افتاء در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-*[ +* [)) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[افتاء]]: [[فتوا]] دادن. "فَتوی" [[حکم]] تام و بالغ است از جهت [[استواری]] و [[یقین]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۸.</ref>. اصل آن "[[فتی]]" به معنای امر بالغ و تامّ، خواه در موضوع خارجی باشد یا امر [[معنوی]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۸.</ref>. | * [[افتاء]]: [[فتوا]] دادن. "فَتوی" [[حکم]] تام و بالغ است از جهت [[استواری]] و [[یقین]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۸.</ref>. اصل آن "[[فتی]]" به معنای امر بالغ و تامّ، خواه در موضوع خارجی باشد یا امر [[معنوی]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۸.</ref>. | ||
*عدهای برای "[[فتی]]" دو معنا برشمردهاند<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۷۳.</ref>: | *عدهای برای "[[فتی]]" دو معنا برشمردهاند<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۷۳.</ref>: | ||
#طراوت و تازگی؛ | #طراوت و تازگی؛ | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*"[[فتی]]" به معنای "[[جوان]]"<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۱۳۷.</ref> و "[[شاگرد]]"<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۸۵.</ref> نیز به کار رفته است. "فتیه" به معنای جماعتی [[جوان]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۱۳۷.</ref> و گروه جوانمردان و در حالت اسنادی در باب استفعال و [[افعال]] به معنای "سؤال از [[حکم]]"<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۷۳.</ref> یا جواب از آنچه در [[احکام]] مشکل است<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۳.</ref>. | *"[[فتی]]" به معنای "[[جوان]]"<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۱۳۷.</ref> و "[[شاگرد]]"<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۸۵.</ref> نیز به کار رفته است. "فتیه" به معنای جماعتی [[جوان]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۱۳۷.</ref> و گروه جوانمردان و در حالت اسنادی در باب استفعال و [[افعال]] به معنای "سؤال از [[حکم]]"<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۷۳.</ref> یا جواب از آنچه در [[احکام]] مشکل است<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۳.</ref>. | ||
*{{متن قرآن|قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي}}<ref>«(آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید» سوره نمل، آیه ۳۲.</ref>. | *{{متن قرآن|قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي}}<ref>«(آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید» سوره نمل، آیه ۳۲.</ref>. | ||
*[[فتوا]] و مفتی از اصطلاحات رایج [[فقهی]] است. نظر کارشناسی [[فقیه]] را در باب [[احکام شرعی]] [[فتوا]] میگویند. در [[قرآن کریم]] نیز این واژه در قالب باب استفعال و [[افعال]] به کار رفته است: {{متن قرآن|يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ}}<ref>«از تو نظر میخواهند بگو: خداوند برای شما درباره کلاله نظر میدهد» سوره نساء، آیه ۱۷۶.</ref>؛ | * [[فتوا]] و مفتی از اصطلاحات رایج [[فقهی]] است. نظر کارشناسی [[فقیه]] را در باب [[احکام شرعی]] [[فتوا]] میگویند. در [[قرآن کریم]] نیز این واژه در قالب باب استفعال و [[افعال]] به کار رفته است: {{متن قرآن|يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ}}<ref>«از تو نظر میخواهند بگو: خداوند برای شما درباره کلاله نظر میدهد» سوره نساء، آیه ۱۷۶.</ref>؛ | ||
*امّا در غیر از [[احکام شرعی]] نیز به اخذ نظر مشورتی و کارشناسی [[افتاء]] اطلاق شده است: {{متن قرآن|قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي}}<ref>«(آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید» سوره نمل، آیه ۳۲.</ref> که [[بلقیس]] در مورد [[نامه]] [[دعوت]] [[حضرت سلیمان]]، از [[نخبگان]] و [[مشاوران]] خود نظرخواهی میکند <ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۱۳.</ref>. | *امّا در غیر از [[احکام شرعی]] نیز به اخذ نظر مشورتی و کارشناسی [[افتاء]] اطلاق شده است: {{متن قرآن|قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي}}<ref>«(آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید» سوره نمل، آیه ۳۲.</ref> که [[بلقیس]] در مورد [[نامه]] [[دعوت]] [[حضرت سلیمان]]، از [[نخبگان]] و [[مشاوران]] خود نظرخواهی میکند <ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۱۳.</ref>. | ||
نسخهٔ ۳ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۱
مقدمه
- افتاء: فتوا دادن. "فَتوی" حکم تام و بالغ است از جهت استواری و یقین[۱]. اصل آن "فتی" به معنای امر بالغ و تامّ، خواه در موضوع خارجی باشد یا امر معنوی[۲].
- عدهای برای "فتی" دو معنا برشمردهاند[۳]:
- طراوت و تازگی؛
- تبیین حکم.
- "فتی" به معنای "جوان"[۴] و "شاگرد"[۵] نیز به کار رفته است. "فتیه" به معنای جماعتی جوان[۶] و گروه جوانمردان و در حالت اسنادی در باب استفعال و افعال به معنای "سؤال از حکم"[۷] یا جواب از آنچه در احکام مشکل است[۸].
- ﴿قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي﴾[۹].
- فتوا و مفتی از اصطلاحات رایج فقهی است. نظر کارشناسی فقیه را در باب احکام شرعی فتوا میگویند. در قرآن کریم نیز این واژه در قالب باب استفعال و افعال به کار رفته است: ﴿يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ﴾[۱۰]؛
- امّا در غیر از احکام شرعی نیز به اخذ نظر مشورتی و کارشناسی افتاء اطلاق شده است: ﴿قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي﴾[۱۱] که بلقیس در مورد نامه دعوت حضرت سلیمان، از نخبگان و مشاوران خود نظرخواهی میکند [۱۲].
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۸.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۸.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۷۳.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۱۳۷.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۸۵.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۱۳۷.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۷۳.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۳.
- ↑ «(آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید» سوره نمل، آیه ۳۲.
- ↑ «از تو نظر میخواهند بگو: خداوند برای شما درباره کلاله نظر میدهد» سوره نساء، آیه ۱۷۶.
- ↑ «(آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید» سوره نمل، آیه ۳۲.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۱۳.