اصحاب در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ']] سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه' به ' سعیدیانفر و ایازی، [[فرهنگنامه') |
جز (جایگزینی متن - 'سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، [[فرهنگنامه' به 'سعیدیانفر و ایازی، [[فرهنگنامه') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*از جمله آیاتی که با کلمه [[اصحاب]] به دستهبندی و گروه بندی جمعیتها میپردازد و طبقهای را از میان [[اقوام]]، [[ملتها]]، یا شخصیتهای [[تاریخی]] و [[پیامبران]] و یا صف بندی افراد خوب و بد به وجود میآورد. در برخی موارد از [[اصحاب]] به عنوان اصطلاح خاص از جمعیتی که با آنان سخن دارد، یاد میکند و گروهی را نام میبرد که با یکدیگر عجین و قرین بودهاند، مانند [[اصحاب اخدود]]، اصحابایکه، [[اصحاب]] حجر، [[اصحاب]] رس، [[اصحاب]] رقیم، [[اصحاب سبت]]، [[اصحاب فیل]]، [[اصحاب کهف]]، [[اصحاب]] مؤتفکات، [[اصحاب موسی]]، و [[اصحاب]] [[سفینه]]. چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و میان خود، آنان را که در روز شنبه از اندازه در گذشتند شناختهاید که به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده» سوره بقره، آیه ۶۵.</ref>، به قضیه "[[اصحاب سبت]]" اشاره شده و تفصیل آن در [[آیه]] {{متن قرآن| فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَّ يَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref> اما ستمگران از ایشان گفتاری را به جای آنچه به آنان گفته شده بود جایگزین کردند آنگاه ما بر آنان برای ستمی که میکردند عذابی از آسمان فرستادیم.و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز میکردند زیرا روز شنبه آنان ماهیهاشان نزد ایشان روی آب میآمدند و روزی که شنبهشان نبود نزد آنان نمیآمدند، بدینگونه آنها را برای آنکه نافرمانی میکردند، میآزمودیم و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از ایشان گفتند: چرا قومی را پند میدهید که خداوند یا آنان را نابود یا به سختی عذاب خواهد کرد؟ گفتند: تا عذری نزد پروردگارتان گردد و باشد که آنان پرهیزگاری ورزند.آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز میداشتند رهایی بخشیدیم و ستمورزان را برای آنکه نافرمانی میکردند به عذابی سخت فرو گرفتیم.و چون از (ترک) آنچه از آن باز داشته شده بودند سرپیچیدند به آنان فرمودیم: بوزینگانی باشید رانده!و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت آگاهاند که هنگام رستخیز کسی را بر آنان برمیانگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند؛ بیگمان پروردگارت زودکیفر است و به راستی او آمرزندهای بخشاینده است.و آنان را در زمین به امّتهایی (گوناگون) بخش کردیم، برخی از ایشان شایستهاند و برخی، نه چنیناند و آنان را با خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که (به راه راست) باز گردند.پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را میگیرند و میگویند: به زودی (توبه میکنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را میگیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموختهاند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری میورزند بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم و (یاد کن) آنگاه را که کوه طور را از جای کندیم و چون سایبانی بر فراز آنان برافراختیم و پنداشتند که بر سرشان فرود میآید؛ (و فرمودیم:) آنچه به شما دادهایم با توانمندی دریافت دارید و از آنچه در آن است یاد کنید باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۲-۱۷۱.</ref> آمده است و در [[آیه]] {{متن قرآن| هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى فَأَرَاهُ الآيَةَ الْكُبْرَى}}<ref> آیا داستان موسی به تو رسیده است؟ آنگاه که پروردگارش او را در سرزمین پاک «طوی» فرا خواند، (فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است. (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟ و تو را به سوی پروردگارت رهنمایی کنم تا خداترس گردی؟ پس به او آن بزرگترین معجزه را نشان داد؛ سوره نازعات، آیه: ۱۵-۲۰.</ref> به [[قصه]] [[موسی]] اشاره شده، در حالی که تفصیل و [[تبیین]] برخی از جزئیات آن در [[آیات]] سوم یا [[چهل]] و چهارم [[سوره قصص]]، آمده است، مثل: {{متن قرآن|فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ}}<ref>«و چون دو دسته یکدیگر را دیدند، همراهان موسی گفتند: بیگمان ما گرفتار شدهایم!» سوره شعراء، آیه ۶۱.</ref> و همچنین است در سایر قصص [[قرآن]]. مثلاً درباره داستان فیل میگوید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ}}<ref>«آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟ آیا نیرنگ آنان را بیرنگ نکرد؟» سوره فیل، آیه ۱-۲.</ref>. | *از جمله آیاتی که با کلمه [[اصحاب]] به دستهبندی و گروه بندی جمعیتها میپردازد و طبقهای را از میان [[اقوام]]، [[ملتها]]، یا شخصیتهای [[تاریخی]] و [[پیامبران]] و یا صف بندی افراد خوب و بد به وجود میآورد. در برخی موارد از [[اصحاب]] به عنوان اصطلاح خاص از جمعیتی که با آنان سخن دارد، یاد میکند و گروهی را نام میبرد که با یکدیگر عجین و قرین بودهاند، مانند [[اصحاب اخدود]]، اصحابایکه، [[اصحاب]] حجر، [[اصحاب]] رس، [[اصحاب]] رقیم، [[اصحاب سبت]]، [[اصحاب فیل]]، [[اصحاب کهف]]، [[اصحاب]] مؤتفکات، [[اصحاب موسی]]، و [[اصحاب]] [[سفینه]]. چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و میان خود، آنان را که در روز شنبه از اندازه در گذشتند شناختهاید که به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده» سوره بقره، آیه ۶۵.</ref>، به قضیه "[[اصحاب سبت]]" اشاره شده و تفصیل آن در [[آیه]] {{متن قرآن| فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَّ يَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref> اما ستمگران از ایشان گفتاری را به جای آنچه به آنان گفته شده بود جایگزین کردند آنگاه ما بر آنان برای ستمی که میکردند عذابی از آسمان فرستادیم.و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز میکردند زیرا روز شنبه آنان ماهیهاشان نزد ایشان روی آب میآمدند و روزی که شنبهشان نبود نزد آنان نمیآمدند، بدینگونه آنها را برای آنکه نافرمانی میکردند، میآزمودیم و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از ایشان گفتند: چرا قومی را پند میدهید که خداوند یا آنان را نابود یا به سختی عذاب خواهد کرد؟ گفتند: تا عذری نزد پروردگارتان گردد و باشد که آنان پرهیزگاری ورزند.آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز میداشتند رهایی بخشیدیم و ستمورزان را برای آنکه نافرمانی میکردند به عذابی سخت فرو گرفتیم.و چون از (ترک) آنچه از آن باز داشته شده بودند سرپیچیدند به آنان فرمودیم: بوزینگانی باشید رانده!و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت آگاهاند که هنگام رستخیز کسی را بر آنان برمیانگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند؛ بیگمان پروردگارت زودکیفر است و به راستی او آمرزندهای بخشاینده است.و آنان را در زمین به امّتهایی (گوناگون) بخش کردیم، برخی از ایشان شایستهاند و برخی، نه چنیناند و آنان را با خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که (به راه راست) باز گردند.پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را میگیرند و میگویند: به زودی (توبه میکنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را میگیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموختهاند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری میورزند بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم و (یاد کن) آنگاه را که کوه طور را از جای کندیم و چون سایبانی بر فراز آنان برافراختیم و پنداشتند که بر سرشان فرود میآید؛ (و فرمودیم:) آنچه به شما دادهایم با توانمندی دریافت دارید و از آنچه در آن است یاد کنید باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۲-۱۷۱.</ref> آمده است و در [[آیه]] {{متن قرآن| هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى فَأَرَاهُ الآيَةَ الْكُبْرَى}}<ref> آیا داستان موسی به تو رسیده است؟ آنگاه که پروردگارش او را در سرزمین پاک «طوی» فرا خواند، (فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است. (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟ و تو را به سوی پروردگارت رهنمایی کنم تا خداترس گردی؟ پس به او آن بزرگترین معجزه را نشان داد؛ سوره نازعات، آیه: ۱۵-۲۰.</ref> به [[قصه]] [[موسی]] اشاره شده، در حالی که تفصیل و [[تبیین]] برخی از جزئیات آن در [[آیات]] سوم یا [[چهل]] و چهارم [[سوره قصص]]، آمده است، مثل: {{متن قرآن|فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ}}<ref>«و چون دو دسته یکدیگر را دیدند، همراهان موسی گفتند: بیگمان ما گرفتار شدهایم!» سوره شعراء، آیه ۶۱.</ref> و همچنین است در سایر قصص [[قرآن]]. مثلاً درباره داستان فیل میگوید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ}}<ref>«آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟ آیا نیرنگ آنان را بیرنگ نکرد؟» سوره فیل، آیه ۱-۲.</ref>. | ||
*این روش [[قرآن]] برای ذکر حوادث گذشته به [[پیامبر]] که اهدافی [[تربیتی]] و [[تسلی دادن]] را دنبال میکند و حوادث [[تاریخی]] متفاوتی با آنچه در اذهان مخاطبان بوده را ترسیم میکند و برخی از آنها حوادث [[دوران فترت]] است. {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ}}<ref>«دوزخیان و بهشتیان برابر نیستند، بهشتیانند که رستگارند» سوره حشر، آیه ۲۰.</ref> یا به خوبی و [[بدی]]، مثل: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ}}<ref>«و اگر از راستیان باشد پس تو را از راستیان درود باد» سوره واقعه، آیه ۹۰-۹۱.</ref> {{متن قرآن|َأَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ}}<ref>«و اما اگر از دروغانگاران گمراه باشد،» سوره واقعه، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ}}<ref>«و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۹.</ref>. یا [[آتش]] و [[بهشت]]: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref> که البته همیشه تعبیرها یکسان نیست: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«و آنان که در (انکار) آیات ما با گمان به ستوه آوردن ما میکوشند دوزخیاند» سوره حج، آیه ۵۱.</ref> در [[سوره]] {{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ}}<ref>«نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.</ref>[[سخن]] از {{متن قرآن|أَصْحَابُ الْجَنَّةِ}} یعنی صاحبان باغ در صنعاء است، که قصد ندادن [[حق]] محرومان را داشتند، و وقتی مواجه با نابودی کامل شدند، یکدیگر را ملامت کردند {{متن قرآن|سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ}}<ref>«گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بیگمان ما ستمکاره بودهایم» سوره قلم، آیه ۲۹.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر| | *این روش [[قرآن]] برای ذکر حوادث گذشته به [[پیامبر]] که اهدافی [[تربیتی]] و [[تسلی دادن]] را دنبال میکند و حوادث [[تاریخی]] متفاوتی با آنچه در اذهان مخاطبان بوده را ترسیم میکند و برخی از آنها حوادث [[دوران فترت]] است. {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ}}<ref>«دوزخیان و بهشتیان برابر نیستند، بهشتیانند که رستگارند» سوره حشر، آیه ۲۰.</ref> یا به خوبی و [[بدی]]، مثل: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ}}<ref>«و اگر از راستیان باشد پس تو را از راستیان درود باد» سوره واقعه، آیه ۹۰-۹۱.</ref> {{متن قرآن|َأَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ}}<ref>«و اما اگر از دروغانگاران گمراه باشد،» سوره واقعه، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ}}<ref>«و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۹.</ref>. یا [[آتش]] و [[بهشت]]: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref> که البته همیشه تعبیرها یکسان نیست: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«و آنان که در (انکار) آیات ما با گمان به ستوه آوردن ما میکوشند دوزخیاند» سوره حج، آیه ۵۱.</ref> در [[سوره]] {{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ}}<ref>«نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.</ref>[[سخن]] از {{متن قرآن|أَصْحَابُ الْجَنَّةِ}} یعنی صاحبان باغ در صنعاء است، که قصد ندادن [[حق]] محرومان را داشتند، و وقتی مواجه با نابودی کامل شدند، یکدیگر را ملامت کردند {{متن قرآن|سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ}}<ref>«گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بیگمان ما ستمکاره بودهایم» سوره قلم، آیه ۲۹.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۲.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |
نسخهٔ ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۲
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اصحاب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- از جمله آیاتی که با کلمه اصحاب به دستهبندی و گروه بندی جمعیتها میپردازد و طبقهای را از میان اقوام، ملتها، یا شخصیتهای تاریخی و پیامبران و یا صف بندی افراد خوب و بد به وجود میآورد. در برخی موارد از اصحاب به عنوان اصطلاح خاص از جمعیتی که با آنان سخن دارد، یاد میکند و گروهی را نام میبرد که با یکدیگر عجین و قرین بودهاند، مانند اصحاب اخدود، اصحابایکه، اصحاب حجر، اصحاب رس، اصحاب رقیم، اصحاب سبت، اصحاب فیل، اصحاب کهف، اصحاب مؤتفکات، اصحاب موسی، و اصحاب سفینه. چنان که در آیه ﴿وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ﴾[۱]، به قضیه "اصحاب سبت" اشاره شده و تفصیل آن در آیه ﴿ فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَّ يَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[۲] آمده است و در آیه ﴿ هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى فَأَرَاهُ الآيَةَ الْكُبْرَى﴾[۳] به قصه موسی اشاره شده، در حالی که تفصیل و تبیین برخی از جزئیات آن در آیات سوم یا چهل و چهارم سوره قصص، آمده است، مثل: ﴿فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ﴾[۴] و همچنین است در سایر قصص قرآن. مثلاً درباره داستان فیل میگوید: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ﴾[۵].
- این روش قرآن برای ذکر حوادث گذشته به پیامبر که اهدافی تربیتی و تسلی دادن را دنبال میکند و حوادث تاریخی متفاوتی با آنچه در اذهان مخاطبان بوده را ترسیم میکند و برخی از آنها حوادث دوران فترت است. ﴿لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ﴾[۶] یا به خوبی و بدی، مثل: ﴿وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ﴾[۷] ﴿َأَصْحَابُ الْيَمِينِ﴾[۸]، ﴿وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ﴾[۹]، ﴿فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ﴾[۱۰]، ﴿وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ﴾[۱۱]. یا آتش و بهشت: ﴿وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ﴾[۱۲] که البته همیشه تعبیرها یکسان نیست: ﴿وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ﴾[۱۳] در سوره ﴿ن وَالْقَلَمِ﴾[۱۴]سخن از ﴿أَصْحَابُ الْجَنَّةِ﴾ یعنی صاحبان باغ در صنعاء است، که قصد ندادن حق محرومان را داشتند، و وقتی مواجه با نابودی کامل شدند، یکدیگر را ملامت کردند ﴿سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ﴾[۱۵][۱۶].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و میان خود، آنان را که در روز شنبه از اندازه در گذشتند شناختهاید که به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده» سوره بقره، آیه ۶۵.
- ↑ اما ستمگران از ایشان گفتاری را به جای آنچه به آنان گفته شده بود جایگزین کردند آنگاه ما بر آنان برای ستمی که میکردند عذابی از آسمان فرستادیم.و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز میکردند زیرا روز شنبه آنان ماهیهاشان نزد ایشان روی آب میآمدند و روزی که شنبهشان نبود نزد آنان نمیآمدند، بدینگونه آنها را برای آنکه نافرمانی میکردند، میآزمودیم و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از ایشان گفتند: چرا قومی را پند میدهید که خداوند یا آنان را نابود یا به سختی عذاب خواهد کرد؟ گفتند: تا عذری نزد پروردگارتان گردد و باشد که آنان پرهیزگاری ورزند.آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز میداشتند رهایی بخشیدیم و ستمورزان را برای آنکه نافرمانی میکردند به عذابی سخت فرو گرفتیم.و چون از (ترک) آنچه از آن باز داشته شده بودند سرپیچیدند به آنان فرمودیم: بوزینگانی باشید رانده!و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت آگاهاند که هنگام رستخیز کسی را بر آنان برمیانگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند؛ بیگمان پروردگارت زودکیفر است و به راستی او آمرزندهای بخشاینده است.و آنان را در زمین به امّتهایی (گوناگون) بخش کردیم، برخی از ایشان شایستهاند و برخی، نه چنیناند و آنان را با خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که (به راه راست) باز گردند.پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را میگیرند و میگویند: به زودی (توبه میکنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را میگیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموختهاند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری میورزند بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم و (یاد کن) آنگاه را که کوه طور را از جای کندیم و چون سایبانی بر فراز آنان برافراختیم و پنداشتند که بر سرشان فرود میآید؛ (و فرمودیم:) آنچه به شما دادهایم با توانمندی دریافت دارید و از آنچه در آن است یاد کنید باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۲-۱۷۱.
- ↑ آیا داستان موسی به تو رسیده است؟ آنگاه که پروردگارش او را در سرزمین پاک «طوی» فرا خواند، (فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است. (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟ و تو را به سوی پروردگارت رهنمایی کنم تا خداترس گردی؟ پس به او آن بزرگترین معجزه را نشان داد؛ سوره نازعات، آیه: ۱۵-۲۰.
- ↑ «و چون دو دسته یکدیگر را دیدند، همراهان موسی گفتند: بیگمان ما گرفتار شدهایم!» سوره شعراء، آیه ۶۱.
- ↑ «آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟ آیا نیرنگ آنان را بیرنگ نکرد؟» سوره فیل، آیه ۱-۲.
- ↑ «دوزخیان و بهشتیان برابر نیستند، بهشتیانند که رستگارند» سوره حشر، آیه ۲۰.
- ↑ «و اگر از راستیان باشد پس تو را از راستیان درود باد» سوره واقعه، آیه ۹۰-۹۱.
- ↑ «و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.
- ↑ «و اما اگر از دروغانگاران گمراه باشد،» سوره واقعه، آیه ۹۲.
- ↑ «(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۸.
- ↑ «و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۹.
- ↑ «و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟» سوره مدثر، آیه ۳۱.
- ↑ «و آنان که در (انکار) آیات ما با گمان به ستوه آوردن ما میکوشند دوزخیاند» سوره حج، آیه ۵۱.
- ↑ «نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.
- ↑ «گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بیگمان ما ستمکاره بودهایم» سوره قلم، آیه ۲۹.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۲۲.