شوق به خدا: تفاوت میان نسخهها
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مبدأ [[شوق]] به [[خدا]]== | ==مبدأ [[شوق]] به [[خدا]]== | ||
*مبدأ [[شوق]] و [[خوف]]، تصور [[عظمت]] [[خالق]] است. وقتی [[انسان]] [[عظمت]] [[خالق]] را در ذهن مجسم کند، حالت [[شوق]] و [[خوف]] به او دست میدهد. هر مقدار [[عظمت]] [[خالق]] را [[درک]] کنی، همان اندازه [[عظمت]] وعدهها و تهدیدهای [[الهی]] را [[درک]] خواهی کرد. وقتی [[عظمت]] [[خدا]] را [[درک]] کردی، روی وعدهاش هم حساب میکنی، زیرا کسی که [[عظیم]] است، وعدهاش نیز [[عظیم]] است. [[خداوند]] [[عظیم]] اگر غضبناک شود، کوهها نیز نمیتوانند در برابر [[غضب]] او [[طاقت]] بیاورند. [[درک]] عظمتِ وعدهها و وعیدهای [[الهی]] موجب [[شوق]] همیشگی و [[خوف]] همیشگی میشود. [[بهشت]] نیز درهای مختلفی دارد که یکی از آنها درِ [[خوف]] و [[شوق]] است. این دو، یکی از راههای ورود به [[بهشت]] است<ref>ر.ک. بهجتی اردکانی، محمد حسین، نمیاز دریای راز.</ref>. | *مبدأ [[شوق]] و [[خوف]]، تصور [[عظمت]] [[خالق]] است. وقتی [[انسان]] [[عظمت]] [[خالق]] را در ذهن مجسم کند، حالت [[شوق]] و [[خوف]] به او دست میدهد. هر مقدار [[عظمت]] [[خالق]] را [[درک]] کنی، همان اندازه [[عظمت]] وعدهها و تهدیدهای [[الهی]] را [[درک]] خواهی کرد. وقتی [[عظمت]] [[خدا]] را [[درک]] کردی، روی وعدهاش هم حساب میکنی، زیرا کسی که [[عظیم]] است، وعدهاش نیز [[عظیم]] است. [[خداوند]] [[عظیم]] اگر غضبناک شود، کوهها نیز نمیتوانند در برابر [[غضب]] او [[طاقت]] بیاورند. [[درک]] عظمتِ وعدهها و وعیدهای [[الهی]] موجب [[شوق]] همیشگی و [[خوف]] همیشگی میشود. [[بهشت]] نیز درهای مختلفی دارد که یکی از آنها درِ [[خوف]] و [[شوق]] است. این دو، یکی از راههای ورود به [[بهشت]] است<ref>ر.ک. بهجتی اردکانی، محمد حسین، نمیاز دریای راز.</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |
نسخهٔ ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۱
چیستی شوق
- شوق یا اشتیاق به معنای آرزومندی، میل و رغبت است[۱]. رغبت به چیزی که به نحوی غایب باشد، بر این اساس شوق خالی از دردِ جدایی و فراق نیست. تفاوت شوق و حب در این است که در مفهوم شوق عدم وصول نهفته است در این مرحله شوق و حب همراه یکدیگرند ولی با وصول به مطلوب، شوق از میان میرود و حب همچنان باقی است[۲]. گرچه دیدار جمالِ محبوب که مقصد اصلی است، به علت قصور ذاتی بشر، بعید به نظر میرسد، ولی لذت دیدار تلاش او را گستردهتر نموده و آرامش را از او سلب میکند، جز نقش جمال محبوب چیزی نمیبیند و عظمت او سراسر وجودش را فراگرفته، دیدهاش را خیره، همراه با خشیت، قلبش مضطرب، همیشه در سوز و گداز خواهد بود. امیر المؤمنین(ع) میفرماید: «و اگر نبود مدتی که خداوند برای اهل تقوا نوشته است، جانها و ارواح آنان در این کالبد خاکی، به اندازۀ یک چشم به هم زدن استقرار نداشت، به دلیل شوق به ثواب و ترس از عقاب»[۳].[۴]
رابطه شوق و خوف
- هرجا شوق صادق باشد، خوف هم همراه اوست. اگر در جایی شوق باشد ولی خوف نباشد، انسان راهی وادی غرور و فریب شده و هلاک میشود. از این رو انسان مؤمن در عین جدیت در عمل به عملش مغرور نیست. امام صادق (ع) فرمودند: اگر مقدار ترس و بیم در قلب مؤمن با مقدار امید و شوق آن وزن میشد، به قدر یک مثقال، یکی بر دیگری سنگینتر نبود. بنابراین شوق به ثواب و خوف از عقاب در افراد باتقوا، یک ملکۀ نفسانی است. یعنی هیچ وقت از روی غفلت این موازنه به هم نمیخورد[۵].
مبدأ شوق به خدا
- مبدأ شوق و خوف، تصور عظمت خالق است. وقتی انسان عظمت خالق را در ذهن مجسم کند، حالت شوق و خوف به او دست میدهد. هر مقدار عظمت خالق را درک کنی، همان اندازه عظمت وعدهها و تهدیدهای الهی را درک خواهی کرد. وقتی عظمت خدا را درک کردی، روی وعدهاش هم حساب میکنی، زیرا کسی که عظیم است، وعدهاش نیز عظیم است. خداوند عظیم اگر غضبناک شود، کوهها نیز نمیتوانند در برابر غضب او طاقت بیاورند. درک عظمتِ وعدهها و وعیدهای الهی موجب شوق همیشگی و خوف همیشگی میشود. بهشت نیز درهای مختلفی دارد که یکی از آنها درِ خوف و شوق است. این دو، یکی از راههای ورود به بهشت است[۶].
پانویس
- ↑ ر.ک. علوی تراکمهای، سید مجتبی، شرح خطبه متقین در نهج البلاغه.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، ص۶۷۲.
- ↑ «وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللَّهُ [لَهُمْ] عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ شَوْقاً إِلَی الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَاب»؛ نهج البلاغه، ص ۳۰۳.
- ↑ ر.ک. علوی تراکمهای، سید مجتبی، شرح خطبه متقین در نهج البلاغه.
- ↑ ر.ک. بهجتی اردکانی، محمد حسین، نمیاز دریای راز.
- ↑ ر.ک. بهجتی اردکانی، محمد حسین، نمیاز دریای راز.