عاد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۱ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

قوم عاد کیستند؟

«قوم عاد» به مدد اندام‌های نیرومند و هیکل‌هایی تنومند و مقاوم که خداوند به ایشان عطا فرموده بود، در دیار خود قنات‌ها حفر کرده و با کشت زمین، زراعت‌ها و باغ‌هایی ایجاد کردند و قصور و ابنیه مستحکم بنا نمودند. آنان شهرهای بزرگی در دشت، از شقوق تا اجفر بنا کرده بودند[۱] و روزگار متمادی در زندگی سرشار از خوشی و نعمت به سر می‌بردند. خداوند نعمت‌های فراوان و برکات بسیار به آنان عطا کرده بود؛ چندان که نعمات فراوانی که خدا به این ملت عطا کرده بود، کمتر قومی از آن برخوردار بودند، ولی این مردم به جای سپاس و حق‌شناسی خدای یگانه، بت‌ها را معبود خویش قرار دادند[۲]. قوم عاد بت‌های «وَدا»، «سُواع»، «یغوث»، «یعوق» و«نسر» می‌‌پرستیدند ضمن اینکه ابن عباس از پرستش بت دیگری به نام «الهتار» توسط آنان خبر داده است[۳]. بر اساس اطلاعات قرآن مجید، پیغمبری به نام هود(ع)، بر قبیله عاد مبعوث شد تا آنان را به پرستش خدای یگانه دعوت ‌نماید، اما فقط عده کمی، به او گرویدند. تا اینکه سرانجام، در پی عصیان این قوم، خداوند عذابش را بر آنان نازل کرد[۴]. به گفته مردم حضرموت، حضرت هود(ع) پس از هلاک قوم عاد در حضرموت سکنی گزید و در نهایت در شرق این سرزمین در دو منزلی شهر تریم از دنیا رفت و همان جا در نزدیکی دره برهوت دفن شد[۵].[۶]

عاد از دیدگاه قرآنی

قوم هود (ع) از اقوام عرب و متعلق به ماقبل تاریخند و از آنها در تاریخ نامی به میان نیامده و در تورات به آنها اشاره‌ای نشده و فقط قرآن مقداری از حالات آنها را ضمن آیات نقل کرده است. آنها در سرزمین احقاف در جنوب جزیرة‌العرب در قسمت‌های "الربع‌الخالی" می‌زیستند که در گذشته آباد بود؛ چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ [۷]. پیامبر آنها هود (ع) بود؛ ولی پیامبران دیگری هم داشتند ﴿كَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِينَ[۸]. آنها مردمانی بت‌پرست بودند ﴿قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ[۹] قیامت را نیز انکار می‌کردند ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ[۱۰] در سرزمین حاصل‌خیز و سرسبز و پرآب می‌زیستند و مردمانی قوی‌ هیکل و مرفه بودند ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۱۱]. ثروت بسیار و عمرهای طولانی و نیروهای زیاد، بیشترشان را به غفلت و بی‌خبری و سرانجام ظلم و طغیان کشانده بود؛ تا آنجا که -به گفته قرآن- کسی را نیرومندتر از خود نمی‌دانستند. فاصله طبقاتی میان آنان شدید بود، به زیردستان خود بسیار ستم می‌کردند و راه گردن‌کشی و استکبار را پیشه خود کرده بودند و بدتر از همه کارهایشان، بت‌پرستی بود.

خداوند حضرت هود (ع) را از میان آنان و برای ارشاد آنها برانگیخت؛ اما مردم ضمن اصرار بر بت‌پرستی می‌گفتند: "برای ما فرقی نمی‌کند ما را پند دهی یا پند ندهی؛ این کار رفتار گذشتگان است". و به آزار و تمسخر پیغمبر خدا پرداختند، تا این که عذاب الهی آنها را هلاک کرد.

قرآن کریم درباره چگونگی هلاکت قوم هود (عاد) می‌فرماید: ﴿ وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِيَةٍ [۱۲]

در آیات مختلف قرآن کریم، بادی که سبب هلاکت قوم هود شد به این اوصاف معرفی شده است: عقیم (باد نازا)؛ صرصر (باد سرد یا شدید)؛ عاتیه (باد سرکش و طاغی﴿رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ (بادی که عذاب دردناک همراه داشت) ﴿فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۳].[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. حسین عمادزاده اصفهانی|عمادزاده اصفهانی، حسین، تاریخ انبیا از آدم تا خاتم، ص۲۴۳.
  2. محمد احمد جاد المولی و همکاران، قصه‌های قرآن، مترجم: مصطفی زمانی، ص۵۴.
  3. شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۳۳.
  4. محمد احمد جاد المولی و همکاران، قصه‌های قرآن، مترجم: مصطفی زمانی، ص۵۴.
  5. شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۳۳.
  6. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۵۰.
  7. «و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد» سوره احقاف، آیه ۲۱.
  8. «(قوم) عاد پیامبران را دروغگو شمردند» سوره شعراء، آیه ۱۲۳.
  9. «گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاورده‌ای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمی‌کشیم و ما به تو ایمان نمی‌آوریم» سوره هود، آیه ۵۳.
  10. «قوم ثمود و عاد، آن (هنگامه) درهم کوبنده را دروغ شمردند» سوره حاقه، آیه ۴.
  11. «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
  12. «و اما (قوم) عاد با تندباد سردی بنیان‌کن، از میان برداشته شد که (خداوند) آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان چیره گردانید و آن قوم را در آن (شب و روز) ها بر زمین افتاده می‌دیدی، گویی تنه‌های خرمابن‌هایی فرو افتاده‌اند. آیا از ایشان بازمانده‌ای می‌بینی؟» سوره حاقه، آیه ۶-۸.
  13. «آنگاه، چون آن (عذاب) را مانند ابری سایه‌گستر دیدند که رو به درّه‌های آنان دارد گفتند: این ابری است که برای ما باران‌زاست؛ (نه)، بلکه همان است که آن را به شتاب می‌خواستید، (تند) بادی است که در آن عذابی دردناک است» سوره احقاف، آیه ۲۴.
  14. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص ۳۸۷۸.