احتجاج: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '[[رده: ' به '[[رده:') |
جز (جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه ') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
* [[احتجاج]] از باب افتعال به معنای اقامه [[حجّت]] بر مدّعا است. "به چیزی [[احتجاج]] کرد یعنی آن را [[حجّت]] قرار داد" <ref>{{عربی|" احتجّ بالشّیء أی اتّخذه حجّةً "}}؛ لسانالعرب، ج۳، ص۵۴، حجج.</ref>. [[حجّت]] در لغت بهمعنای [[دلیل]] و [[برهان]] است و علّت نامگذاری آن به [[حجّت]]، این است که از ریشه "[[حجّ]]" بهمعنای قصد گرفته شده و دلیلی که با آن مدّعا [[اثبات]] میشود، مقصود شخص احتجاجکننده است<ref> لسانالعرب، ج۳، ص۵۲، تاجالعروس، ج۳، ص۳۱۴، حجج.</ref>. یا به واسطه [[دلیل]]، [[اثبات]] مدّعا قصد میشود<ref> تفسیر آسان، ج۵، ص۱۱۶.</ref>. یا | * [[احتجاج]] از باب افتعال به معنای اقامه [[حجّت]] بر مدّعا است. "به چیزی [[احتجاج]] کرد یعنی آن را [[حجّت]] قرار داد" <ref>{{عربی|" احتجّ بالشّیء أی اتّخذه حجّةً "}}؛ لسانالعرب، ج۳، ص۵۴، حجج.</ref>. [[حجّت]] در لغت بهمعنای [[دلیل]] و [[برهان]] است و علّت نامگذاری آن به [[حجّت]]، این است که از ریشه "[[حجّ]]" بهمعنای قصد گرفته شده و دلیلی که با آن مدّعا [[اثبات]] میشود، مقصود شخص احتجاجکننده است<ref> لسانالعرب، ج۳، ص۵۲، تاجالعروس، ج۳، ص۳۱۴، حجج.</ref>. یا به واسطه [[دلیل]]، [[اثبات]] مدّعا قصد میشود<ref> تفسیر آسان، ج۵، ص۱۱۶.</ref>. یا آنکه [[دلیل]]، خود قصد [[اثبات]] مدّعا را دارد<ref> منهج الصادقین، ج۳، ص۴۶۵.</ref>. به گفته برخی، [[حجّت]]، دلالت روشن برای [[اثبات]] مقصد [[حق]] و درست است<ref> مفردات، ص۲۱۹، «حجّ»؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۶۸.</ref>. و براساس [[نقل]] برخی دیگر، [[حجّت]]، چیزی است که بر صحّت ادّعا دلالت میکند<ref> التعریفات، ص۱۱۲؛ التحریروالتنویر، ج۸، ص۱۵۱.</ref><ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref>. | ||
* [[حجّت]] در [[منطق]]، تصدیقات معلومی است که باعث نیل به [[شناخت]] [[تصدیق]] مجهول میشود<ref> الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۶؛ المنطق، ص۲۳۲؛ شرحالمنظومه، ج۱، ص۵۷ـ۶۰.</ref>. و آن بر سه قسم است: [[قیاس]]، استقرا و [[تمثیل]]. [[قیاس]] نیز از جهت مادّه، به صناعات [[خمس]] ([[برهان]]، [[جدل]]، [[خطابه]]، [[شعر]] و مغالطه) تقسیم میشود<ref> الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۸۸۷ـ۲۹۷.</ref>. و در [[اصول فقه]]، دلیلی است که واسطه [[اثبات]] [[احکام شرعی]] برای متعلّق خود باشد<ref> فرائدالاصول، ج۱، ص۵۱؛ اصولالفقه، ج۲، ص۱۲.</ref><ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref>. | * [[حجّت]] در [[منطق]]، تصدیقات معلومی است که باعث نیل به [[شناخت]] [[تصدیق]] مجهول میشود<ref> الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۶؛ المنطق، ص۲۳۲؛ شرحالمنظومه، ج۱، ص۵۷ـ۶۰.</ref>. و آن بر سه قسم است: [[قیاس]]، استقرا و [[تمثیل]]. [[قیاس]] نیز از جهت مادّه، به صناعات [[خمس]] ([[برهان]]، [[جدل]]، [[خطابه]]، [[شعر]] و مغالطه) تقسیم میشود<ref> الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۸۸۷ـ۲۹۷.</ref>. و در [[اصول فقه]]، دلیلی است که واسطه [[اثبات]] [[احکام شرعی]] برای متعلّق خود باشد<ref> فرائدالاصول، ج۱، ص۵۱؛ اصولالفقه، ج۲، ص۱۲.</ref><ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref>. | ||
نسخهٔ ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۷
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل برهان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
احتجاج اقامه حجّت و دلیل برای اثبات حقّ[۱].
واژهشناسی لغوی
- احتجاج از باب افتعال به معنای اقامه حجّت بر مدّعا است. "به چیزی احتجاج کرد یعنی آن را حجّت قرار داد" [۲]. حجّت در لغت بهمعنای دلیل و برهان است و علّت نامگذاری آن به حجّت، این است که از ریشه "حجّ" بهمعنای قصد گرفته شده و دلیلی که با آن مدّعا اثبات میشود، مقصود شخص احتجاجکننده است[۳]. یا به واسطه دلیل، اثبات مدّعا قصد میشود[۴]. یا آنکه دلیل، خود قصد اثبات مدّعا را دارد[۵]. به گفته برخی، حجّت، دلالت روشن برای اثبات مقصد حق و درست است[۶]. و براساس نقل برخی دیگر، حجّت، چیزی است که بر صحّت ادّعا دلالت میکند[۷][۸].
- حجّت در منطق، تصدیقات معلومی است که باعث نیل به شناخت تصدیق مجهول میشود[۹]. و آن بر سه قسم است: قیاس، استقرا و تمثیل. قیاس نیز از جهت مادّه، به صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه) تقسیم میشود[۱۰]. و در اصول فقه، دلیلی است که واسطه اثبات احکام شرعی برای متعلّق خود باشد[۱۱][۱۲].
احتجاج در قرآن
حقیقت احتجاج
اقسام احتجاج
نخست: احتجاج قولی
دوم: احتجاج عملی
اهداف احتجاج
نخست: اثبات ربوبیت خداوند
دوم: اثبات جهان آخرت و نفی استبعاد منکران معاد
سوم: اثبات رسالت پیامبران
احتجاج امام
منابع
پانویس
- ↑ آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.
- ↑ " احتجّ بالشّیء أی اتّخذه حجّةً "؛ لسانالعرب، ج۳، ص۵۴، حجج.
- ↑ لسانالعرب، ج۳، ص۵۲، تاجالعروس، ج۳، ص۳۱۴، حجج.
- ↑ تفسیر آسان، ج۵، ص۱۱۶.
- ↑ منهج الصادقین، ج۳، ص۴۶۵.
- ↑ مفردات، ص۲۱۹، «حجّ»؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۶۸.
- ↑ التعریفات، ص۱۱۲؛ التحریروالتنویر، ج۸، ص۱۵۱.
- ↑ آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.
- ↑ الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۶؛ المنطق، ص۲۳۲؛ شرحالمنظومه، ج۱، ص۵۷ـ۶۰.
- ↑ الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۸۸۷ـ۲۹۷.
- ↑ فرائدالاصول، ج۱، ص۵۱؛ اصولالفقه، ج۲، ص۱۲.
- ↑ آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.