عاد در تاریخ اسلامی
از جمله اعمال قوم عاد
از آیات قرآن کریم و سرزنش هود(ع) مشخص میشود که قوم عاد چه کارهایی میکردند. از جمله اینکه در جاهای بلند و قلههای کوه، ساختمانهایی بنا میکردند بدون اینکه احتیاجی به آنها داشته باشند و گویا فقط به خاطر فخر فروشی بر دیگران یا تفریح کردن آنها را میساختند. از این رو هود در مقام سرزنش میگوید: «آیا در هر جای بلندی (که میرسید) به بیهوده سری (و روی سرگرمی و هوسرانی) ساختمانی برای نشانه بنا میکنید»[۱]. و در تفسیر مجمع البیان آمده است: قوم عاد برجهای بلندی برای کبوتران میساختند و کبوتران را برای بازی در آنجا نگهداری میکردند و هود آنها را از این کار سرزنش مینمود[۲]. از جمله این که گویا ایشان اصلاً به فکر مرگ نبودند و قلعههای بسیار محکم و بناهای مرتفع میساختند. هود به آنها میگفت: «و شما خانههای محکم میسازید مثل آنکه میخواهید جاویدان در آن باشید. اگر به فکر مرگ و سرانجام زندگی بودید، کجا چنین عمارتهای محکمی بنا میکردید». دیگر آنکه «شما چون دست به سوی کسی بگشایید مانند جباران از حدّ میگذرانید»[۳]. یعنی وقتی میخواهید کسی را در برابر خطایی که از وی سرزده، تنبیه کنید تا سرحدّ کشتن او را مورد آزار قرار میدهید و مانند سرکشان و جبّاران از حدّ میگذرانید و خلاصه آنکه شما در هر دو طرف، شهوت و غضب را از حدّ گذرانده و زیادهروی میکنید و از مرز بندگی فراتر مینهید.
به دنبال آن، نعمتهای خدا را بر ایشان بر میشمرد تا با یادآوری آن نعمتها، از اعمال خود دست بردارند و به یاد خدا و روز جزا افتند، اما اندرزهای دل نشین آن حضرت بر آن دلهای سختتر از سنگ اثر نمیکرد و در مقام تکذیب آن حضرت برآمده و میگفتند: «ما عذاب نخواهیم شد و پند دادن و ندادن تو برای ما یکسان است». خدای تعالی نیز به دنبال تکذیب آن مردم و نپذیرفتن پندهای سودمند هود میفرماید: «هود را تکذیب کردند و دروغگویش شمردند. ما هم نابودشان کردیم، و در این موضوع عبرتی است و بیشترشان مؤمن نبودند»[۴].[۵]
خشکسالی در سرزمین عاد
مورّخان مینویسند: قوم عاد بر اثر تکذیب هود سه یا هفت سال دچار خشکسالی و قحطی شدند. چشمهها خشک شد و باران نبارید و برای تهیه آب به سختی افتادند و ناچار به حفر چاههای عمیق شدند، ولی باز هم آب به حدّ کفایت نبود و زندگی بر آنها سخت شد. هود برای تبلیغ دین حق از این فرصت استفاده کرد و چنان که در بالا اشاره شد، به آنها وعده داد که اگر ایمان بیاورید، خداوند باران فراوان بر شما ببارد و نیرؤیتان افزایش یابد؛ ولی باز هم متنبّه نشدند و از بتپرستی دست نکشیدند. آنها وقتی اصرار هود را در ترویج مرام خویش دیدند، گفتند: «ای هود! برای ما دلیل روشن و برهانی نیاوردی و ما به خاطر گفتار تو از خدایان خود دست بردار نیستیم و به تو ایمان نمیآوریم»[۶]. و به تدریج زبان به اهانت و تمسخر آن حضرت گشودند و گفتند: «ما درباره تو چیزی جز این نگوییم که بعضی از خدایان ما به تو آسیبی رساندهاند»[۷]. که به اختلال حواس دچار شده و عقلت را از دست دادهای. پس از این نیز پا را فراتر نهاده گفتند: «آیا تو آمدهای که ما خدای یگانه را بپرستیم و از آن چه پدرانمان میپرستیدهاند، دست بداریم. اگر راست میگویی آن عذابی را که بدان تهدیدمان میکنی، برای ما بیاور»[۸]. هود به ایشان فرمود: «عذاب و غضب پروردگارتان بر شما محقق گشت. آیا در مورد نامهایی که شما و پدرانتان نامگذاری کرده و ساختهاید و خدا درباره آن دلیلی نازل نکرده با من مجادله میکنید؟ پس منتظر (عذاب الهی) باشید که من نیز منتظر ورود آن بر شما هستم»[۹].
«و اگر شما روی بگردانید و سخنم را نپذیرید، من آنچه را مأمور به رسالت آن بودم به شما ابلاغ کردم و خدای من به کیفر تکذیب و شرک و کفرتان شما را نابود کرده و مردم دیگری را جانشین شما خواهد کرد و شما هیچگونه زیان و ضرری به خدا نمیزنید»[۱۰]. بلکه به خودتان ضرر میزنید که از کاروان سعادت بازمانده و بدبخت خواهید شد.[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ ﴿أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ﴾ «آیا بر هر بلندی بنایی از سر بازی (و بیهوده) میسازید؟» سوره شعراء، آیه ۱۲۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۱۹۸؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۴۸.
- ↑ ﴿وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ﴾ «و چون خشم میآورید، چون گردنکشان خشم میآورید» سوره شعراء، آیه ۱۳۰.
- ↑ ﴿فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ «آنگاه او را دروغگو شمردند بنابراین ما نابودشان کردیم؛ بیگمان در آن نشانهای است و بیشتر آنان مؤمن نبودند» سوره شعراء، آیه ۱۳۹.
- ↑ رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۹۲.
- ↑ ﴿قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ﴾ «گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.
- ↑ ﴿إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ﴾ «ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است» سوره هود، آیه ۵۴.
- ↑ ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾ «گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۰.
- ↑ ﴿قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ﴾ «گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ﴾ «پس اگر (هم) رو بگردانید من آنچه را که برای آن به سوی شما فرستاده شدهام به شما رساندهام و خداوند قوم دیگری جز شما را جانشین خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمیرسانید، بیگمان پروردگار من نگاهبان همه چیز است» سوره هود، آیه ۵۷.
- ↑ رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۹۳.