۲، ح۴۰ و ج۸، ص۲۴، ح۱۸ و ج۷، ص۲۶۱، ح۱۲ و ج۸، ص۳۷۴-۳۷۵، ح۲ و ج۲۴، ص۱۷۸-۱۷۹، ح۱۰ و ج۵۲، ص۳۷۸، ح۱۸۱؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۸۵، ح۶ و ۷؛ حویزی، نور الثقلین، ج۳، ص۴۹۳.
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۶۷-۶۹.