عاد در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

  1. ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ * وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ * وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ[۱].
  2. ﴿وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ * كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ * أَلَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِيمَ وَأَصْحَابِ مَدْيَنَ وَالْمُؤْتَفِكَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۲].
  3. ﴿وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ * فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ * تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ[۳].
  4. ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ * إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ * الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ * فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ * إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ[۴]

نکات

در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. خداوند خطاب به پیامبر و مردم عصر بعثت آزار رسانی و اذیت‌های قوم عاد، به هود پیامبر را برای عبرت گرفتن متذکر می‌شود: ﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ... وَعَادٍ... وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ؛
  2. زیاد بودن قدرت قوم عاد، در مقایسه با منافقان زمان پیامبر: ﴿كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً؛
  3. ثروت افزون‌تر امتیازات قوم عاد، در مقایسه با منافقان عصر پیامبر: ﴿كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا... وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا؛
  4. جمعیت بیشتر از امتیازات قوم عاد، در مقایسه با منافقان عصر پیامبر: ﴿كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا... وَأَكْثَرَ... وَأَوْلَادًا؛
  5. قوم عاد برخوردار از امکاناتی، همچون امکانات مشرکان مکّه: ﴿فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ * تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ؛
  6. نواختن شلاّق عذاب بر قوم عاد، نمونه‌ای از کمین‌گذاری خداوند برای مخالفان پیامبر: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ *... فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ * إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ[۵].

عاد، چه قومی بودند؟

خدای تعالی، در قرآن مجید، ۲۴ بار، به واژه عاد اشاره فرموده، که با مراجعه به بعضی از آن موارد؛ با کمک تاریخ و علم تفسیر؛ می‌توان، با جغرافیای سرزمین آن قوم آشنا گردید، از جمله آیات زیر: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ * إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ[۶].

با استفاده از تفسیر؛ می‌توان قوم عاد را شناخت، برخی از دانشمندان می‌نویسند: عاد همان قوم پیامبر بزرگ خدا هود است، بعضی معتقدند عاد، بر دو قبیله اطلاق می‌شود: قبیله‌ای، که در گذشته بسیار دور زندگی داشتند و قرآن، از آنها تعبیر به عاد الاولی کرده است[۷] آنها احتمالاً قبل از تاریخ زندگی می‌کرده‌اند. قبیله دوم، که در دوران تاریخ بشر و احتمالاً حدود هفتاد سال قبل از میلاد مسیح(ع) وجود داشتند و به نام عاد مشهورند و در سرزمین احقاف، یا یمن زندگی می‌کردند؛ و قامت‌هایی بلند و اندامی نیرومند داشتند و به همین دلیل جنگجویانی زبده محسوب می‌شدند. به علاوه، از نظر تمدن ظاهری، نیز پیشرفته بودند. شهر‌هایی آباد و زمین‌های خرم و سرسبز و کاخ‌های عظیم و باغ‌های پر طراوت داشتند. بعضی می‌گویند عاد نام جد این قبیله است و قبیله را معمولاً به نام جد آن قبیله می‌خوانند.

سپس می‌افزاید: همان شهر ارم پر شکوه و عظیم... در این که عاد نام شخص یا قبیله است، یا محل و شهری است... در میان مفسران گفتگو است. زمخشری، در کشاف از بعضی نقل می‌کند، که عاد فرزند عوص و او فرزند ارم و او فرزند سام فرزند نوح است و از آنجا که نام جد قبیله بر آن قبیله اطلاق می‌شده، به قبیله عاد، نیز ارم می‌گفتند. بعضی، نیز معتقدند، که ارم همان عاد اولی است و عاد قبیله دوم است. در حالی که بعضی نیز معتقدند ارم نام شهر و سرزمین آنها است[۸]، ولی مناسب با آیه بعد، این است که ارم نام شهر بی‌نظیر آنها باشد.

برخی از بزرگان، زیر عنوان سخنی، درباره قصه هود[۹]، می‌نویسد: «عاد، قوم هود: عادیان، قومی از عرب بودند از بشر‌های قبل تاریخ، که در جزیره العرب زندگی می‌کردند درباره آنان خبری به ما نرسیده و آثارشان محو شده و تاریخ از زندگی ایشان جز داستان‌هایی غیر قابل اعتماد، چیز دیگری ثبت نکرده و در تورات موجود ذکری از ایشان نیست. آنچه قرآن، درباره ایشان ذکر می‌کند این است که: قومی بودند، به نام عاد که، گاهی آنها را عاد نخستین[۱۰] نامیده‌اند و اشاره به آن است که قوم دومی هم به نام عاد وجود داشته‌اند، که بعد از قوم نوح[۱۱] در «احقاف» واقع در جزیره العرب سکونت داشته‌اند.

این قوم دارای هیکل‌هایی بلند و ساختمان بدنی گسترده و نیرو وسطوت فراوان و نیز متمدن، پیشرفته و مترقی بودند و شهرهای آباد و سرزمین‌های بارور و باغستان‌ها و نخلستان‌ها و مزارع و مسکن‌های آبرومند داشتند. تاریخ انبیا، زیر عنوان مساکن عاد، می‌نویسد: «قوم عاد، در اراضی احقاف، در شمال ربع الخالی و شرق عمان، که اکنون شهرهای رمال است مجاور بوده و یکی از مکتشفین اروپا، در همین اراضی، معادن و جواهر و اموال و اثاثیه وافر، زیرزمین یافت، که از آثار پی برده بود؛ که از سرزمین عاد است»[۱۲].[۱۳]

نتیجه بررسی پژوهش

از، بررسی آثار مفسران و تاریخ این قوم، به این نتیجه می‌رسیم، که دو گروه به نام عاد، در تاریخ وجود داشته:

  1. عاد نخستین عاد الاولی که در نسب به عاد بن عوص بن ارم بن سام بن نوح می‌رسند، که خداوند آنها را به جدشان ارم معرفی فرموده، که در شبه جزیره عربستان زندگی می‌کرده‌اند و دوران زندگیشان ماقبل تاریخ بوده و جز افسانه‌هایی، از آنها باقی نمانده و آثارشان محو شده و در آیه ۵۰ سوره مبارکه نجم، در قرآن به وجود آنها اشاره رفته است.
  2. عاد گروه دوم قومی بوده‌اند؛ که بعد از قوم نوح، در احقاف واقع در عربستان سکونت داشته و این طایفه، دارای بدن‌هایی قوی بوده و مردمی پیشرفته و متمدن بوده‌اند، به طوری که، در قرآن مجید در سوره فجر، در توصیف آنها می‌فرماید: ﴿الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ[۱۴] و چنانچه بیان شد: زمان زندگیشان حدود ۷۰۰ سال قبل، از میلاد، در سرزمین احقاف، یا یمن بوده است.

پس منظور از ارض، در آیه مورد تحقیق، شامل دو نقطه از جزیره العرب می‌شود: یکی احقاف - که جغرافیای آن: زیر همین عنوان قبلاً توضیح داده شده- و در این مقوله، به جغرافیای یمن، به طور اجمال اشاره می‌نماییم.[۱۵]

منابع

پانویس

  1. «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمی‌شناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهان‌ها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شده‌اید انکار می‌کنیم و بی‌گمان به آنچه ما را بدان فرا می‌خوانید در دودلی گمان‌انگیزی هستیم * و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بی‌گمان بر آزاری که می‌دهیدمان شکیبایی پیشه می‌کنیم و توکّل‌کنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند * و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بی‌گمان ستمگران را نابود خواهیم کرد» سوره ابراهیم، آیه ۹ و ۱۲ و ۱۳.
  2. «خداوند به مردان و زنان منافق و کافران، آتش دوزخ را وعده کرده است که در آن جاودانند، همان آنان را بس! و خداوند آنان را لعنت کرده است و عذابی پایدار خواهند داشت * (حال و روز شما منافقان) همانند پیشینیانتان (است) که نیرومندتر و داراتر و پرفرزندتر از شما بودند؛ آنان بهره خویش بردند شما نیز بهره خویش گرفتید همچون کسانی که پیش از شما به بهره خویش رسیدند و (در یاوه گویی) فرو رفتید چنانکه آنان فرو رفتند؛ آنانند که کردارهاشان در این جهان و در جهان واپسین تباه است و آنانند که زیانکارند * آیا خبر پیشینیان آنان: قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین و سرزمین‌های زیرورو شده (ی قوم لوط) به آنها نرسیده است که پیامبرانشان برای آنها برهان‌ها آوردند؛ خداوند بر آن نبود که به آنان ستم کند ولی آنان خود به خویش ستم می‌ورزیدند» سوره توبه، آیه ۶۸-۷۰.
  3. «و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیم‌دهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک می‌گفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ می‌هراسم * آنگاه، چون آن (عذاب) را مانند ابری سایه‌گستر دیدند که رو به درّه‌های آنان دارد گفتند: این ابری است که برای ما باران‌زاست؛ (نه)، بلکه همان است که آن را به شتاب می‌خواستید، (تند) بادی است که در آن عذابی دردناک است * که به فرمان پروردگارش همه چیز را از میان برمی‌دارد، آنگاه چنان شدند که جز خانه‌هاشان چیزی دیده نمی‌شد، بدین‌گونه بزهکاران را کیفر می‌دهیم * و به راستی ما به آنان در چیزهایی توانمندی دادیم که به شما در آنها توانمندی نداده‌ایم و برای آنان گوش و دیدگان و دل‌هایی نهادیم، اما گوش و دیدگان و دل‌های آنان هیچ به کارشان نیامد زیرا آیات خداوند را انکار می‌کردند و (کیفر) آنچه به ریشخند می‌گرفتند آنها را فرا گرفت» سوره احقاف، آیه ۲۱-۲۶.
  4. «آیا درنیافته‌ای که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ * با (مردم شهر) “ارم” که دارای ستون‌های بزرگ بود * که مانند آن در میان شهرها نیافریده‌اند * سرانجام پروردگارت بر (سر) آنان تازیانه عذاب فرو کشید * بی‌گمان پروردگارت در کمینگاه است» سوره فجر، آیه ۶-۸ و ۱۳-۱۴.
  5. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۱۵۸.
  6. «آیا درنیافته‌ای که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ * با (مردم شهر) «ارم» که دارای ستون‌های بزرگ بود» سوره فجر، آیه ۶-۷.
  7. نجم آیه ۵۰.
  8. تفسیر کشاف، ج۴، ص۷۴۷. همین مضمون را قرطبی نیز در تفسیرش آورده.
  9. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۲۰، صفحه۱۷۱.
  10. نجم ۵۰.
  11. اعراف ۶۹.
  12. حسین، عمادزاده، تاریخ انبیا از آدم تا خاتم، ص۲۴۳.
  13. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۹۳.
  14. «که مانند آن در میان شهرها نیافریده‌اند؛» سوره فجر، آیه ۸.
  15. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۹۵.