جنادة بن جراد عیلانی باهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
}}
}}
==آشنایی اجمالی==
==آشنایی اجمالی==
وی از [[بنوعیلان بن جاوة بن معن]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹؛ ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۹.</ref>، تیره‌ای از [[باهله]]، از [[قیس عیلان بن مضر]]<ref>ر.ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۲۴۵.</ref> است و بدین سبب به او «عیلانی» و [[باهلی]] گفته‌اند. برخی منابع به جای «جاوه»، «جئاوه»<ref>ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۸۱.</ref>، جاوه<ref>ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۲، ص۴۵۵.</ref>، جاده<ref>زبیدی، محمد بن محمد مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۴۱.</ref> و [[جناده]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۶۵</ref> آورده‌اند که باید تصحیف همان «جاوه» باشد؛ چنان که نام پدرش را جراده نیز گفته‌اند<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۸۳؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۱۴.</ref>. نیز برخی او را از بنوغیلان دانسته<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۸۳؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۱۱۰.</ref> و غیلانی<ref>ابن جوزی، ابوالفرج، تلقیح فهوم أهل الأثر، ص۱۷۴؛ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۹۰.</ref> خوانده‌اند که به احتمال، آن هم ناشی از تصحیف است. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۲۰.</ref> نسبت وی را «[[اسدی]]» نیز آورده است، ولی [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹.</ref> این [[نسب]] را برای جناده نشناخته، چون او از باهله است و شاید بین آنان پیمانی بوده است، وگرنه نمی‌توان او را اسدی دانست. به هر حال، گفته‌اند وی در [[بصره]] سکونت گزید<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹.</ref>. براساس خبری که از وی نقل شده است، او را در شمار [[صحابه]] آورده‌اند. وی می‌گوید: با شتری که بر بینی او علامت زده بودم، نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمدم. آن [[حضرت]] با [[اعتراض]] فرمود: «آیا جز صورت این [[حیوان]] جایی برای علامت زدن نیافتی؟» من شتری دیگر آوردم و با [[راهنمایی]] آن حضرت بر ران او علامت زدم<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹؛ ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۹.</ref>. البته [[ابن سکن]] که همانند [[ابن شاهین]] با استناد به این [[روایت]] نام جناده را در کتاب خود [[الحروف بالصحابه (کتاب9|الحروف بالصحابه]] آورده، می‌گوید: جز این، روایتی از او ندیده و اسناد حدیثش [[ضعیف]] است<ref>ر.ک: ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۹.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جنادة بن جراد عیلانی باهلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۱۹.</ref>
وی از [[بنوعیلان بن جاوة بن معن]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹؛ ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۹.</ref>، تیره‌ای از [[باهله]]، از [[قیس عیلان بن مضر]]<ref>ر.ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۲۴۵.</ref> است و بدین سبب به او «عیلانی» و [[باهلی]] گفته‌اند. برخی منابع به جای «جاوه»، «جئاوه»<ref>ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۸۱.</ref>، جاوه<ref>ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۲، ص۴۵۵.</ref>، جاده<ref>زبیدی، محمد بن محمد مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۴۱.</ref> و [[جناده]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۶۵</ref> آورده‌اند که باید تصحیف همان «جاوه» باشد؛ چنان که نام پدرش را جراده نیز گفته‌اند<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۸۳؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۱۴.</ref>. نیز برخی او را از بنوغیلان دانسته<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۸۳؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۱۱۰.</ref> و غیلانی<ref>ابن جوزی، ابوالفرج، تلقیح فهوم أهل الأثر، ص۱۷۴؛ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۹۰.</ref> خوانده‌اند که به احتمال، آن هم ناشی از تصحیف است. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۲۰.</ref> نسبت وی را «[[اسدی]]» نیز آورده است، ولی [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹.</ref> این [[نسب]] را برای جناده نشناخته، چون او از باهله است و شاید بین آنان پیمانی بوده است، وگرنه نمی‌توان او را اسدی دانست. به هر حال، گفته‌اند وی در [[بصره]] سکونت گزید<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹.</ref>. براساس خبری که از وی نقل شده است، او را در شمار [[صحابه]] آورده‌اند. وی می‌گوید: با شتری که بر بینی او علامت زده بودم، نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمدم. آن [[حضرت]] با [[اعتراض]] فرمود: «آیا جز صورت این [[حیوان]] جایی برای علامت زدن نیافتی؟» من شتری دیگر آوردم و با [[راهنمایی]] آن حضرت بر ران او علامت زدم<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹؛ ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۹.</ref>. البته [[ابن سکن]] که همانند [[ابن شاهین]] با استناد به این [[روایت]] نام جناده را در کتاب خود [[الحروف فی الصحابه (کتاب)|الحروف فی الصحابه]] آورده، می‌گوید: جز این، روایتی از او ندیده و اسناد حدیثش [[ضعیف]] است<ref>ر.ک: ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۹.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جنادة بن جراد عیلانی باهلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۱۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۲

آشنایی اجمالی

وی از بنوعیلان بن جاوة بن معن[۱]، تیره‌ای از باهله، از قیس عیلان بن مضر[۲] است و بدین سبب به او «عیلانی» و باهلی گفته‌اند. برخی منابع به جای «جاوه»، «جئاوه»[۳]، جاوه[۴]، جاده[۵] و جناده[۶] آورده‌اند که باید تصحیف همان «جاوه» باشد؛ چنان که نام پدرش را جراده نیز گفته‌اند[۷]. نیز برخی او را از بنوغیلان دانسته[۸] و غیلانی[۹] خوانده‌اند که به احتمال، آن هم ناشی از تصحیف است. ابن عبدالبر[۱۰] نسبت وی را «اسدی» نیز آورده است، ولی ابن اثیر[۱۱] این نسب را برای جناده نشناخته، چون او از باهله است و شاید بین آنان پیمانی بوده است، وگرنه نمی‌توان او را اسدی دانست. به هر حال، گفته‌اند وی در بصره سکونت گزید[۱۲]. براساس خبری که از وی نقل شده است، او را در شمار صحابه آورده‌اند. وی می‌گوید: با شتری که بر بینی او علامت زده بودم، نزد رسول خدا(ص) آمدم. آن حضرت با اعتراض فرمود: «آیا جز صورت این حیوان جایی برای علامت زدن نیافتی؟» من شتری دیگر آوردم و با راهنمایی آن حضرت بر ران او علامت زدم[۱۳]. البته ابن سکن که همانند ابن شاهین با استناد به این روایت نام جناده را در کتاب خود الحروف فی الصحابه آورده، می‌گوید: جز این، روایتی از او ندیده و اسناد حدیثش ضعیف است[۱۴].[۱۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹؛ ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۹.
  2. ر.ک: ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۲۴۵.
  3. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۸۱.
  4. ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۲، ص۴۵۵.
  5. زبیدی، محمد بن محمد مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۴۱.
  6. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۶۵
  7. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۸۳؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۱۴.
  8. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۸۳؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۱۱۰.
  9. ابن جوزی، ابوالفرج، تلقیح فهوم أهل الأثر، ص۱۷۴؛ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۹۰.
  10. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۲۰.
  11. ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹.
  12. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹.
  13. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن اثیر، اسد الغابه ج۱، ص۵۵۹؛ ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۹.
  14. ر.ک: ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۹.
  15. خانجانی، قاسم، مقاله «جنادة بن جراد عیلانی باهلی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۱۹.