بحث:شایستهسالاری در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== از اصول اساسی در گزینشها مسأله «شایستهسالاری» و «لیاقتمداری» است. برخورداری از خصال و فضایل برجسته فردی به تنهایی نمیتواند محور گزینش باشد، باید در کنار آن توان کاری نیز باشد به دیگر عبارت مجموعه «تعهد» و «تخصص...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
از اصول اساسی در گزینشها مسأله «[[شایستهسالاری]]» و «[[لیاقتمداری]]» است. برخورداری از [[خصال]] و [[فضایل]] برجسته فردی به [[تنهایی]] نمیتواند محور [[گزینش]] باشد، باید در کنار آن توان کاری نیز باشد به دیگر عبارت مجموعه «[[تعهد]]» و «[[تخصص]]» [[معیار گزینش]] است<ref>[[احمد خاتمی|خاتمی، احمد]]، [[شایستهسالاری در سیره امام علی (مقاله)|مقاله «شایستهسالاری در سیره امام علی»]]</ref>. | از اصول اساسی در گزینشها مسأله «[[شایستهسالاری]]» و «[[لیاقتمداری]]» است. برخورداری از [[خصال]] و [[فضایل]] برجسته فردی به [[تنهایی]] نمیتواند محور [[گزینش]] باشد، باید در کنار آن توان کاری نیز باشد به دیگر عبارت مجموعه «[[تعهد]]» و «[[تخصص]]» [[معیار گزینش]] است<ref>[[احمد خاتمی|خاتمی، احمد]]، [[شایستهسالاری در سیره امام علی (مقاله)|مقاله «شایستهسالاری در سیره امام علی»]]</ref>. | ||
== شایستهسالاری در انتخاب کارگزاران == | |||
مهمترین رویکرد حضرت علی{{ع}} به [[مدیریت]]، مدیریت دانشمحور و شایستهسالاری در امور بود. مدیریت [[نادانان]]، سبب تضییع اصول و توجه به [[فروع]] و مسائل غیر ضروری میشود. [[امام علی]]{{ع}} در [[سیره]] خویش بر شایستهسالاری کارگزاران تأکید میورزیدند. حضرت شرحاً [[رهبری]] را [[توانایی]] و [[دانایی]] دانسته و با اشاره به [[شایستگی]] کارگزاران فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ}}<ref>سزاوار به خلافت کسی است که بدان تواناتر باشد، و در آن به فرمان خدا داناتر. (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳).</ref>. | |||
در سیره حضرت، توجه و حساسیت در [[انتخاب کارگزاران]] با [[آزمودن]] آنها صورت میگرفت و به ویژگیهای ظاهری توجه نمیشد: {{متن حدیث|ثُمَّ انْظُرْ فِي أُمُورِ عُمَّالِكَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً وَ لَا تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً}}<ref>سپس در کار عاملان خود بیندیش، و پس آزمودن به کارشان بگمار، و به میل خود و بیمشورت دیگران به کاری مخصوصشان مدار. (نهج البلاغه، نامه ۵۳).</ref>؛ {{متن حدیث|ثُمَّ لَا يَكُنِ اخْتِيَارُكَ إِيَّاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِكَ وَ اسْتِنَامَتِكَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ مِنْكَ}}<ref>در گزیدن این کاتبان تنها به فراست و اطمینان، و خوش گمانی خود اعتماد مکن که مردم برای جلب نظر والیان به آراستن ظاهر میپردازند، و خوش خدمتی را پیشه میسازند. (نهج البلاغه، نامه ۵۳).</ref>. | |||
حضرت به صراحت اعلام میکند اگر شایستهتر از خود، بر امر [[حکومت]] سراغ داشتم، هرگز [[زمامداری]] را نمیپذیرفتم: {{متن حدیث|لَوْ عَلِمْتُ أَنَّ أَحَداً أَوْلَى بِهِ مِنِّي مَا قَدِمْتُ عَلَيْهِ}}<ref>اگر فردی را شایستهتر از خودم را بر زمامداری میشناختم، هرگز قدمی پیش نمیگذاشتم. (مفید، محمد بن محمد، الجمل، ص۲۵۹).</ref>. | |||
با توجه به سیره حضرت و خصوصاً دستورالعمل [[مدیریتی]] به [[مالک اشتر]]، کارگزاران به تناسب حساسیت جایگاه، باید دارای ویژگیها و توانمندیهایی باشند؛ از جمله: با [[تجربه]] باشد، دارای [[حیا]] و [[عفت]] باشد، از [[اصالت خانوادگی]] برخوردار باشند، [[دیندار]] و با [[تقوا]] باشد، حقگو و [[شجاع]] باشد. [[مشاور]] و [[وزیر]] افراد [[پست]] و [[ظالم]] نبوده باشد؛ در مقابل [[فساد]]، [[نرمی]] و انعطاف به [[خرج]] ندهد، در پی [[اصلاح امور مردم]] باشد، نسبت به [[مردم]] انعطاف و نسبت به [[فساد]] شدت داشته باشد، خودرای و [[مستبد]] نباشد، طرفدار [[مظلوم]] باشد و مقابل [[ظلم]] [[ظالم]] بایستند، [[انصاف]] داشته باشد، [[چاپلوسان]] او را تحت تاثیر قرار ندهند، به [[حقوق]] افراد توجه داشته باشد، با دانایان مشاورت داشته باشد، و به طورکلی [[صفات نیکو]] و شایسته [[مدیریت]] در او جمع باشد تا بتواند در جهت [[مصالح مردم]] تلاش کند<ref>[[رضا حاجیان حسین آبادی|حاجیان حسین آبادی، رضا]]، [[روشهای مبارزه با فساد اقتصادی در حکومت علوی (مقاله)|مقاله «روشهای مبارزه با فساد اقتصادی در حکومت علوی»]].</ref>. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۲
مقدمه
از اصول اساسی در گزینشها مسأله «شایستهسالاری» و «لیاقتمداری» است. برخورداری از خصال و فضایل برجسته فردی به تنهایی نمیتواند محور گزینش باشد، باید در کنار آن توان کاری نیز باشد به دیگر عبارت مجموعه «تعهد» و «تخصص» معیار گزینش است[۱].
شایستهسالاری در انتخاب کارگزاران
مهمترین رویکرد حضرت علی(ع) به مدیریت، مدیریت دانشمحور و شایستهسالاری در امور بود. مدیریت نادانان، سبب تضییع اصول و توجه به فروع و مسائل غیر ضروری میشود. امام علی(ع) در سیره خویش بر شایستهسالاری کارگزاران تأکید میورزیدند. حضرت شرحاً رهبری را توانایی و دانایی دانسته و با اشاره به شایستگی کارگزاران فرمودند: «إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ»[۲].
در سیره حضرت، توجه و حساسیت در انتخاب کارگزاران با آزمودن آنها صورت میگرفت و به ویژگیهای ظاهری توجه نمیشد: «ثُمَّ انْظُرْ فِي أُمُورِ عُمَّالِكَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً وَ لَا تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً»[۳]؛ «ثُمَّ لَا يَكُنِ اخْتِيَارُكَ إِيَّاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِكَ وَ اسْتِنَامَتِكَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ مِنْكَ»[۴].
حضرت به صراحت اعلام میکند اگر شایستهتر از خود، بر امر حکومت سراغ داشتم، هرگز زمامداری را نمیپذیرفتم: «لَوْ عَلِمْتُ أَنَّ أَحَداً أَوْلَى بِهِ مِنِّي مَا قَدِمْتُ عَلَيْهِ»[۵].
با توجه به سیره حضرت و خصوصاً دستورالعمل مدیریتی به مالک اشتر، کارگزاران به تناسب حساسیت جایگاه، باید دارای ویژگیها و توانمندیهایی باشند؛ از جمله: با تجربه باشد، دارای حیا و عفت باشد، از اصالت خانوادگی برخوردار باشند، دیندار و با تقوا باشد، حقگو و شجاع باشد. مشاور و وزیر افراد پست و ظالم نبوده باشد؛ در مقابل فساد، نرمی و انعطاف به خرج ندهد، در پی اصلاح امور مردم باشد، نسبت به مردم انعطاف و نسبت به فساد شدت داشته باشد، خودرای و مستبد نباشد، طرفدار مظلوم باشد و مقابل ظلم ظالم بایستند، انصاف داشته باشد، چاپلوسان او را تحت تاثیر قرار ندهند، به حقوق افراد توجه داشته باشد، با دانایان مشاورت داشته باشد، و به طورکلی صفات نیکو و شایسته مدیریت در او جمع باشد تا بتواند در جهت مصالح مردم تلاش کند[۶].
پانویس
- ↑ خاتمی، احمد، مقاله «شایستهسالاری در سیره امام علی»
- ↑ سزاوار به خلافت کسی است که بدان تواناتر باشد، و در آن به فرمان خدا داناتر. (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳).
- ↑ سپس در کار عاملان خود بیندیش، و پس آزمودن به کارشان بگمار، و به میل خود و بیمشورت دیگران به کاری مخصوصشان مدار. (نهج البلاغه، نامه ۵۳).
- ↑ در گزیدن این کاتبان تنها به فراست و اطمینان، و خوش گمانی خود اعتماد مکن که مردم برای جلب نظر والیان به آراستن ظاهر میپردازند، و خوش خدمتی را پیشه میسازند. (نهج البلاغه، نامه ۵۳).
- ↑ اگر فردی را شایستهتر از خودم را بر زمامداری میشناختم، هرگز قدمی پیش نمیگذاشتم. (مفید، محمد بن محمد، الجمل، ص۲۵۹).
- ↑ حاجیان حسین آبادی، رضا، مقاله «روشهای مبارزه با فساد اقتصادی در حکومت علوی».