آفرینش انسان در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
===دو نوع [[آفرینش انسان]]===
*در نظرگاه [[اسلامی]]، نوع [[انسان]] دو گونه [[آفرینش]] داشته است: یکی [[آفرینش]] از گِل و بدون [[پدر]] و [[مادر]]. این گونه [[آفرینش]] ویژه [[آدم]]{{ع}} و [[حوا]] است که [[خداوند]] آنان را از گِل آفرید. دوم، [[آفرینش]] از یک [[پدر]] و یک [[مادر]] که [[نسل]] [[انسان]] پس از [[آدم]]{{ع}} و [[حوا]] را شامل می‌شود. همه [[انسان‌ها]] از [[نسل]] [[آدم]]{{ع}} و حوایند که بر اثر [[ازدواج]] یک مرد و یک [[زن]] پدید آمده‌اند. گونه نخست [[آفرینش]]، تنها یک بار رخ داده است؛ اما گونه دوم همواره ادامه دارد و یکی از نشانه‌های [[نعمت‌های الهی]] و از پایه‌های [[تکامل]] [[بشر]] است. بنابر این، اصل [[انسان]] از گِل و [[نسل]] او از [[آب]] است. [[قرآن]] درباره گونه نخست [[آفرینش]] به صراحت می‌فرماید که [[آفرینش انسان]] از گِل آغاز شده است<ref>{{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ}}؛ سوره سجده، آیه ۷.</ref> و درباره گونه دوم می‌فرماید که [[خداوند]] نژاد [[انسان]] را از ماء مهین یعنی قطره ناچیز [[آب]] آفریده است<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ }}؛ سوره سجده، آیه ۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 41-42.</ref>.
*براساس نظر [[اسلام]] [[انسان]] دو گونۀ [[آفرینش]] داشته است: یکی [[آفرینش]] از [[گِل]] و بدون [[پدر]] و [[مادر]]؛ این گونه [[آفرینش]] ویژۀ [[آدم]]{{ع}} و [[حوا]] است که [[خداوند]] آنان را از [[گِل]] آفرید. دوم [[آفرینش]] از یک [[پدر]] و یک [[مادر]] که [[نسل]] [[انسان]] پس از [[آدم]]{{ع}} و [[حوا]] را شامل می‌شود. گونۀ نخست [[آفرینش]]، تنها یک بار رخ داده است. در [[قرآن کریم]] از عنصر نخستین [[آفرینش انسان]] با تعبیر {{متن قرآن|طین"}} به معنای [[گِل]]، و گاه {{متن قرآن|تُرَابٍ}} به معنای [[خاک]]<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ}}«و از نشانه‌های او این است که شما را از خاک آفرید آنگاه شما آدمیانی  (روی زمین) پراکنده می‌شوید» سوره روم، آیه ۲۰.</ref> و گاه {{متن قرآن|حَمَإٍ مَسْنُونٍ}} به معنای [[گِل]] بدبو و نیز {{متن قرآن|صَلْصَالٍ}} به معنای [[گِل]] خشکیده<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}«و به راستی ما آدمی را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، آفریدیم» سوره حجر، آیه ۲۶؛ {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر آنم بشری از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، بیافرینم؛» سوره حجر، آیه ۲۸؛ {{متن قرآن|قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}«گفت: سر آن ندارم که برای بشری فروتنی کنم که او را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک آفریده‌ای» سوره حجر، آیه ۳۳.</ref> یاد می‌‌شود و تناقضی میان این تعابیر نیست بدین معنا که [[خداوند]]، [[خاک]] را برای [[آفرینش انسان]] برگزید و سپس آن را به [[گِل]] مبدل ساخت و آنگاه [[گِل]] بدبو و سیاه و سپس خشک شد و از آن [[انسان]] را آفرید<ref>ر.ک: مجمع البیان‌، ج۶، ص۱۱۴. </ref>. [[خداوند]] از [[روح]] خویش در کالبدش دمید و به [[فرشتگان]] [[فرمان]] داد بر او [[سجده]] کنند<ref>{{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}«پس هنگامی که او را باندام برآوردم  و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲.</ref> اما گونۀ دوم همواره ادامه دارد و یکی از نشانه‌های [[نعمت‌های الهی]] و از پایه‌های [[تکامل]] [[بشر]] است. بنابراین، اصل [[انسان]] از [[گِل]] و [[نسل]] او از [[آب]] است.
==مراحل گونه نخست [[آفرینش]]==
===[[آفرینش]] [[انسان در قرآن]]===
*[[قرآن کریم]]، از عنصر نخستین [[آفرینش انسان]] با چند تعبیر یاد می‌کند. گاه آن را "طین" می‌خواند به معنای گِل، و گاه "تراب" به معنای [[خاک]]<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ}}؛ سوره روم، آیه ۲۰.</ref> و گاه {{متن قرآن|حَمَإٍ مَّسْنُونٍ}} به معنای گِل بدبو و نیز {{متن قرآن|صَلْصَالٍ}} به معنای گِل خشکیده<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ}}؛ سوره حجر، آیه ۲۶، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ}}؛ آیه ۲۸ و {{متن قرآن|قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ }}؛ آیه ۳۳.</ref>. این تعابیر گوناگون حاکی از مراحل گوناگون [[آفرینش]] انسان‌اند و تناقضی میان آنها نیست؛ بدین معنا که [[خداوند]]، [[خاک]] را برای [[آفرینش انسان]] برگزید و سپس آن را به گِل مبدل ساخت و آن‌گاه گِل بویناک و سیاه و سپس خشک شد و [[خداوند]] از آن [[انسان]] را آفرید<ref>مجمع البیان‌، ۶/ ۱۱۴.</ref>. [[خداوند]] از [[روح]] خویش در کالبدش دمید و به [[فرشتگان]] [[فرمان]] داد بر او [[سجده]] کنند<ref>{{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}؛ سوره ص، آیه ۷۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 42.</ref>.
*[[قرآن]] دربارۀ گونۀ نخست [[آفرینش]] به صراحت می‌فرماید: [[آفرینش انسان]] از [[گِل]] آغاز شده است<ref>{{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ}}«اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید» سوره سجده، آیه ۷.</ref> و دربارۀ گونۀ دوم می‌فرماید: [[خداوند]] نژاد [[انسان]] را از ماء مهین یعنی قطرۀ ناچیز [[آب]] آفریده است<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ}}«سپس نسل او را از چکیده آبی خوارمایه پدید آورد» سوره سجده، آیه ۸.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۱ـ۴۲.</ref> [[قرآن کریم]] [[آفرینش انسان]] به گونۀ دوم را دارای چند مرحله می‌داند: نطفه، عَلَقه، مُضْغه، استخوان و دمیده شدن [[روح]]<ref>ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»؛ سورۀ مؤمنون، آیات ۱۳ ـ ۱۴.</ref>.  
==مراحل گونه دوم [[آفرینش]]==
*یکی از تعبیرات [[قرآن]] دربارۀ [[آفرینش انسان]] "[[آفرینش]] نو" است که مراد از آن دمیده شدن [[روح]] در کالبد جنین انسانی است که چهار [[ماه]] پس از انعقاد نطفه انجام می‌پذیرد<ref>ر.ک: الدر المنثور، ج۵، ص۷.</ref>. در [[روایات]] آمده است، نطفه [[چهل]] روز در رحم می‌ماند و آنگاه به صورت عَلَقه در می‌آید و [[چهل]] روز بعد به صورت مُضغه، پس از چهار [[ماه]]، [[خداوند]] دو [[فرشته]] را به خلق [[کودک]] [[مأمور]] می‌سازد<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی‌، ج۶، صفحات ۱۲ـ ۱۶. </ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲.</ref>
*[[قرآن کریم]] [[آفرینش انسان]] به گونه دوم را دارای چند مرحله می‌داند: نطفه، عَلَقه، مُضْغه، استخوان و دمیده شدن [[روح]]<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}؛ سوره مؤمنون، آیه ۱۳ و ۱۴.</ref>. تفسیرهای [[قرآن کریم]]، گفته‌اند که مراد از "[[آفرینش]] نو" عبارت از دمیده شدن [[روح]] در کالبد جنین انسانی است که چهار ماه پس از انعقاد نطفه انجام می‌پذیرد<ref>الدر المنثور، ۵/ ۷.</ref>. در [[روایات]] آمده است که نطفه [[چهل]] روز در رحم می‌ماند و آن گاه به صورت عَلَقه درمی‌آید و [[چهل]] روز بعد به صورت مُضغه. پس از چهار ماه، [[خداوند]] دو [[فرشته]] را به خلق [[کودک]] [[مأمور]] می‌سازد<ref>الفروع من الکافی‌، ۶/ ۱۲- ۱۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 42.</ref>.
===[[آفرینش انسان]] در [[نهج البلاغه]]===
==[[تاریخ]] [[آفرینش بشر]]==
*در فرمایشان [[امام علی]]{{ع}} [[خلقت انسان]] افزون بر [[بیان]] [[عظمت]] آفریننده، نقش تنبه و [[بیداری]] در وجود انسانی دارد که دارای قوۀ [[تعقل]] و [[تفکر]] است: «ای آفریدۀ موزون و پدیدآمده در تاریکیِ زهدان و پرده ‌های سنگین و تودرتو، تو همانی که از گِلِ فشرده پدید [[آمدی]] و در جایگاهی مطمئن تا روز معلوم و [[عمر]] معیّن نشسته‌ای تو به صورت "جنین" در شکم مادرت موج می‌زدی و شنا می‌کردی نه آوازی می‌شنیدی و نه [[توان]] پاسخ گفتن به دعوتگری داشتی آنگاه از جایگاهت به خانه‌ای که ندیده بودی و راه‌های [[منافع]] آن را نمی‌شناختی، بیرون رانده شدی. [[راستی]] چه کسی به تو آموخت که شیر از پستان [[مادر]] بنوشی و هنگام [[نیاز]]، بدانجا که باید، روی آوری»<ref>{{متن حدیث|أَیُّهَا الْمَخْلُوقُ السَّوِیُّ وَ الْمَنْشَأُ الْمَرْعِیُّ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ مُضَاعَفَاتِ الْأَسْتَارِ. بُدِئْتَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ وَ وُضِعْتَ فِی قَرارٍ مَکِینٍ إِلی‏ قَدَرٍ مَعْلُومٍ وَ أَجَلٍ مَقْسُومٍ تَمُورُ فِی بَطْنِ أُمِّکَ جَنِیناً لَا تُحِیرُ دُعَاءً وَ لَا تَسْمَعُ نِدَاءً ثُمَّ أُخْرِجْتَ مِنْ مَقَرِّکَ إِلَی دَارٍ لَمْ تَشْهَدْهَا وَ لَمْ تَعْرِفْ سُبُلَ مَنَافِعِهَا فَمَنْ هَدَاکَ لِاجْتِرَارِ الْغِذَاءِ مِنْ ثَدْیِ أُمِّکَ وَ عَرَّفَکَ عِنْدَ الْحَاجَةِ مَوَاضِعَ طَلَبِکَ وَ إِرَادَتِک}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ۸۲.</ref>.  اشارۀ [[امام]] به [[آفرینش انسان]] از آبی بی‌ارزش، نکته‌ای است افزون بر [[بیان]] [[قدرت پروردگار]] در [[آفرینش انسان]]، به نقطۀ آغازین حضور [[انسان]] در پهنۀ هستی دارد که او را متوجه آغاز خود می‌کند و از [[غرور]] پرهیز می‌دهد؛ چنانکه فرمودند: «[[پسر آدم]] را با ناز چه کار، آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار. آیا شما را از [[آفرینش]] [[آدمی]] [[آگاه]] سازم، آنکه خداوندش در [[ظلمت]] زهدان‌ها و درون غلاف‌ها و پرده‌ها پدید آورد، نطفه‌ای بود جهنده و خونی لخته‌شده، بی‌هیچ صورتی و جنینی و شیرخواره‌ای و از شیر بازگرفته‌ای، سپس [[جوانی]] شد بالیده و رسیده، [[خداوند]] او را دلی داده فراگیرنده و زبانی سخن‌گوی و دیده‌ای [[بینا]]»<ref>{{متن حدیث|أَمْ هَذَا الَّذِی أَنْشَأَهُ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ نُطْفَةً دِهَاقاً وَ عَلَقَةً مِحَاقاً وَ جَنِیناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِیداً وَ یَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً وَ لِسَاناً لَافِظاً وَ بَصَراً لَاحِظاً}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۸۲.</ref>. در فرازی دیگر در [[بیان]] شگفتی‌های [[آفرینش]] [[آدمی]] فرمودند: «شگفتا از این [[انسان]] که با اندکی پیه بیند و با تکّه گوشتی گوید و با قطعه استخوانی شنود و از دریچه‌ای تنفّس کند»<ref>{{متن حدیث|اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۷.</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۵۴.</ref>
*برخی [[عمر]] [[بشر]] را هفت هزار سال تخمین زده‌اند. اگرچه گاه بقایایی از استخوان‌های [[انسان]] [[کشف]] می‌شود که قدمت آن به صدها هزار سال پیش می‌رسد، اما ممکن است از آنِ‌ [[انسان]] کنونی نباشند و به نسلی که پیش از [[آدم]] و [[حوا]] می‌زیسته‌اند مربوط شوند.
===[[قلب روحانی]] عامل تفاوت [[انسان]] با موجودات===
*شمار جمعیت فعلی [[انسان‌ها]] نظریه هفت هزار سال را تأیید می‌کند؛ زیرا اگر [[نسل]] [[انسان]] را از [[آدم]] و [[حوا]] بدانیم، با توجه به [[مرگ]] و میرهای طبیعی و نیز ناشی از [[جنگ‌ها]] و بیماری‌ها، شمار [[انسان‌ها]] به قدری می‌رسد که امروز هست. این نظریه بر آن است که استخوان‌های [[کشف]] شده نیز به احتمال، از آنِ نوعی هستند که پیش از [[آدم]] و [[حوا]] می‌زیسته است<ref>معارف و معاریف‌، ۱/ ۲۹۱.</ref>. درباره [[عمر]] موجودات دیگر، در [[قرآن کریم]] نشانه‌هایی روشن یافته می‌شوند که نشان می‌دهند برخی از آنها پیش از [[انسان]] وجود داشته‌اند.
*از ویژگی‌های [[آدمی]] و یکی از [[دلایل]] تفاوت او با دیگر موجودات، وجود [[قلب روحانی]] در [[آدمی]] است که حیات او را معنا می‌بخشد و راه [[سعادت]] و خوش‌بختی را به او می‌نمایاند. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] [[دلیل]] [[تدبر]] نکردن در [[آیات الهی]] را قفل بر [[دل‌ها]] ([[قلب روحانی]]) [[بیان]] می‌کند<ref>{{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}«آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند  یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.</ref>. [[قلب روحانی]] تعلقی به [[بدن]] مادی ندارد و حقیقتی [[معنوی]] و [[الهی]] است هر چند آثار حالات گوناگون این [[حقیقت]] [[روحانی]] بیشترین تأثیر را در همین [[قلب]] درون سینه دارد. به ‌همین [[دلیل]] [[انسان‌ها]] در [[افعال خیر]] یا [[شر]] خود در [[قلب]] مادی خویش احساس رنجش یا [[شادمانی]] می‌کنند. [[امام علی]]{{ع}} بر این عنصر تأکید کرده و آن را [[بیان]] داشته‌اند: «پاره‌گوشتی به رگ حیات [[انسان]] آویخته است که از شگفت ‌انگیزترین اعضای او، یعنی [[قلب]] است که زمینه‌هایی از [[حکمت]] و نیز ضدّ آن را در خود جا می‌‌دهد»<ref>{{متن حدیث|لَقَدْ عُلِّقَ بِنِیَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِیَ أَعْجَبُ مَا فِیهِ وَ [هُوَ] ذَلِکَ الْقَلْبُ وَ ذَلِکَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ الْحِکْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلَافِهَا}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۵.</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۵۴.</ref>
به عنوان مثال، [[قرآن]] می‌فرماید که ما [[امانت]] را بر [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و کوه‌ها عرضه کردیم و آنها از حمل آن سر برتافتند و هراسیدند؛ ولی [[انسان]] آن را بر دوش گرفت<ref>{{متن قرآن| إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا }}؛ سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref>. این [[آیه]] تصریح دارد که [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و کوه‌ها پیش از [[انسان]] وجود داشته‌اند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 42-43.</ref>.
===[[تقرب به خداوند]] عامل [[ارزشمندی]] [[انسان]]===
==نظریه تطور==
*[[انسان]] از لحاظ ساختمان بدنی و ظاهری و سرمایۀ [[معنوی]] [[ارزشمندی]] مانند [[اختیار]] و [[حسن]] [[تکلیف]]<ref>ر.ک: آفرینش و انسان، ۷۹ـ ۷۶.</ref>، سرآمد آفریدگان نیست؛ چنانکه [[قرآن]] می‌فرماید: «[[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، شکوهمندتر از [[آفرینش]] [[مردم]] است»<ref>{{متن قرآن|لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}«به یقین آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره غافر، آیه ۵۷.</ref>، بلکه او از گذر [[عبودیت]] و [[تقرب به خداوند]] می‌تواند بر همۀ آفریدگان مجرد و مادی [[برتری]] یابد<ref>ر.ک: المیزان‌، ج۱۳، صفحات ۱۶۵ـ ۱۶۰.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۴.</ref> [[قرآن]] می‌فرماید: «ما [[اولاد آدم]] را گرامی داشته و آنان را بر شمار بسیاری از آفریدگان [[برتری]] داده‌ایم»<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا}}«و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کرده‌ایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی داده‌ایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریده‌ایم، نیک برتری بخشیده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref> تا به [[هدف]] نهایی [[آفرینش]] که [[معرفت]] است برسد. پیش از [[معرفت]]، [[عبادت]] جای دارد که [[هدف]] ابتدایی است؛ چنانکه [[قرآن]] می‌فرماید: «ما [[جن]] و انس را تنها برای [[عبادت]] آفریدیم»<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref> و در جایی دیگر می‌فرماید: «[[خداوند]] را [[عبادت]] کن تا به [[یقین]] برسی»<ref>{{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}«و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ  تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref>. بنابراین [[انسان]] از گذر [[عبادت]] به [[یقین]] می‌رسد که [[هدف]] نهایی [[آفرینش]] اوست و [[یقین]]، عبارت است از [[معرفت]] به ذات و [[صفات ]][[خداوند متعال]]<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۴.</ref>.  
*این نظریه بر آن است که [[نسل]] [[انسان]] به نوعی حیوان شبیه میمون برمی‌گردد که در قرن‌های متمادی تطور و [[تکامل]] یافته و به [[انسان]] امروزی رسیده است<ref>عقاید داروین‌، ۱۲۶- ۱۱۱.</ref>. [[اسلام]] این نظریه را نمی‌پذیرد و بر آن است که [[نسل]] [[انسان]] از [[آدم]]{{ع}} و [[حوا]] است<ref>المیزان‌، ۱۶/ ۲۶۰- ۲۵۵.</ref>. در این جا مسئله‌ای مطرح می‌شود و آن، این که آیا [[فرزندان آدم]]{{ع}} و [[حوا]] با یکدیگر [[ازدواج]] کرده‌اند؛ در حالی که [[ازدواج]] برادران و خواهران در [[ادیان الهی]] [[حرام]] است؟ بدین مسئله پاسخ‌هایی داده‌اند؛ از جمله آنکه [[حرمت]] [[ازدواج]] برادر با خواهر، از [[احکام]] تشریعی است نه تکوینی و این گونه [[احکام]] پیرو [[مصالح]] و مفاسدند. [[حکم]] تشریعی تغییرپذیر است؛ اما [[حکم]] تکوینی به هیچ روی تغییر نمی‌پذیرد. از این رو، می‌توان گفت که [[ازدواج]] برادر با خواهر در زمان [[حضرت آدم]]{{ع}} مفسده نداشته و بلکه برای بقای [[نسل]] [[آدم]]{{ع}} [[مصلحت]] نیز داشته است.
===رد نظریه تطور در [[خلقت انسان]]===
*در زمان شرایع بعدی بود که چنین ازدواجی با مفسده مواجه شد و [[حرام]] گشت. پاسخ‌های دیگری نیز بدین مسئله داده‌اند؛ از جمله آنکه [[خداوند]]، [[فرشتگان]] یا جنیانی را به [[ازدواج]] [[فرزندان آدم]] درآورد<ref>بحار الانوار، ۱۱/ ۲۴۹- ۲۱۸؛ الاحتجاج‌، طبرسی/ ۲/ ۴۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 43.</ref>.
*در نظر [[اسلام]] همۀ [[انسان‌ها]] از [[نسل]] [[آدم]]{{ع}} و حوایند که بر اثر [[ازدواج]] یک مرد و یک [[زن]] پدید آمده‌اند<ref>ر.ک: المیزان‌، ج۱۶، ص۲۶۰ـ ۲۵۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۱ـ۴۲.</ref> و [[اسلام]] نظریۀ تطور که [[نسل]] [[انسان]] را به نوعی حیوان شبیه میمون می‌‌دانند که در قرن‌های متمادی تطور و [[تکامل]] یافته و به [[انسان]] امروزی رسیده است را مردود می‌‌شمارد<ref>ر.ک: عقاید داروین‌، ص ۱۲۶ـ ۱۱۱.</ref>. برای بقای [[نسل]] [[آدم]]{{ع}} [[خداوند]]، [[فرشتگان]] یا جنیانی را به [[ازدواج]] [[فرزندان آدم]] درآورده و یا [[فرزندان آدم]]{{ع}} و [[حوا]] با یکدیگر [[ازدواج]] کرده‌اند. [[حرمت]] [[ازدواج]] [[برادر]] با [[خواهر]] از [[احکام]] [[تشریعی]] است و [[حکم]] [[تشریعی]] هم تغییرپذیر است و این گونه [[احکام]] پیرو [[مصالح]] و مفاسدند. اما [[حکم]] [[تکوینی]] به هیچ روی تغییر نمی‌پذیرد از این رو [[ازدواج]] [[برادر]] با [[خواهر]] در زمان [[حضرت آدم]]{{ع}} مفسده نداشته و بلکه برای بقای [[نسل]] [[آدم]]{{ع}} [[مصلحت]] نیز داشته است. در زمان [[شرایع]] بعدی بود که چنین ازدواجی با مفسده مواجه شد و [[حرام]] گشت<ref>ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۱، ص ۲۴۹ـ ۲۱۸؛ الاحتجاج‌، طبرسی، ج۲، ص۴۴.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳.</ref>
==کمالِ [[آفرینش انسان]]==
===[[تاریخ]] [[آفرینش بشر]]===
*اینکه آیا [[انسان]] [[کامل‌ترین]] آفریده [[خداوند]] است یا نه، از دو نظر شایان بررسی است:
*شمار جمعیت فعلی [[انسان‌ها]] نشان دهندۀ هفت هزار سال [[عمر]] [[بشر]] است؛ اگرچه گاه بقایایی از استخوان‌های [[انسان]] [[کشف]] می‌شود که قدمت آن به صدها هزار سال پیش می‌‌‌رسد اما ممکن است از آنِ‌ [[انسان]] کنونی نباشند و به نسلی که پیش از [[آدم]] و [[حوا]] می‌زیسته‌اند مربوط شوند؛ زیرا اگر [[نسل]] [[انسان]] را از [[آدم]] و [[حوا]] بدانیم با توجه به [[مرگ]] و میرهای طبیعی و نیز ناشی از [[جنگ‌ها]] و [[بیماری‌ها]]، شمار [[انسان‌ها]] به قدری می‌رسد که امروز هست. استخوان‌های [[کشف]] شده هم به احتمال، از آنِ نوعی هستند که پیش از [[آدم]] و [[حوا]] می‌زیسته است<ref>ر.ک: معارف و معاریف‌، ج۱، ص۲۹۱.</ref>. دربارۀ [[عمر]] موجودات دیگر در [[قرآن کریم]] نشانه‌هایی روشن یافت می‌شوند که نشان می‌دهند برخی از آنها پیش از [[انسان]] وجود داشته‌اند به عنوان مثال، [[قرآن]] می‌فرماید: «ما [[امانت]] را بر [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و کوه‌ها عرضه کردیم و آنها از حمل آن سر برتافتند و هراسیدند ولی [[انسان]] آن را بر دوش گرفت»<ref>{{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}«ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref>. این [[آیه]] تصریح دارد که [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و کوه‌ها پیش از [[انسان]] وجود داشته‌اند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲ـ۴۳.</ref>.
#'''ساختمان بدنی و ظاهری:''' از [[قرآن]] برمی‌آید که [[انسان]] از این لحاظ سرآمد آفریدگان نیست؛ چنان که می‌فرماید، [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، شکوهمندتر از [[آفرینش]] [[مردم]] است<ref>{{متن قرآن|لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}؛ سوره غافر، آیه ۵۷.</ref>.
 
#'''[[جایگاه]] [[معنوی]]:''' [[انسان]] از این لحاظ بر بسیاری از آفریدگان [[برتری]] دارد. [[قرآن]] می‌فرماید، ما [[اولاد آدم]] را گرامی داشته و آنان را بر شماری بسیار از آفریدگان [[برتری]] داده‌ایم<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً }}؛ سوره اسراء،
آیه ۷۰.</ref>. از این تعبیر برمی‌آید که [[انسان]]، هر چند از [[سرمایه]] [[معنوی]] ارزشمندی- مانند [[اختیار]] و [[حسن]] [[تکلیف]]- بهره‌مند است، شریف‌ترین آفریده [[خداوند]] نیست<ref>آفرینش و انسان، ۷۹- ۷۶.</ref>. با این حال، او از گذر [[عبودیت]] و [[تقرب به خداوند]] می‌تواند بر همه آفریدگان مجرد و مادی [[برتری]] یابد<ref>المیزان‌، ۱۳/ ۱۶۵- ۱۶۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 44.</ref>.
==[[هدف]] [[آفرینش انسان]]==
*[[قرآن کریم]]، از [[علم]] و [[یقین]] به عنوان [[برترین]] [[هدف آفرینش]] یاد می‌کند. در واقع پیدا کردن [[علم]] و [[یقین]] و رسیدن به [[معرفت]]، [[هدف]] نهایی [[آفرینش انسان]] است. پیش از آن، [[عبادت]] جای دارد که [[هدف]] ابتدایی است؛ چنان که [[قرآن]] می‌فرماید، ما [[جن]] و انس را تنها برای [[عبادت]] آفریدیم<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}؛ سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref> و در جایی دیگر می‌فرماید، [[خداوند]] را [[عبادت]] کن تا به [[یقین]] برسی<ref>{{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}؛ سوره حجر، آیه ۹۹.</ref>. بدین‌سان، [[انسان]] از گذر [[عبادت]]، به [[یقین]] می‌رسد که [[هدف]] نهایی [[آفرینش]] او است. [[یقین]]، عبارت است از [[معرفت]] به ذات و صفات [[خداوند متعال]]<ref>معرفت‌شناسی در قرآن‌، ۱۳/ ۲۱؛ پیام قرآن‌، ۱/ ۶۰.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 44.</ref>.


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث آفرینش انسان است. "آفرینش انسان" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آفرینش انسان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

دو نوع آفرینش انسان

آفرینش انسان در قرآن

آفرینش انسان در نهج البلاغه

  • در فرمایشان امام علی(ع) خلقت انسان افزون بر بیان عظمت آفریننده، نقش تنبه و بیداری در وجود انسانی دارد که دارای قوۀ تعقل و تفکر است: «ای آفریدۀ موزون و پدیدآمده در تاریکیِ زهدان و پرده ‌های سنگین و تودرتو، تو همانی که از گِلِ فشرده پدید آمدی و در جایگاهی مطمئن تا روز معلوم و عمر معیّن نشسته‌ای تو به صورت "جنین" در شکم مادرت موج می‌زدی و شنا می‌کردی نه آوازی می‌شنیدی و نه توان پاسخ گفتن به دعوتگری داشتی آنگاه از جایگاهت به خانه‌ای که ندیده بودی و راه‌های منافع آن را نمی‌شناختی، بیرون رانده شدی. راستی چه کسی به تو آموخت که شیر از پستان مادر بنوشی و هنگام نیاز، بدانجا که باید، روی آوری»[۱۳]. اشارۀ امام به آفرینش انسان از آبی بی‌ارزش، نکته‌ای است افزون بر بیان قدرت پروردگار در آفرینش انسان، به نقطۀ آغازین حضور انسان در پهنۀ هستی دارد که او را متوجه آغاز خود می‌کند و از غرور پرهیز می‌دهد؛ چنانکه فرمودند: «پسر آدم را با ناز چه کار، آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار. آیا شما را از آفرینش آدمی آگاه سازم، آنکه خداوندش در ظلمت زهدان‌ها و درون غلاف‌ها و پرده‌ها پدید آورد، نطفه‌ای بود جهنده و خونی لخته‌شده، بی‌هیچ صورتی و جنینی و شیرخواره‌ای و از شیر بازگرفته‌ای، سپس جوانی شد بالیده و رسیده، خداوند او را دلی داده فراگیرنده و زبانی سخن‌گوی و دیده‌ای بینا»[۱۴]. در فرازی دیگر در بیان شگفتی‌های آفرینش آدمی فرمودند: «شگفتا از این انسان که با اندکی پیه بیند و با تکّه گوشتی گوید و با قطعه استخوانی شنود و از دریچه‌ای تنفّس کند»[۱۵].[۱۶]

قلب روحانی عامل تفاوت انسان با موجودات

تقرب به خداوند عامل ارزشمندی انسان

رد نظریه تطور در خلقت انسان

تاریخ آفرینش بشر


منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ«و از نشانه‌های او این است که شما را از خاک آفرید آنگاه شما آدمیانی (روی زمین) پراکنده می‌شوید» سوره روم، آیه ۲۰.
  2. ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ«و به راستی ما آدمی را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، آفریدیم» سوره حجر، آیه ۲۶؛ ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر آنم بشری از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، بیافرینم؛» سوره حجر، آیه ۲۸؛ ﴿قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ«گفت: سر آن ندارم که برای بشری فروتنی کنم که او را از گلی خشک برآمده از لایی بویناک آفریده‌ای» سوره حجر، آیه ۳۳.
  3. ر.ک: مجمع البیان‌، ج۶، ص۱۱۴.
  4. ﴿فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.
  5. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲.
  6. ﴿الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ«اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید» سوره سجده، آیه ۷.
  7. ﴿ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ«سپس نسل او را از چکیده آبی خوارمایه پدید آورد» سوره سجده، آیه ۸.
  8. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۱ـ۴۲.
  9. ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»؛ سورۀ مؤمنون، آیات ۱۳ ـ ۱۴.
  10. ر.ک: الدر المنثور، ج۵، ص۷.
  11. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی‌، ج۶، صفحات ۱۲ـ ۱۶.
  12. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲.
  13. «أَیُّهَا الْمَخْلُوقُ السَّوِیُّ وَ الْمَنْشَأُ الْمَرْعِیُّ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ مُضَاعَفَاتِ الْأَسْتَارِ. بُدِئْتَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ وَ وُضِعْتَ فِی قَرارٍ مَکِینٍ إِلی‏ قَدَرٍ مَعْلُومٍ وَ أَجَلٍ مَقْسُومٍ تَمُورُ فِی بَطْنِ أُمِّکَ جَنِیناً لَا تُحِیرُ دُعَاءً وَ لَا تَسْمَعُ نِدَاءً ثُمَّ أُخْرِجْتَ مِنْ مَقَرِّکَ إِلَی دَارٍ لَمْ تَشْهَدْهَا وَ لَمْ تَعْرِفْ سُبُلَ مَنَافِعِهَا فَمَنْ هَدَاکَ لِاجْتِرَارِ الْغِذَاءِ مِنْ ثَدْیِ أُمِّکَ وَ عَرَّفَکَ عِنْدَ الْحَاجَةِ مَوَاضِعَ طَلَبِکَ وَ إِرَادَتِک»؛ نهج البلاغه، خطبۀ۸۲.
  14. «أَمْ هَذَا الَّذِی أَنْشَأَهُ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ نُطْفَةً دِهَاقاً وَ عَلَقَةً مِحَاقاً وَ جَنِیناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِیداً وَ یَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً وَ لِسَاناً لَافِظاً وَ بَصَراً لَاحِظاً»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۸۲.
  15. «اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۷.
  16. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۵۴.
  17. ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا«آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.
  18. «لَقَدْ عُلِّقَ بِنِیَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِیَ أَعْجَبُ مَا فِیهِ وَ [هُوَ] ذَلِکَ الْقَلْبُ وَ ذَلِکَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ الْحِکْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلَافِهَا»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۵.
  19. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۵۴.
  20. ر.ک: آفرینش و انسان، ۷۹ـ ۷۶.
  21. ﴿لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ«به یقین آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره غافر، آیه ۵۷.
  22. ر.ک: المیزان‌، ج۱۳، صفحات ۱۶۵ـ ۱۶۰.
  23. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۴.
  24. ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا«و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کرده‌ایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی داده‌ایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریده‌ایم، نیک برتری بخشیده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
  25. ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
  26. ﴿وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ«و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.
  27. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۴.
  28. ر.ک: المیزان‌، ج۱۶، ص۲۶۰ـ ۲۵۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۱ـ۴۲.
  29. ر.ک: عقاید داروین‌، ص ۱۲۶ـ ۱۱۱.
  30. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۱، ص ۲۴۹ـ ۲۱۸؛ الاحتجاج‌، طبرسی، ج۲، ص۴۴.
  31. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳.
  32. ر.ک: معارف و معاریف‌، ج۱، ص۲۹۱.
  33. ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا«ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.
  34. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۲ـ۴۳.