بابیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
# [[پرونده:136864.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۲''']]
# [[پرونده:136864.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۲''']]
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۳

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معناشناسی باب

"باب" در لغت به معنای "در" و "محل ورود و خروج" است. راغب اصفهانی می‌‏گوید: محل دخول و ورود به چیزی را باب می‌‏خوانند؛ مانند "باب المدینه" یا "باب البیت"[۱]. در روایات فراوانی، از پیشوایان معصوم(ع) با عنوان "باب اللّه" یاد شده است، در دعای ندبه می‏‌خوانیم: «أَیْنَ‏ بَابُ‏ اللَّهِ‏ الَّذِی‏ مِنْهُ‏ یُؤْتَی‏‏‏».

"باب" در اصطلاح به فرد مورد اعتمادی گفته می‏‌شود که به معصومان(ع) بسیار نزدیک و در همه کارها یا کاری خاص، نماینده مخصوص آنان و رابط‍‌ خاص میان امام و پیروان او شمرده می‌‏شود. بر این اساس، می‌‏توان وکیل یا نماینده امام را "باب" امام نامید؛ چنان‏که جمعی از اصحاب امامان (ع) باب آن بزرگواران بوده‏‌اند؛ مانند "رشید هجری" باب امام حسن و امام حسین (ع)،"یحیی بن ام الطویل مطعمی" باب حضرت سجاد (ع)، "جابر بن یزید جعفی" باب امام باقر (ع). اما به مرور زمان این واژه با سوء استفاده مدعیان دروغین ـ به ویژه "بابیت" ـ روبه ‏رو شد. ادعاهای نادرست کسانی چون سید علی محمد باب، این واژه را از جایگاه واقعی‏اش دور و متروک ساخت؛ به گونه‏‌ای که امروزه بیشتر برای اشاره به کسانی است که به دروغ، خود را نماینده معصومان معرفی می‌‏کنند[۲].

فرقه بابیه

بابیت، در قرن سیزده هجری قمری از سوی سید علی محمد شیرازی (متولد ۱۲۳۵ ق) ایجاد شد. باب، متأثر از فرقه شیخیه بود که ائمه اطهار(ع) را شریک در عالم خلق و امر می‌‌دانستند و به وجود "باب" یا "رکن رابع" (شیعۀ کامل واسطه میان مردم و امام غائب) در هر زمانی معتقد بودند. به همین جهت سید علی محمد، ملقب به "باب" گردید و پیروانش "بابیه" نامیده شدند.

سید علی محمد در درس سید کاظم رشتی با مسائل عرفانی و تفسیر و تأویل آیات و احادیث و مسائل فقهی به روش شیخیه آشنا گردید. پس از درگذشت سید کاظم رشتی چند تن از شاگردان او از سید علی محمد پیروی کردند، از این‌رو وی ابتدا خود را باب (دروازه ارتباط) با امام زمان(ع) معرفی کرد. سپس در چند مرحله ادعاهای کفرآمیز و ضد دینی را مطرح کرد که به ترتیب زمانی عبارت‌اند از:

  1. در سال ۱۲۶۰ ادعای "ذکریت" کرد، یعنی مفسر قرآن است؛
  2. در سال ۱۲۶۱ ادعای "بابیت" کرد، یعنی دروازه ارتباط با امام زمان است؛
  3. در سال ۱۲۶۲ ادعای "مهدویت" کرد، یعنی امام زمان است؛
  4. در سال ۱۲۶۲ ادعای "نبوت" کرد، یعنی پیغمبر خداست؛
  5. در سال ۱۲۶۵ ادعای "ربوبیت" کرد، یعنی پروردگار جهان است؛
  6. در سال ۱۲۶۶ تمام ادعاهای خود را منکر شد و توبه‌نامه نوشت[۳].

گفته می‌‌شود او پس از ادعای نبوت، مدعی شریعت جدید و البته پیش از "الوهیت"، ادعای "حلولیت" نمود. سرانجام در سال ۱۲۶۶ ق در تبریز و در حضور ناصرالدین شاه قاجار (که آن زمان ولی‌عهد بود) و چند تن از علما محاکمه شد. علی محمد در آن مجلس آشکارا از مهدویت خود سخن گفت و "بابیت امام زمان" را که پیش از آن ادعا کرده بود به "بابیت علم خداوند" تأویل کرد ولی نتوانست ادعای خود را اثبات کند و چون از پاسخ مسائل دینی عاجز ماند و جملات ساده عربی را غلط‍‌ خواند از دعاوی خویش تبری جست و توبه‌نامه نوشت، اما توبه‌اش صوری بود و لذا میرزا تقی خان امیرکبیر صدراعظم ناصر الدین شاه تصمیم به قتل او و فرونشاندن فتنه بابیه گرفت. از این‌رو سید علی محمد محاکمه و به جرم ارتداد محکوم شد و به دستور امیرکبیر در ٢٧ شعبان ١٢۶۶ در تبریز به دار آویختنه و تیر باران شد[۴].

کتاب معروف او که نزد بهائیان تقدس زیادی دارد، کتاب "بیان" است که آن را در دوران زندان در قلعۀ ماکو نوشت و دستور داد پیروانش نباید جز کتاب بیان و کتاب‌های دیگر بابیان، کتاب دیگری را بیاموزند. پس از مرگ باب، حسینعلی بهاء و فرقه بهائیت، این مسیر را ادامه و تکمیل نمود[۵].

منابع

پانویس