وضو: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۰: خط ۱۰:


وضو با چیزهایی از قبیل [[خواب]]، مستی، بی‌هوشی، تخلی (دستشویی رفتن)، جُنب شدن و... [[باطل]] می‌‌شود. وضو نورانیت خاصی می‌‌آورد و توصیه شده [[انسان]] تا می‌‌تواند با وضو باشد و حتی انجام کارهای معمولی با حالت وضو بهتر است، مثل [[غذا خوردن]]، [[قرآن]] خواندن، ذکر گفتن، [[زیارت]] خواندن، خوابیدن<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]].</ref>.
وضو با چیزهایی از قبیل [[خواب]]، مستی، بی‌هوشی، تخلی (دستشویی رفتن)، جُنب شدن و... [[باطل]] می‌‌شود. وضو نورانیت خاصی می‌‌آورد و توصیه شده [[انسان]] تا می‌‌تواند با وضو باشد و حتی انجام کارهای معمولی با حالت وضو بهتر است، مثل [[غذا خوردن]]، [[قرآن]] خواندن، ذکر گفتن، [[زیارت]] خواندن، خوابیدن<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]].</ref>.
==شبهه وهابیان در مسح پاها در وضو==
وهابیان ادعا می‌کنند: [[شیعیان]] در مسئله شستن پاها در وضو با [[قرآن]] [[مخالفت]] کرده‌اند و از روی [[جهل]] و [[گمراهی]] بی‌آن‌که مستندی داشته باشند مسح پاها را کافی دانسته‌اند، درحالی‌که [[آیه]] [[شریف]] قرآن شستن پاها را [[واجب]] دانسته و عمل [[رسول خدا]]{{صل}} نیز مطابق با [[ظاهر آیه]] است<ref>ر.ک: تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۴۴ - ۴۸.</ref>.
===پاسخ===
در پاسخ به این ادعا چند نکته قابل یادآوری است:
'''نکته نخست''': تنها آیه صریحی که در قرآن، در ارتباط با وضو وارد شده است آیه ۶ [[سوره مائده]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>
تمام بحث وضو در اینجا، به شیوه [[اعراب]] و [[قرائت]]{{متن قرآن|أَرْجُلَكُمْ}} وابسته است، که در آن سه احتمال است.
# آن‌که {{عربی|أرجلكم}} بنابر ابتدائیت به رفع خوانده شود و خبر آن محذوف باشد، گویا گفته شده {{عربی|و أرجلكم مغسولة}} یا {{عربی|و أرجلكم ممسوحة}} این قرائت، بسیار شاذّ بوده و طرفداری ندارد.
# آن‌که {{متن قرآن|أَرْجُلَكُمْ}} به اعتبار اینکه به لفظ {{متن قرآن|بِرُءُوسِكُمْ}} عطف شده به کسر {{متن قرآن|أَرْجُلَكُمْ}} قرائت گردد. پرواضح است که در این صورت مفهوم آیه مطابق [[رأی]] [[شیعه]] خواهد شد، یعنی پاها را در وضو، همانند سرها مسح کنید. البته این قرائت، هرچند به حسب مفهوم، هماهنگ با [[عقیده شیعه]] است، ولی این قرائت، که موسوم به {{عربی|جرّ بالجوار}}<ref>یعنی به کسر خواندن {{متن قرآن|أَرْجُلَكُمْ}} به خاطر همجواری با رؤوس باشد، نه به خاطر عطف بر لفظ آن.</ref> است، جز در موارد ضروری، پذیرفته نیست، چنان‌که [[فخر رازی]] این احتمال را مردود دانسته است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۵.</ref>.
# قرائت به [[نصب]]، یعنی قرائت مشهور که امروزه مورد پذیرش [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است. در این صورت اگر پیش داوری‌ها را کنار گذاشته، طبق [[ادبیات عرب]] به سراغ [[آیه]] برویم، تردیدی نیست که برابر این قرائت قول شیعه [[اثبات]] می‌گردد؛ زیرا در این قرائت واژه {{متن قرآن|أَرْجُلَكُمْ}} به محل {{متن قرآن|بِرُءُوسِكُمْ}} عطف شده که [[منصوب]] است؛ زیرا {{متن قرآن|بِرُءُوسِكُمْ}} مفعول {{متن قرآن|وَامْسَحُوا}} و محلاً منصوب است. در این صورت مفهوم آیه چنین می‌شود: «قسمتی از سرها و پاها را مسح کنید»؛ بنابراین، آنچه [[فقهای شیعه]] در مسح پاها [[فتوا]] داده و بدان عمل می‌کنند مطابق با قرائتی است که مشهور و معروف بین شیعه اهل سنت است.
'''نکته دوم''': عموم [[دانشمندان اهل سنت]] بر خلاف این [[قواعد]] پذیرفته شده، با اینکه قرائت نصب را در {{متن قرآن|أَرْجُلَكُمْ}} پذیرفته‌اند، آن را عطف به {{متن قرآن|وُجُوهَكُمْ}} می‌دانند؛ یعنی «صورت و دست‌ها را بشویید و همچنین پاها را»؛ ولی این سخن به سه دلیل با قواعد ادبی [[عرب]] سازگار نیست:
اولاً: براساس این قول، یک جمله بین معطوف و معطوف علیه به عنوان فصل قرار می‌گیرد درحالی‌که در ادبیات عرب، فاصله بین معطوف و معطوف علیه حتی با «مفرد» جایز نیست تا چه رسد به یک جمله!
ثانیاً: این‌گونه [[سخن گفتن]] بر خلاف ذوق [[سلیم]] و [[کلام]] [[فصیح]] [[عربی]] است؛ زیرا شنیده نشده کسی بگوید: {{عربی|ضربت زيداً و مررت ببكرٍ و عمراً}}، به این معنا که زید را زدم و از کنار بکر گذشتم و [[عمرو]] را (یعنی و عمرو را نیز زدم).
دلیلش هم این است که انتقال از جمله‌ای به جمله‌ای دیگر، پیش از استیفای غرض از جمله اول، خلاف [[فصاحت]] است.
ثالثاً: براساس [[قواعد]] ادبی [[عرب]]، هرگاه دو عامل صلاحیت عمل کردن بر یک معمول را دارا باشند، عامل نزدیک‌تر مقدم خواهد بود. در این [[آیه]]، همان‌گونه که عاملِ {{متن قرآن|اغْسِلُوا}} می‌تواند بر {{متن قرآن|أَرْجُلَكُمْ}} عمل کند، همین طور عامل {{متن قرآن|وَامْسَحُوا}} می‌تواند بر آن عمل نماید؛ ولی از آنجا که عامل «امسحوا» نزدیک‌تر به {{متن قرآن|أَرْجُلَكُمْ}} است، مقدم است؛ بنابراین از لحاظ قواعد ادبی، [[حق]] با [[شیعه]] است.
'''نکته سوم''': ممکن است تصور شود که قرائت [[نصب]]، به خاطر عامل مقدر است نه عطف؛ یعنی گویا گفته شده {{عربی|فاغسلوا أرجلكم}}، ولی این احتمال نیز بی‌پایه و اساس است؛ زیرا اولاً: تقدیر گرفتن خلاف ضابطه است، ثانیاً: بر فرض، اگر تقدیر گرفتن لازم باشد، باید عامل قریب (یعنی {{متن قرآن|وَامْسَحُوا}}) به خاطر [[اقرب]] بودن به معمول، در تقدیر گرفته شود نه عامل بعید، (یعنی {{متن قرآن|اغْسِلُوا}}).
'''نکته چهارم''': شگفت‌آور آن‌که برخی از [[دانشمندان اهل سنت]]، چون صریح [[آیه وضو]] را بر خلاف نظر خویش دیدند به توجیهات عجیبی روی آوردند؛ از جمله:
# [[ابن حزم]]، آیه وضو را [[منسوخ]] دانسته است. وی می‌گوید: «چون در [[سنت]]، شستن پاها آمده است، از این رو باید بپذیریم که مسح پاها در وضو، [[نسخ]] شده است»<ref>الاحکام ‌فی اصول‌ الاحکام، ج‌۴، ص۱۱۳.</ref>. در حالی‌که آیه وضو در [[سوره مائده]] آخرین سوره‌ای است که بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده است و براساس [[روایات]] [[فریقین]] در این [[سوره]] آیه منسوخه‌ای وجود ندارد<ref>ر.ک: تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۳۱.</ref>.
گذشته از آن، این ادعا که شستن پاها در سنت آمده است ادعای باطلی است که در ادامه خواهد آمد.
# جصّاص - از دیگر دانشمندان اهل سنت - آیه وضو را مجمل دانسته و گفته است: «بنابراین ما به [[احتیاط]] عمل می‌کنیم و آن اینکه پاها را می‌شوییم که هم به «[[غسل]]» عمل شود و هم به «مسح»، درحالی‌که روشن است که «غسل» و «مسح» دو مفهوم متفاوتی هستند و هیچ وجه اشتراکی ندارند.
# شگفت‌آورتر از این دو، [[کلام]] [[زمخشری]] است که گفته است، منظور از مسح پاها در این [[آیه]]، این است که هنگام شستن پاها [[زیاده روی]] و [[اسراف]] نکنیم<ref>الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۶۱۱.</ref>.
حال چگونه «مسح» به معنی «عدم اسراف» شده است، [[خدا]] عالم است! این گونه اظهارات، در واقع نشان می‌دهد [[حق]] همان است که [[شیعه]] از این آیه فهمیده است!!
'''نکته پنجم''': آنچه در [[روایات اهل‌بیت]]{{ع}} در ارتباط با وضوی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و چگونگی مسح پاها نقل شده است، همین شیوه‌ای است که امروزه [[شیعیان]] بدان عمل می‌کنند. جالب توجه آن‌که در [[منابع روایی اهل سنت]] روایاتی در بیان چگونگی وضوی [[پیامبر]]{{صل}} آمده است که به عنوان «مسح بر پاها» تعبیر شده است.
به چند نمونه از این [[روایات]] اشاره می‌شود:
# احمد در مسندش از علی{{ع}} نقل می‌کند: {{متن حدیث|كنت أرى أن باطن القدمين أحق بالمسح من ظاهرهما حتى رأيت رسول الله{{صل}} يمسح ظاهرهما}}؛ من [[فکر]] می‌کردم کف پاها برای مسح کردن از روی پاها سزاوارتر است تا این که دیدم [[رسول خدا]]{{صل}} روی پاها را مسح می‌کند»<ref>مسند احمد، ج۱، ص۹۵.</ref>. این [[روایت]] به روشنی بیانگر آن است که تعبیر به «مسح» نمی‌تواند به معنی شستن باشد؛ زیرا اگر شستن باشد دیگر روی پا و یا زیر کف پا معنی ندارد.
# ابن ماجة از [[رفاعة بن رافع]] روایت می‌کند که از پیامبر{{صل}} شنید که فرمود: {{متن حدیث|إنها لا تتم صلاة لأحد حتى يسبغ الوضوء كما أمره الله تعالي: يغسل وجهه و يديه إلى المرفقين و يمسح برأسه و رجليه إلى الكعبين}}؛ «[[رفاعه]] می‌گوید: از رسول خدا{{صل}} شنیدم که می‌فرمود [[نماز]] هیچ یک از شما صحیح نیست مگر آن‌که آن‌گونه که خدا [[فرمان]] داده است وضو بگیرد: صورت و دست‌ها را تا مرفق بشوید و سر و پاها را تا برآمدگی روی پا مسح کند»<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۱۵۶.</ref>.
# احمد در مسندش از [[ابومالک اشعری]] نقل می‌کند که به [[مردم]] [[قبیله]] خود گفت: جمع شوید تا نمازی که [[رسول خدا]]{{صل}} به جا می‌آورد برای شما بخوانم، هنگامی که همه [[اجتماع]] کردند، گفت: {{متن حدیث|هل فيكم أحد من غيركم؟}} «آیا میان شما کسی غیر خودتان هست؟» گفتند: نه! مگر یکی از خواهرزاده‌های ما [که از قبیله دیگری است]. گفت: خواهرزاده نیز جزء قبیله محسوب می‌شود. (این تعبیر بیانگر آن است که [[اختناق]] در آن [[زمان]] به گونه‌ای بود که نمی‌شد چگونگی وضوی [[پیامبر]]{{صل}} را برای عموم مردم بیان کرد)، آن‌گاه ظرفی آب خواست و بدین گونه وضو ساخت: {{متن حدیث|فتوضأ و مضمض واستنشق و غسل وجهه ثلاثاً و ذراعيه ثلاثاً ثلاثاً و مسح برأسه و ظهر قدميه ثم صلّي بهم}}؛ وضو گرفت، مضمضه و استنشاق کرد و صورتش را سه بار شست، همچنین دست‌ها را سه بار و سر و روی پاها را مسح کرد، سپس با آنها [[نماز]] خواند<ref>مسند احمد، ج۵، ص۳۴۲.</ref>.
# جالب آن‌که در [[روایات]] بسیاری در مواردی [[اجازه]] داده شد که به جای پا، بر کفش‌ها مسح شود در این روایات هم از تعبیر «مسح بر خفّین» استفاده شده است نه شستن کفش‌ها. حتی [[بیهقی]] در السنن الکبری، بابی تحت عنوان {{عربی|باب الخفّ الّذي مسح عليه رسول الله{{صل}}}} آورده که بیانگر همین مطلب است.
از باب نمونه، در روایتی از [[مقدام بن شریح]] از [[عایشه]] نقل شده است که می‌گوید: «از وی درباره مسح بر کفش‌ها سؤال کردم، گفت: به سراغ علی{{ع}} برو که با رسول خدا{{صل}} [[مسافرت]] می‌کرد، من به سراغ آن حضرت آمدم و در این باره پرسیدم فرمود: {{متن حدیث|كنا إذا سافرنا مع رسول الله{{صل}} يأمرنا بالمسح على خفافنا}}؛ هنگامی که با رسول خدا{{صل}} مسافرت می‌کردیم به ما دستور می‌داد روی کفش‌ها مسح کنیم»<ref>السنن الکبری، ج۱، ص۲۷۲.</ref>. این تعابیر نشان می‌دهد آنچه در وضو، شرط است همان «مسح» است، خواه مسح بر کفش‌ها باشد که برای [[مقام]] [[ضرورت]]، آمده یا مسح بر پاها که برای وضعیت‌‌های عادی وارد شده است.
آنچه [[شیعه]] در مسح پاها در وضو انجام می‌دهد دقیقاً منطبق بر [[آیه وضو]] است. همچنین [[سیره عملی پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} نیز بیانگر همین شیوه از وضو است؛ اما آنچه [[اهل سنت]] انجام می‌دهند نه با آیه وضو انطباق دارد و نه با این بخش از [[روایات]] سازگار است<ref>[[مهدی رستم‌نژاد|رستم‌نژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۵۷۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:IM010573.jpg|22px]] [[مهدی رستم‌نژاد|رستم‌نژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|'''پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۰

مقدمه

وُضو به معنای روشنایی و درخشندگی است و در اصطلاح فقهی عبارت است از شستن مخصوص صورت و دست‌ها از آرنج تا سر انگشتان و مسح کشیدن بر سر و روی پاها به ترتیب و شرایطی که در رساله‌های عملیه آمده است. وضو سبب پیدایش "طهارت" می‌شود و باید به قصد قربت و عبادت انجام شود. وضو مقدمه نماز است. برای بعضی کارهای دیگر هم که طهارت از شرایط آنهاست، باید وضو گرفت، مثل طواف، لمس آیات قرآن و نام پیامبر و امامان.

وضو با چیزهایی از قبیل خواب، مستی، بی‌هوشی، تخلی (دستشویی رفتن)، جُنب شدن و... باطل می‌‌شود. وضو نورانیت خاصی می‌‌آورد و توصیه شده انسان تا می‌‌تواند با وضو باشد و حتی انجام کارهای معمولی با حالت وضو بهتر است، مثل غذا خوردن، قرآن خواندن، ذکر گفتن، زیارت خواندن، خوابیدن[۱].

منابع

پانویس