جون بن حوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
رجزهای مختلفی برای جون [[نقل]] شده است. که نشاندهنده عمق [[بینش]] او در [[شناخت]] ولای [[آل]] البیت و [[جبهه]] [[کفر]] [[امویان]] و [[دفاع]] همه جانبه او از [[خاندان رسالت]] است<ref>درباره جون، کتاب «جون، مسک للزنوج» تألیف: محمد رضا عبد الأمیر انصاری. نشر: بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، منتشر شده است (کیهان فرهنگی، سال ۱۰ شماره ۳ ص ۴۵).</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۴۱.</ref>. | رجزهای مختلفی برای جون [[نقل]] شده است. که نشاندهنده عمق [[بینش]] او در [[شناخت]] ولای [[آل]] البیت و [[جبهه]] [[کفر]] [[امویان]] و [[دفاع]] همه جانبه او از [[خاندان رسالت]] است<ref>درباره جون، کتاب «جون، مسک للزنوج» تألیف: محمد رضا عبد الأمیر انصاری. نشر: بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، منتشر شده است (کیهان فرهنگی، سال ۱۰ شماره ۳ ص ۴۵).</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۴۱.</ref>. | ||
==جستارهای وابسته== | |||
* [[ابوذر غفاری]] (مولا) | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} |
نسخهٔ ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۶
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
جَون بن حُوَی غلام سیاه ابوذر غفاری که در کربلا به شهادت رسید.
مقدمه
جون بن حوّی پس از شهادت مولایش ابوذر، به مدینه برگشت و در خدمت اهل بیت در آمد. ابتدا خدمت امیر المؤمنین(ع) بود. سپس در خدمت امام حسن و امام حسین(ع) و بالأخره در خدمت امام سجاد(ع) بود. در سفر کربلا، از مدینه همراه امام تا مکّه و از آنجا به کربلا آمد. چون به اسلحهسازی و اسلحهشناسی آشنا بود، به نقل ابن اثیر و طبری، شب عاشورا هم در کربلا به کار اصلاح سلاحها اشتغال داشت. با آنکه سنّ او زیاد بود، ولی روز عاشورا از سید الشهدا(ع) اذن میدانطلبید. امام او را رخصت داد تا برود و آزادش کرد. ولی او با اصرار، میخواست در روزهای شادی و غم و راحت و رنج، از خاندان پیامبر جدا نشود.
به امام حسین(ع) عرض کرد: گرچه نسبم پست و بویم ناخوش و چهرهام سیاه است، ولی میخواهم به بهشت روم و شرافت یابم و رو سفید شوم. از شما جدا نمیشوم تا خون سیاهم با خونهای شما آمیخته شود. پس از نبرد، وقتی بر زمین افتاد، امام خود را به بالین او رساند و چنین دعا کرد: خدایا! رویش را سفید و بویش را معطّر کن و او را با نیکان محشور گردان «اللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ وَ طَيِّبْ رِيحَهُ وَ احْشُرْهُ مَعَ الْأَبْرَارِ وَ عَرِّفْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»[۱] به دعای امام، بویش معطّر گشت. امام باقر(ع) از امام سجاد(ع) روایت میکند که پس از عاشورا که مردم برای دفن کشتهها به میدان میآمدند (و بنی اسد برای دفن شهدا آمدند)، پس از ده روز، بدن جون را در حالی یافتند که بوی مشک از آن به مشام میرسید[۲].
رجزهای مختلفی برای جون نقل شده است. که نشاندهنده عمق بینش او در شناخت ولای آل البیت و جبهه کفر امویان و دفاع همه جانبه او از خاندان رسالت است[۳][۴].
جستارهای وابسته
- ابوذر غفاری (مولا)
منابع
پانویس
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۴، ج ۴، ص ۲۹۷؛ انصار الحسین، ص ۶۵؛ بحار الأنوار، ج ۴۵ ص ۲۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۲۳؛ معارف و معاریف، ج ۲، ص ۶۳۴.
- ↑ درباره جون، کتاب «جون، مسک للزنوج» تألیف: محمد رضا عبد الأمیر انصاری. نشر: بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، منتشر شده است (کیهان فرهنگی، سال ۱۰ شماره ۳ ص ۴۵).
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۴۱.