طلا در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
# [[مشرکان]] و [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحید]] با بهانهجوئی و بر اساس [[نظام ارزشی]] اشرا فی خود میگفتند به فرض که قبول کنیم [[رسول خدا]] میتواند [[انسان]] باشد، ولی آخر چرا یک [[انسان]] تهی دست و فاقد [[مال]] و ثروت؟ چرا گنجی از [[آسمان]] برای او انداخته نمیشود {{متن قرآن|أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ}} و یا لااقل چرا [[باغی]] ندارد که از آن بخورد و امرار معاش کند؟ {{متن قرآن|أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا}}؛ | # [[مشرکان]] و [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحید]] با بهانهجوئی و بر اساس [[نظام ارزشی]] اشرا فی خود میگفتند به فرض که قبول کنیم [[رسول خدا]] میتواند [[انسان]] باشد، ولی آخر چرا یک [[انسان]] تهی دست و فاقد [[مال]] و ثروت؟ چرا گنجی از [[آسمان]] برای او انداخته نمیشود {{متن قرآن|أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ}} و یا لااقل چرا [[باغی]] ندارد که از آن بخورد و امرار معاش کند؟ {{متن قرآن|أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا}}؛ | ||
#از [[پیامبر]] میخواستند که با هیئت اشرافی ظاهر شود و لذا میگفتند پس چرا بر او دستبندهایی زرّین آویخته نشده؟ {{متن قرآن|فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ...}} یا با او فرشتگانی همراه نیامدهاند. {{متن قرآن|أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ}} روشن است که [[پیامبر]] برای [[هدایت]] [[معنوی]] آمده است و با [[زر و زیور]] و [[زندگی]] اشرافی تناسب ندارد<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۹۸.</ref>. | #از [[پیامبر]] میخواستند که با هیئت اشرافی ظاهر شود و لذا میگفتند پس چرا بر او دستبندهایی زرّین آویخته نشده؟ {{متن قرآن|فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ...}} یا با او فرشتگانی همراه نیامدهاند. {{متن قرآن|أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ}} روشن است که [[پیامبر]] برای [[هدایت]] [[معنوی]] آمده است و با [[زر و زیور]] و [[زندگی]] اشرافی تناسب ندارد<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۹۸.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۱۳
مقدمه
مسئله طلا از آن جهت به پیامبر مربوط شده که به عالمان و مدعیان دنیا گریز اشاره دارد، کسانی که مردم را از هواخواهی و اسیر شدن در دنیا پرهیز میدهند، و خود را در مسیر پیامبران میدانند، یا در آغاز در کنار پیامبران بوده، اما به خاطر طلا اندوزی از پیامبران کناره گرفتند و به جمعآوری طلا روی آوردند.
نگهداری و جمعآوری طلا
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱].
- ﴿يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ﴾[۲].
- ﴿إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ * فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ﴾[۳].
نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- خداوند ثروتاندوزی و گنجینهسازی اموال - طلا ونقره – را مذمت، محکوم و تحریم کرده است و به مسلمانان دستور میدهد که اموال خویش را در راه خدا، و در طریق بهرهگیری بندگان خدا به کار اندازند، و از اندوختن و ذخیره کردن و خارج ساختن آنها از گردش معاملات به شدت بپرهیزند، ﴿وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ...﴾[۴] در غیر این صورت باید منتظر عذاب دردناکی باشند. ﴿فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۵] این عذاب دردناک تنها کیفر شدید روز رستاخیز نیست بلکه مجازاتهای سخت این دنیا را که بر اثر به هم خوردن موازنه اقتصادی و پیدایش اختلافات طبقاتی دامان فقیر و غنی را میگیرد نیز شامل میشود؛
- خداوند بر کیفر ثروتاندوزان و گنجینهسازان سکههای طلا و نقره تاکید میکند و یکی از مجازاتهای اینگونه افراد در جهان دیگر - قیامت - را اینگونه بیان میکند: “روزی فرا خواهد رسید که - این سکّهها - را در آتش سوزان دوزخ داغ و گداخته کرده ﴿يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ﴾[۶] و پیشانی ﴿فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ﴾[۷] و پهلو و پشتشان ﴿وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ﴾[۸] را با آن داغ میکنند” و در همین حال فرشتگان عذاب به آنها میگویند: این همان چیزی است که برای خودتان اندوختید و به صورت کنز در آوردید ﴿هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ﴾[۹] و در راه خدا به محرومان انفاق نکردید اکنون بچشید آنچه را برای خود اندوخته بودید ﴿فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ﴾[۱۰] و عواقب شوم آن را دریابید. (این آیه بار دیگر بر این حقیقت تأکید میکند که اعمال انسانها از بین نمیروند و همچنان باقی میمانند و همانها هستند که در جهان دیگر برابر انسان مجسم میشوند و مایه سرور و شادی و یا رنج و عذاب او میگردند[۱۱]؛
- قارون که خود از نزدیکان و خویشان موسی پیامبر بود دچار سرمستی و برتریطلبی زراندوزانه گردید و با این که دارای گنجینه بزرگ طلا و نقره بود ﴿إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ...﴾[۱۲] نتیجه این انباشت ثروت و به جریان نیانداختن و انفاق نکردن در راه خدا نابودی و مرگ و فرورفتن درزمین بود ﴿فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ...﴾[۱۳].
آوردن طلا
منظور آن دسته از آیاتی است که کافران شرط ایمان آوردن را داشتن و آوردن طلا به صورت معجزهآسا برای آنان میداند. در این دسته از آیات نشان داده میشود که آنانی که به مخالفت بر میخواستند، در چه مسائلی سیر میکردند و خواستههای آنان از پیامبر چه بوده است.
- ﴿وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا﴾[۱۴].
- ﴿فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴾[۱۵].
- ﴿أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا﴾[۱۶].
- ﴿فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ﴾[۱۷].
نتیجه: درآیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- از مجموع این آیات استفاده میشود که مخالفان پیامبر در راستای بهانهجوییها به دنبال درخواست معجزههای حسی بودند و چیزهایی طلب میکردند که خود خواهان آن بودند و تصوری که از پیامبر داشتند، شخصیتی دنیایی بود، چنانکه در آیه اول میگویند به تو ایمان نمیآوریم تا برای تو خانهای از طلا [کاری] باشد، ﴿أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ﴾یا به آسمان بالا روی، ﴿أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ...﴾ و به بالا رفتن تو [هم] اطمینان نخواهیم داشت، تا بر ما کتابی نازل کنی که آن را بخوانیم. ﴿وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ﴾ بگو: پاک است پروردگار من، آیا [من] جز بشری فرستاده هستم؟ ﴿قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا﴾؛
- به پیامبر هشدار میدهد که مبادا تو برخی از آنچه را که به سویت وحی میشود ترک گویی ﴿فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ...﴾ و سینهات بدان تنگ گردد ﴿وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ...﴾ که میگویند: (چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده یا فرشتهای با او نیامده است؟) ﴿أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ...﴾ تو فقط هشداردهندهای، ﴿إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ...﴾ و خدا بر هر چیزی نگهبان است. ﴿وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴾؛
- مشرکان و مخالفان دعوت توحید با بهانهجوئی و بر اساس نظام ارزشی اشرا فی خود میگفتند به فرض که قبول کنیم رسول خدا میتواند انسان باشد، ولی آخر چرا یک انسان تهی دست و فاقد مال و ثروت؟ چرا گنجی از آسمان برای او انداخته نمیشود ﴿أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ﴾ و یا لااقل چرا باغی ندارد که از آن بخورد و امرار معاش کند؟ ﴿أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا﴾؛
- از پیامبر میخواستند که با هیئت اشرافی ظاهر شود و لذا میگفتند پس چرا بر او دستبندهایی زرّین آویخته نشده؟ ﴿فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ...﴾ یا با او فرشتگانی همراه نیامدهاند. ﴿أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ﴾ روشن است که پیامبر برای هدایت معنوی آمده است و با زر و زیور و زندگی اشرافی تناسب ندارد[۱۸].
منابع
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ «روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود میانباشتید اکنون آنچه را میانباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۵.
- ↑ «بیگمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد و ما بدو از گنجها چندان دادیم که (حمل) مخزنهای آن بر گروه نیرومند هم گرانبار میآمد؛ هنگامی که قوم وی بدو گفتند: سرخوشی پیشه مکن که خداوند سرخوشان را دوست نمیدارد * پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم آنگاه هیچ گروهی نداشت که در برابر خداوند یاریش کنند و از کسانی نبود که داد خویش میستانند» سوره قصص، آیه ۷۶ و ۸۱.
- ↑ «و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ «به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ «روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند» سوره توبه، آیه ۳۵.
- ↑ «و با آن بر پیشانی» سوره توبه، آیه ۳۵.
- ↑ «و پهلو و پشت آنان» سوره توبه، آیه ۳۵.
- ↑ «این همان چیزی است که برای خود میانباشتید» سوره توبه، آیه ۳۵.
- ↑ «اکنون آنچه را میانباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۵.
- ↑ برگزیده تفسیر نمونه، ج۲، ص۲۰۰.
- ↑ «بیگمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد و ما بدو از گنجها چندان دادیم که (حمل) مخزنهای آن بر گروه نیرومند هم گرانبار میآمد» سوره قصص، آیه ۷۶.
- ↑ «پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم» سوره قصص، آیه ۸۱.
- ↑ «و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی * یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۰ و ۹۳.
- ↑ «و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که میگویند: “چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمیشود یا فرشتهای همراه وی نمیآید؟” تو، تنها بیمدهندهای و خداوند بر هر چیزی مراقب است» سوره هود، آیه ۱۲.
- ↑ «یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمیافکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟ و ستمپیشگان گفتند: شما جز از مردی جادوشده پیروی نمیکنید» سوره فرقان، آیه ۸.
- ↑ «پس چرا دستبندهایی زرّین برای او فرو نیفکندهاند یا فرشتگان، دوشادوش با او نیامدهاند؟» سوره زخرف، آیه ۵۳.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۹۸.