شهرت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{امامت}} +{{امامت}}))
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>

نسخهٔ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۹

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شهرت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

شهرت به معنای بلند آوازگی و سرشناس بودن و خلاف گمنامی است. اگر شهرت و خوش‌نامی انسان نتیجه خلوص او در بندگی و انجام اعمال صالح باشد، امری مطلوب است و زمینه خدمت‌رسانی بیشتر فرد را فراهم می‌کند. از این‌رو خداوند عزیز، رسول گرامیa را بلند آوازه کرده است. وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ[۱]. امام سجادS عرض می‌کند: بار خدایا! مرا در برابر خودت فروتن و در نزد بندگانت عزیز دار[۲]. شهرتی که در پرتو اطاعت از دستورهای خداوند به دست آید، عزت‌دهنده و تعالی‌بخش است: «[همه افراد عزتمند] در پرتو عنایت تو، از ذلّت به عزت رسیده‌اند»[۳]. شهرت مطلوب فقط در اثر عبودیت راستین خداوند حاصل می‌شود: عزیز کسی است که از پرستش تو عزت یافته باشد[۴]. «بنده مخلص خدا، حتی اگر از همه جا رانده شود، در بارگاه خداوند پذیرفته می‌شود»[۵].

اما همه افراد انسانی ظرفیت شهرت و خوشنامی را ندارند و ممکن است گرفتار صفت خودبرتربینی و غرور شوند. از این‌رو برخی افراد در گمنامی بهتر می‌توانند به رشد خویش و جامعه خویش کمک کنند. از این‌رو در عین اینکه باید در بین مردم عزیز و خوشنام باشیم امام به ما می‌آموزد که خود را پیش خدا همواره خوار و حقیر بدانیم: به همان اندازه که مرا در نظر مردم فرا می‌بری، در نفس خود فرود آور و هرگاه مرا در آشکارا عزت می‌دهی در نهان خوار گردان[۶]. پس سزاوار است انسان شهرت را فقط از خداوند درخواست کند: بارالها! نام نیک مرا بر زبان آیندگان جاری کن و آوازه مرا در میان معاصران به نیکی بلند نمای[۷]. لازمه حسن شهرت، پرهیز از ریاکاری و دغلبازی است: «خداوندا! همه اعمال مرا از خودنمایی ریاکاران و شهرت آوازه‌افکنان، دور نگه دار»[۸].

از منظر صحیفه سجادیه برخی عوامل موجب بدنامی و خواری انسان می‌شود، مانند:

  1. شهرت‌طلبی و عزّت‌خواهی از غیر خدا: امام سجادS عرض می‌کند: «ای خدای من! برخی افراد را دیده‌ام که عزّت را از غیر تو‌طلبیده‌اند و به ذلت افتاده‌اند... و آهنگ بلندی کرده‌اند ولی به پستی‌گراییده‌اند»[۹].
  2. ارتکاب گناه: یکی از عواملی که خوش‌نامی و محبوبیت انسان را خدشه‌دار می‌کند، روی آوردن او به گناه است. از آنجا که انسان پیوسته در معرض لغزش قرار دارد، امام زین‌العابدینS خطاپوشی و توبه‌پذیری خداوند را یکی از عوامل مهم حفظ شخصیت انسان خوانده و از خدا چنین می‌خواهد: بارالها! تو سزاوارتری که از تو آمرزش خواهند. تو به عفو شایسته‌تری تا عقوبت کردن. تو به پوشیدن گناه نزدیک‌تری تا افشا کردن آن[۱۰]. بنابراین با توبه می‌توان گناه را زدود و عزّت و اعتبار از دست رفته را بازیافت. همچنین، امام، خداوند عزیز را به دلیل حفظ اعتبار انسان و پوشاندن عیب‌های او سپاس می‌گوید: «ای خداوند من! حمد و سپاس سزاوار توست که بر عیب‌های من پرده کشیده‌ای و رسوایم نساخته‌ای، بسیاری از گناهان مرا نهان کرده‌ای و مرا به بدنامی مشهور نکرده‌ای»[۱۱]. و نیز می‌فرماید: «فَكُلُّنَا قَدِ اقْتَرَفَ الْعَائِبَةَ فَلَمْ تَشْهَرْهُ، وَ ارْتَكَبَ‏ الْفَاحِشَةَ فَلَمْ‏ تَفْضَحْهُ‏»؛ «[بار خدایا!] همه ما در پی عیب و گناه بوده‌ایم، اما تو بدی ما را بر زبان‌ها نیفکنده‌ای؛ مرتکب گناهان بزرگ شده‌ایم اما تو رسوایمان نساخته‌ای»[۱۲].[۱۳].[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

  1. خالقیان، فضل‌الله، مقاله «شهرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه

پانویس

  1. «و آوازه‌ات را بلند گرداندیم» سوره انشراح، آیه ۴.
  2. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  3. نیایش بیست‌و‌پنجم.
  4. نیایش سی‌و‌پنجم.
  5. نیایش چهل‌و‌ششم.
  6. نیایش بیستم.
  7. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  8. نیایش چهل‌و‌چهارم.
  9. نیایش بیست‌و‌هشتم.
  10. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  11. نیایش شانزدهم.
  12. نیایش سی‌و‌چهارم.
  13. الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدینS، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳.
  14. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «شهرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۰۵.