تشویق: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مقدمه== “تشویق” به معنای برانگیختن، به شوق آوردن، راغب ساختن و شایق کر...» ایجاد کرد)
 
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
“تشویق” به معنای [[برانگیختن]]، به [[شوق]] آوردن، راغب ساختن و شایق کردن است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه “تشویق”؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۰۸۸.</ref>؛ و “تنبیه” به معنای بیدار کردن، [[آگاه کردن]]، هشیار ساختن و [[ادب]] کردن است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه “تنبیه”؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۱۴۸.</ref>؛ و روش تشویق و تنبیه به کار گرفتن آدابی است برای تحقق این معنا در [[آدمی]]؛ یعنی آدابی برای برانگیختگی و بازدارندگی به منظور شکوفا شدن استعدادها در [[جهت]] [[اهداف تربیت]]، چنان‌که [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} درباره نقش [[پاداش]] و [[کیفر الهی]] در [[تربیت]] آدمی فرموده است: {{متن حدیث|إِنَّ‏ اللَّهَ‏ سُبْحَانَهُ‏ وَضَعَ‏ الثَّوَابَ‏ عَلَى‏ طَاعَتِهِ‏ وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ}}<ref>«همانا خدای سبحان پاداش را بر طاعت و کیفر را بر معصیت خود قرار داده است تا بندگانش را از عذاب خویش بازدارد و به سوی بهشت روانه سازد.» نهج البلاغه، حکمت ۳۶۸.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۱۶۴.</ref>
“تشویق” به معنای [[برانگیختن]]، به [[شوق]] آوردن، راغب ساختن و شایق کردن است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه “تشویق”؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۰۸۸.</ref>؛ و “تنبیه” به معنای بیدار کردن، [[آگاه کردن]]، هشیار ساختن و [[ادب]] کردن است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه “تنبیه”؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۱۴۸.</ref>؛ و روش تشویق و تنبیه به کار گرفتن آدابی است برای تحقق این معنا در [[آدمی]]؛ یعنی آدابی برای برانگیختگی و بازدارندگی به منظور شکوفا شدن استعدادها در [[جهت]] [[اهداف تربیت]]، چنان‌که [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} درباره نقش [[پاداش]] و [[کیفر الهی]] در [[تربیت]] آدمی فرموده است: {{متن حدیث|إِنَّ‏ اللَّهَ‏ سُبْحَانَهُ‏ وَضَعَ‏ الثَّوَابَ‏ عَلَى‏ طَاعَتِهِ‏ وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ}}<ref>«همانا خدای سبحان پاداش را بر طاعت و کیفر را بر معصیت خود قرار داده است تا بندگانش را از عذاب خویش بازدارد و به سوی بهشت روانه سازد.» نهج البلاغه، حکمت ۳۶۸.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۱۶۴.</ref>
==نقش تشویق در تربیت==
تشویق عاملی است در برانگیختن فرد به سوی اهداف تربیت، و نیز وسیله‌ای برای تقویت [[انسان]] در خیرها و [[ترغیب]] به تلاش بیش‌تر و فراهم کردن [[نشاط]] لازم در تربیت. امیر مؤمنان علی{{ع}} در این‌باره به [[مالک اشتر]] چنین فرموده است: {{متن حدیث|وَ وَاصِلْ‏ فِي‏ حُسْنِ‏ الثَّنَاءِ عَلَيْهِمْ‏ وَ تَعْدِيدِ مَا أَبْلَى ذَوُو الْبَلَاءِ مِنْهُمْ فَإِنَّ كَثْرَةَ الذِّكْرِ لِحُسْنِ فِعَالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجَاعَ وَ تُحَرِّضُ النَّاكِلَ}}<ref>«آنان را به نیکویی یاد کن و پیوسته تشویقشان نما و کارهای مهمی را که انجام داده‌اند برشمار، زیرا یاد کردن کارهای نیک آنان، دلیرشان را [به کوشش و حرکت بیش‌تر] برانگیزاند و از کارمانده را [به کار و تلاش] ترغیب نماید». نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.
این امر در [[کودکان]] و [[نوجوانان]] و [[جوانان]] از جایگاه و اهمیت بیش‌تری برخوردار است. [[تشویق]] [[میل به کمال]] بیش‌تر را در [[انسان]] برمی‌انگیزد و او را به انجام دادن [[عمل نیک]] [[ترغیب]] می‌کند، و به او نیرو و [[قدرت]] می‌بخشد تا بیش‌تر تلاش کند. تشویق موجب [[رضایت]] شخص از عملکرد خود و پیدایش [[شور]] و [[نشاط]]، و رفع ملالت و کسالت او می‌گردد؛ و همچنین سبب ایجاد [[حس]] [[توانمندی]] می‌شود.
در [[تربیت]] [[فرزندان]] باید توجه داشت که اصل بر تشویق و ترغیب است، زیرا انسان به فطرتش که [[عشق به کمال]] مطلق و [[انزجار]] از [[نقص]] است، مایل به [[کمالات]] و نیکویی، و [[دوستدار]] تشویق و [[قدردانی]] است، و بر این اساس [[بهترین]] روش در [[برانگیختن]] آنها به سوی کمال و دور کردن از نقص، تشویق و قدردانی است، نه [[تنبیه]] و [[مجازات]]؛ و تنبیه و مجازات فقط آن هنگام به کار گرفته می‌شود که روش‌های دیگر نتیجه ندهد و چاره‌ای جز آن برای [[بیداری]] و [[هشیاری]] [[آدمی]]، و درمان و سامان انسان نباشد. با توجه به اینکه در تربیت باید اصل بر تشویق و قدردانی باشد، [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرموده است:
#{{متن حدیث|ضَادُّوا الشَّرَّ بِالْخَيْرِ}}<ref>«به وسیله خوبی با بدی بستیزید». شرح غررالحکم، ج۴، ص۲۳۱؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۰۹.</ref>.
#{{متن حدیث|ضَادُّوا الْقَسْوَةَ بِالرِّقَّةِ}}<ref>«از راه نرمی و مدارا با سخت‌دلی بستیزید». شرح غررالحکم، ج۴، ص۲۳۲؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۰۹.</ref>.
#{{متن حدیث|ضَادُّوا الْإِسَاءَةَ بِالْإِحْسَانِ‏}}<ref>«به وسیله نیکی با بدی بستیزید». شرح غررالحکم، ج۴، ص۲۳۲؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۱۰.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۱۶۵.</ref>

نسخهٔ ‏۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۰

مقدمه

“تشویق” به معنای برانگیختن، به شوق آوردن، راغب ساختن و شایق کردن است[۱]؛ و “تنبیه” به معنای بیدار کردن، آگاه کردن، هشیار ساختن و ادب کردن است[۲]؛ و روش تشویق و تنبیه به کار گرفتن آدابی است برای تحقق این معنا در آدمی؛ یعنی آدابی برای برانگیختگی و بازدارندگی به منظور شکوفا شدن استعدادها در جهت اهداف تربیت، چنان‌که امیر مؤمنان علی(ع) درباره نقش پاداش و کیفر الهی در تربیت آدمی فرموده است: «إِنَّ‏ اللَّهَ‏ سُبْحَانَهُ‏ وَضَعَ‏ الثَّوَابَ‏ عَلَى‏ طَاعَتِهِ‏ وَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ»[۳].[۴]

نقش تشویق در تربیت

تشویق عاملی است در برانگیختن فرد به سوی اهداف تربیت، و نیز وسیله‌ای برای تقویت انسان در خیرها و ترغیب به تلاش بیش‌تر و فراهم کردن نشاط لازم در تربیت. امیر مؤمنان علی(ع) در این‌باره به مالک اشتر چنین فرموده است: «وَ وَاصِلْ‏ فِي‏ حُسْنِ‏ الثَّنَاءِ عَلَيْهِمْ‏ وَ تَعْدِيدِ مَا أَبْلَى ذَوُو الْبَلَاءِ مِنْهُمْ فَإِنَّ كَثْرَةَ الذِّكْرِ لِحُسْنِ فِعَالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجَاعَ وَ تُحَرِّضُ النَّاكِلَ»[۵].

این امر در کودکان و نوجوانان و جوانان از جایگاه و اهمیت بیش‌تری برخوردار است. تشویق میل به کمال بیش‌تر را در انسان برمی‌انگیزد و او را به انجام دادن عمل نیک ترغیب می‌کند، و به او نیرو و قدرت می‌بخشد تا بیش‌تر تلاش کند. تشویق موجب رضایت شخص از عملکرد خود و پیدایش شور و نشاط، و رفع ملالت و کسالت او می‌گردد؛ و همچنین سبب ایجاد حس توانمندی می‌شود. در تربیت فرزندان باید توجه داشت که اصل بر تشویق و ترغیب است، زیرا انسان به فطرتش که عشق به کمال مطلق و انزجار از نقص است، مایل به کمالات و نیکویی، و دوستدار تشویق و قدردانی است، و بر این اساس بهترین روش در برانگیختن آنها به سوی کمال و دور کردن از نقص، تشویق و قدردانی است، نه تنبیه و مجازات؛ و تنبیه و مجازات فقط آن هنگام به کار گرفته می‌شود که روش‌های دیگر نتیجه ندهد و چاره‌ای جز آن برای بیداری و هشیاری آدمی، و درمان و سامان انسان نباشد. با توجه به اینکه در تربیت باید اصل بر تشویق و قدردانی باشد، امیرمؤمنان علی(ع) فرموده است:

  1. «ضَادُّوا الشَّرَّ بِالْخَيْرِ»[۶].
  2. «ضَادُّوا الْقَسْوَةَ بِالرِّقَّةِ»[۷].
  3. «ضَادُّوا الْإِسَاءَةَ بِالْإِحْسَانِ‏»[۸].[۹]
  1. لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه “تشویق”؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۰۸۸.
  2. لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه “تنبیه”؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۱۴۸.
  3. «همانا خدای سبحان پاداش را بر طاعت و کیفر را بر معصیت خود قرار داده است تا بندگانش را از عذاب خویش بازدارد و به سوی بهشت روانه سازد.» نهج البلاغه، حکمت ۳۶۸.
  4. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۴ ص ۱۶۴.
  5. «آنان را به نیکویی یاد کن و پیوسته تشویقشان نما و کارهای مهمی را که انجام داده‌اند برشمار، زیرا یاد کردن کارهای نیک آنان، دلیرشان را [به کوشش و حرکت بیش‌تر] برانگیزاند و از کارمانده را [به کار و تلاش] ترغیب نماید». نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  6. «به وسیله خوبی با بدی بستیزید». شرح غررالحکم، ج۴، ص۲۳۱؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۰۹.
  7. «از راه نرمی و مدارا با سخت‌دلی بستیزید». شرح غررالحکم، ج۴، ص۲۳۲؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۰۹.
  8. «به وسیله نیکی با بدی بستیزید». شرح غررالحکم، ج۴، ص۲۳۲؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۱۰.
  9. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۴ ص ۱۶۵.