مالک بن بشیر بدی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
به [[دستور]] مختار، [[مالک بن عمرو نهدی]] که از سران اصحابش بود، سوی آنان فرستاد. مالک بن عمرو نهدی آنان را دستگیر کرد و به کوفه آورد. چون آنان را گرفته و نزد مختار آوردند، گفتند ما را به [[زور]] به کربلا بردند. مختار به مالک بن عمرو نهدی گفت: «ای [[مالک بن بشیر البدی]]، ای [[ملعون]]! اگر تو را به زور و [[ستم]] به کربلا برده بودند، آیا به زور هم به تو گفته بودند که کلاه [[امام حسین]]{{ع}} را بربایی؟» | به [[دستور]] مختار، [[مالک بن عمرو نهدی]] که از سران اصحابش بود، سوی آنان فرستاد. مالک بن عمرو نهدی آنان را دستگیر کرد و به کوفه آورد. چون آنان را گرفته و نزد مختار آوردند، گفتند ما را به [[زور]] به کربلا بردند. مختار به مالک بن عمرو نهدی گفت: «ای [[مالک بن بشیر البدی]]، ای [[ملعون]]! اگر تو را به زور و [[ستم]] به کربلا برده بودند، آیا به زور هم به تو گفته بودند که کلاه [[امام حسین]]{{ع}} را بربایی؟» | ||
به دستور مختار دو دست و پایش را قطع کردند و چندان در [[خون]] خود غلتید، تا [[جان]] داد | به دستور مختار دو دست و پایش را قطع کردند و چندان در [[خون]] خود غلتید، تا [[جان]] داد <ref>انساب الاشراف، ج۶، ص۴۰۸؛ تاریخ طبری، ج۶، ص۵۷-۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۵۶-۲۵۷.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
نسخهٔ ۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۳
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مالک بن بشیر البدی، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمر بن سعد بود که در کربلا حضور داشت. او جزء کسانی بود که خیمهها و لباسهای آن حضرت و خاندان و اصحاب را غارت کردهاند.[۱]
مقدمه
مالک بن بشیر البدی از بنیبداء و از قبیله کنده بود.[۲]
او پس از شهادت امام حسین(ع)، کلاهخود آن حضرت را به یغما برد.[۳]
پس از شکست شورشیان در میدان سبیع و پیروزی ابراهیم بن مالک اشتر فرمانده سپاه مختار ثقفی، غائله اشرافِ کوفه سرکوب شد و آنان به بصره گریختند. در این نبرد عده زیادی اسیر شدند. مختار همچنان در پی دست یافتن به قاتلان امام حسین(ع) بود.
مالک بن بشیر البدی، عبدالله بن اسید جهنی و حمل بن مالک محاربی از ترس انتقام مختار در قادسیه پنهان شدند.
به دستور مختار، مالک بن عمرو نهدی که از سران اصحابش بود، سوی آنان فرستاد. مالک بن عمرو نهدی آنان را دستگیر کرد و به کوفه آورد. چون آنان را گرفته و نزد مختار آوردند، گفتند ما را به زور به کربلا بردند. مختار به مالک بن عمرو نهدی گفت: «ای مالک بن بشیر البدی، ای ملعون! اگر تو را به زور و ستم به کربلا برده بودند، آیا به زور هم به تو گفته بودند که کلاه امام حسین(ع) را بربایی؟»
به دستور مختار دو دست و پایش را قطع کردند و چندان در خون خود غلتید، تا جان داد [۴].[۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ تاریخ طبری، ج۶، ص۵۷-۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰.
- ↑ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۸.
- ↑ الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۹.
- ↑ انساب الاشراف، ج۶، ص۴۰۸؛ تاریخ طبری، ج۶، ص۵۷-۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶.
- ↑ محمدزاده، مرضیه، دوزخیان جاوید، ص۲۵۶-۲۵۷.