آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{خرد}} | {{خرد}} | ||
{{علم معصوم}} | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]] | |||
| موضوع فرعی = آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ | |||
| تصویر = 7626626262.jpg | |||
| اندازه تصویر = 200px | |||
| نمایه وابسته = [[علم غیب غیر خدا (نمایه)|علم غیب غیر خدا]] | |||
| مدخل اصلی = [[علم غیب]] | |||
| موضوعات وابسته = | |||
| پاسخدهنده = | |||
| پاسخدهندگان = حضرات آقایان:<br /> | |||
* [[مرتضی مطهری|مطهری]] | |||
* [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]] | |||
}} | |||
'''آیا امام علی علم غیب دارد؟''' یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)|آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود. | '''آیا امام علی علم غیب دارد؟''' یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)|آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۱۱: | خط ۲۳: | ||
::::::«در [[نهج البلاغه]] روایتی هست که امیرالمؤمنین [[امام علی|علی]] {{ع}} به شخصی فرمود: آیا میخواهی من الان به تو بگویم این اسب تو که آبستن است کرهاش ماده است یا نر؟ گفت: یا امیرالمؤمنین! این که [[غیب]] است، شما مگر غیب می دانید؟ خندید، فرمود این که [[غیب]] نیست، فراگرفته ای است از عالمی ([[پیامبر خاتم|پیامبر]]).<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.</ref> شاگردی است. یک نادانی از یک عالم آموخته. آن عالم هم که [[پیغمبر]] باشد در ذات خودش نادانی بوده، از عالمی که علم ذاتش است (خدا) آموخته است. نه من [[غیب]] میدانم نه [[پیغمبر]]. خدا غیب را میداند، خدا به پیغمبرش گفته و پیغمبرش به ما گفته است. این که غیب نیست، یعنی آن خبرهایی که [[انبیا]] میدهند آنها [[تعلم]] است نه [[علم غیب]]. [[علم غیب]] در اصطلاح [[قرآن]] یعنی یک کسی از ذات خود بدون [[تعلم]]، [[غیب]] را بداند، او [[عالم الغیب]] است. خدا عالم الغیب است، [[پیغمبر]] و [[امام]]، [[متعلم الغیب]] هستند. پس [[علم غیب]] یک مسئله است، [[تعلم غیب]] مسئله دیگری است به [[نص]] خود [[قرآن]] که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}}؛<ref>(او) [[دانای غیب]] است و کسی را بر غیب خود آگاه نمیکند مگر پیامبری را که (برای این امر) بپسندد. (جن، ۲۶ و ۲۷).</ref> احدی را آگاه نمیکند مگر آنکه کسی از [[پیامبران]] و [[رسولان]] خودش را بپسندد، که او را {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ}}﴾}} مطلع میکند، خودش او را بر [[غیب]] خودش مسلط میکند یعنی آگاه میکند، او را [[متعلم الغیب]] میکند»<ref>[http://www.lib.motahari.ir/Content/924/0 آشنایی با قرآن ج۹، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.]</ref>. | ::::::«در [[نهج البلاغه]] روایتی هست که امیرالمؤمنین [[امام علی|علی]] {{ع}} به شخصی فرمود: آیا میخواهی من الان به تو بگویم این اسب تو که آبستن است کرهاش ماده است یا نر؟ گفت: یا امیرالمؤمنین! این که [[غیب]] است، شما مگر غیب می دانید؟ خندید، فرمود این که [[غیب]] نیست، فراگرفته ای است از عالمی ([[پیامبر خاتم|پیامبر]]).<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.</ref> شاگردی است. یک نادانی از یک عالم آموخته. آن عالم هم که [[پیغمبر]] باشد در ذات خودش نادانی بوده، از عالمی که علم ذاتش است (خدا) آموخته است. نه من [[غیب]] میدانم نه [[پیغمبر]]. خدا غیب را میداند، خدا به پیغمبرش گفته و پیغمبرش به ما گفته است. این که غیب نیست، یعنی آن خبرهایی که [[انبیا]] میدهند آنها [[تعلم]] است نه [[علم غیب]]. [[علم غیب]] در اصطلاح [[قرآن]] یعنی یک کسی از ذات خود بدون [[تعلم]]، [[غیب]] را بداند، او [[عالم الغیب]] است. خدا عالم الغیب است، [[پیغمبر]] و [[امام]]، [[متعلم الغیب]] هستند. پس [[علم غیب]] یک مسئله است، [[تعلم غیب]] مسئله دیگری است به [[نص]] خود [[قرآن]] که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}}؛<ref>(او) [[دانای غیب]] است و کسی را بر غیب خود آگاه نمیکند مگر پیامبری را که (برای این امر) بپسندد. (جن، ۲۶ و ۲۷).</ref> احدی را آگاه نمیکند مگر آنکه کسی از [[پیامبران]] و [[رسولان]] خودش را بپسندد، که او را {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ}}﴾}} مطلع میکند، خودش او را بر [[غیب]] خودش مسلط میکند یعنی آگاه میکند، او را [[متعلم الغیب]] میکند»<ref>[http://www.lib.motahari.ir/Content/924/0 آشنایی با قرآن ج۹، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.]</ref>. | ||
== | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{جمع شدن|● حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛}} | |||
[[پرونده:11355.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن قدردان قراملکی]]]] | [[پرونده:11355.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن قدردان قراملکی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]]'''، در کتاب ''«[[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]]'''، در کتاب ''«[[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[امام علی]] {{ع}} بارها به [[علم غیب]] خویش تصریح داشته است، چنان که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|«ألا و إنا أهل بیت من علم الله علمنا و بحکم الله حکمنا و من قول صادق سمعنا»}}.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.</ref> در این حدیث حضرت، علم [[اهل بیت]] را به صورت شفاف از جانب خداوند توصیف و تأکید میکند که منبع علم و شنیدن ما قول صادق است که در آن هیچ احتمال خلاف و خطایی نیست. {{عربی|اندازه=150%|«أَلهَمَنِی اللهُ عَزَّوَجَلَّ عِلمَ ما فِیهِ»}}.<ref>[[بحار الأنوار (کتاب)|بحار الأنوار]]، ج ۲۶، ص۴.</ref> حضرت در خطبه دیگر تأکید میکند که به اموری که از دید مردم نهان است، علم و آگاهی دارد. {{عربی|اندازه=150%|«لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِیَ عَنْکُمْ غَیْبُهُ»}}.<ref>نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.</ref> در این خطبه حضرت به اموری که در سراپرده غیب است، مانند خبردادن از ظهور حجاج بن یوسف، اذعان میکند. حضرت با اتکا به علم غیب خویش از مردم می خواست پیش از آنکه حضرت را از دست بدهند از هر مسئله و نکتهای سؤال نمایند: {{عربی|اندازه=150%|«فَاسألُونی قبلَ أن تَفقِدُونی، فَوَالذی نَفسِی بِیَدِهِ لا تَسألُونِّی عن شَیءٍ فیما بَینَکُم و بینَ الساعَةِ، و لا عَن فئةٍ تَهدِی مِائةً و تُضِلُّ مِائةً إلاّ أنبَأتُکُم...»}}.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref> حضرت در این کلام خویش میفرماید: از هر نکته و رازی تا قیامت سؤال کنید به آن جواب خواهم داد. حضرت در خطبه دیگر بعد از درخواست از سؤال از همه چیز میفزاید که وی به راههای آسمان از راههای زمین آگاهتر است. [[امام علی]] {{ع}} در موارد متعدد به پیشگویی حوادث آینده - که در اصطلاح ملاحم تعبیر میشود- میپرداخت که از عهده هیچ کس بر نمیآید . اینجا میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: (۱): خبر دادن از ویرانی کوفه؛ (۲): خبر دادن از ویرانی و حمله به بصره؛ (۳): پیشگویی حاکمیت بنی امیه و انقراض آن؛ (۴): پیشگویی ظهور حجاج بن یوسف با عنوان «غلام ثقیف»؛ (۵): تعیین کشتار دو طرف مقابل در جنگ نهروان قبل از جنگ؛ (۶): پیشگویی حمله مغولان و جنایت آنها»<ref>پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.</ref>. | ::::::«[[امام علی]] {{ع}} بارها به [[علم غیب]] خویش تصریح داشته است، چنان که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|«ألا و إنا أهل بیت من علم الله علمنا و بحکم الله حکمنا و من قول صادق سمعنا»}}.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.</ref> در این حدیث حضرت، علم [[اهل بیت]] را به صورت شفاف از جانب خداوند توصیف و تأکید میکند که منبع علم و شنیدن ما قول صادق است که در آن هیچ احتمال خلاف و خطایی نیست. {{عربی|اندازه=150%|«أَلهَمَنِی اللهُ عَزَّوَجَلَّ عِلمَ ما فِیهِ»}}.<ref>[[بحار الأنوار (کتاب)|بحار الأنوار]]، ج ۲۶، ص۴.</ref> حضرت در خطبه دیگر تأکید میکند که به اموری که از دید مردم نهان است، علم و آگاهی دارد. {{عربی|اندازه=150%|«لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِیَ عَنْکُمْ غَیْبُهُ»}}.<ref>نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.</ref> در این خطبه حضرت به اموری که در سراپرده غیب است، مانند خبردادن از ظهور حجاج بن یوسف، اذعان میکند. حضرت با اتکا به علم غیب خویش از مردم می خواست پیش از آنکه حضرت را از دست بدهند از هر مسئله و نکتهای سؤال نمایند: {{عربی|اندازه=150%|«فَاسألُونی قبلَ أن تَفقِدُونی، فَوَالذی نَفسِی بِیَدِهِ لا تَسألُونِّی عن شَیءٍ فیما بَینَکُم و بینَ الساعَةِ، و لا عَن فئةٍ تَهدِی مِائةً و تُضِلُّ مِائةً إلاّ أنبَأتُکُم...»}}.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref> حضرت در این کلام خویش میفرماید: از هر نکته و رازی تا قیامت سؤال کنید به آن جواب خواهم داد. حضرت در خطبه دیگر بعد از درخواست از سؤال از همه چیز میفزاید که وی به راههای آسمان از راههای زمین آگاهتر است. [[امام علی]] {{ع}} در موارد متعدد به پیشگویی حوادث آینده - که در اصطلاح ملاحم تعبیر میشود- میپرداخت که از عهده هیچ کس بر نمیآید . اینجا میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: (۱): خبر دادن از ویرانی کوفه؛ (۲): خبر دادن از ویرانی و حمله به بصره؛ (۳): پیشگویی حاکمیت بنی امیه و انقراض آن؛ (۴): پیشگویی ظهور حجاج بن یوسف با عنوان «غلام ثقیف»؛ (۵): تعیین کشتار دو طرف مقابل در جنگ نهروان قبل از جنگ؛ (۶): پیشگویی حمله مغولان و جنایت آنها»<ref>پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
==پرسشهای مصداقی== | ==پرسشهای مصداقی== | ||
{{ستون-شروع|3}} | {{ستون-شروع|3}} |
نسخهٔ ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۴۹
آیا امام علی علم غیب دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا امام علی علم غیب دارد؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیت الله مطهری در کتاب «آشنایی با قرآن» در این باره گفته است:
- «در نهج البلاغه روایتی هست که امیرالمؤمنین علی (ع) به شخصی فرمود: آیا میخواهی من الان به تو بگویم این اسب تو که آبستن است کرهاش ماده است یا نر؟ گفت: یا امیرالمؤمنین! این که غیب است، شما مگر غیب می دانید؟ خندید، فرمود این که غیب نیست، فراگرفته ای است از عالمی (پیامبر).[۱] شاگردی است. یک نادانی از یک عالم آموخته. آن عالم هم که پیغمبر باشد در ذات خودش نادانی بوده، از عالمی که علم ذاتش است (خدا) آموخته است. نه من غیب میدانم نه پیغمبر. خدا غیب را میداند، خدا به پیغمبرش گفته و پیغمبرش به ما گفته است. این که غیب نیست، یعنی آن خبرهایی که انبیا میدهند آنها تعلم است نه علم غیب. علم غیب در اصطلاح قرآن یعنی یک کسی از ذات خود بدون تعلم، غیب را بداند، او عالم الغیب است. خدا عالم الغیب است، پیغمبر و امام، متعلم الغیب هستند. پس علم غیب یک مسئله است، تعلم غیب مسئله دیگری است به نص خود قرآن که میفرماید: ﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾﴾؛[۲] احدی را آگاه نمیکند مگر آنکه کسی از پیامبران و رسولان خودش را بپسندد، که او را ﴿﴿يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ﴾﴾ مطلع میکند، خودش او را بر غیب خودش مسلط میکند یعنی آگاه میکند، او را متعلم الغیب میکند»[۳].
پاسخهای دیگر
● حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛ |
---|
|
پرسشهای مصداقی
- آیا امام حسن علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام حسین علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام سجاد علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام باقر علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام صادق علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام کاظم علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام رضا علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام جواد علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام هادی علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام عسکری علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی علم غیب دارد؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
- علم غیب معصوم (پرسش)
- علم غیب معصوم (نمایه موضوعی)
- علم غیب غیر خدا (نمایه)
- بحثی درباره علم غیب امام علی (مقاله)
- بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)
- علم الأئمة بالغیب (مقاله)
- علم النبی و الأئمة بالغیب علی هدی الکتاب و السنة (کتاب)
- علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (مقاله)
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- دیدگاه های علمای اصول دین اسلام در باره علم غیب غیر خدا چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
- ↑ (او) دانای غیب است و کسی را بر غیب خود آگاه نمیکند مگر پیامبری را که (برای این امر) بپسندد. (جن، ۲۶ و ۲۷).
- ↑ آشنایی با قرآن ج۹، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص۴.
- ↑ نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۲.
- ↑ پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.