بشر بن قیس بن کلده تمیمی عنبری: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
{{مدخلهای وابسته}} | {{مدخلهای وابسته}} | ||
*[[رحیم بن بشر بن قیس بن کلده تمیمی عنبری]] (فرزند) | *[[رحیم بن بشر بن قیس بن کلده تمیمی عنبری]] (فرزند) | ||
{{پایان | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۰
مقدمه
وی از تیره بنی مالک بن عنبر، از قبیله بنی تمیم است. از وی نقل شده که همراه پسرش رحیم در حالی که هر دو به دلیل سوگند بِشر، به زنجیری بسته شده بودند، نزد رسول خدا(ص) آمدند. حضرت به بِشر گفت: زنجیر را باز کن که بر تو سوگندی نیست. بِشر آن را پاره کرد و اسلام آورد. رسول خدا(ص) به صورت او دستی کشید و برایش دعا کرد. ابن حجر[۱] پس از گزارش یاد شده از سوی ابن شاهین، گفته است: در مدخل «بشر والد خلیفه» در این خصوص سخن خواهد گفت. از این رو، ذیل آن مدخل آورده است: طبرانی[۲] از طریق أبومعشر براء از خلیفة بن بشر از پدرش نقل کرده که او اسلام آورد و رسول خدا(ص) مال و فرزندانش را به وی بازگرداند. پس از آن پیامبر بِشر را ملاقات کرد، در حالی که او و پسرش به طنابی بسته شده بودند. وقتی رسول خدا(ص) علت آن را جویا شد، بِشر گفت: سوگند خورده بودم اگر خدا مال و فرزندانم را بازگرداند، خانه خدا را در چنین حالتی زیارت کنم، رسول خدا(ص) طناب را از او باز کرد و فرمود: بدون آن حج به جا بیاور که آن کار شیطانی است[۳]. ابن حجر[۴] پس از اشاره به این مطلب گفته است: نمیدانم این دو (بِشر بن قیس و بِشر والد خلیفه) یک نفرند یا نه؟ تنها تفاوت در این جریان آن است که در مدخل اول، نام پسر بِشر رحیم و در مدخل دوم، طلق ذکر شده است. ابن منده نیز چنین جریانی را برای بِشر گزارش کرده و پذیرش آن را بعید دانسته است. او همچنین بِشر پدر خلیفه را در شمار اهل بصره معرفی کرده است[۵]. ذهبی[۶] نیز به صحابی بودن وی اشاره کرده و راوی حدیث او را پسرش خلیفه دانسته، اما حدیث یاد شده را غریب پنداشته است.[۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۴۳۵.
- ↑ طبرانی، ج۲، ص۳۸.
- ↑ ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۵؛ هیثمی، ج۴، ص۱۸۹.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۴۳۸ و ۴۳۹.
- ↑ ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۳۸ و ۴۳۹.
- ↑ ذهبی، ج۱، ص۴۹.
- ↑ سامانی، سید محمود، مقاله «بشر بن قیس بن کلده تمیمی عنبری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۴۲.