اشعث بن حاتم در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۰ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آشنایی اجمالی

الاشعث بن حاتم، تنها در یک سند تفسیر کنز الدقائق و به گزارش از مجمع البیان ذکر شده است:

«وَ فِي مَجْمَعِ الْبَيَانِ: وَ روی الْعَيَّاشِيِّ فِي تَفْسِيرِهِ[۱] بِإِسْنَادِ عَنِ الْأَشْعَثِ بْنِ حَاتِمٍ[۲] قَالَ: كُنْتُ بِخُرَاسَانَ حَيْثُ اجْتَمَعَ الرِّضَا(ع) وَ الْفَضْلُ بْنُ سَهْلٍ وَ الْمَأْمُونُ فِي الْإِيوَانِ الْحِيرِيِّ بِمَرْوَ فَوُضِعَتِ الْمَائِدَةُ فَقَالَ الرِّضَا(ع): إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ سَأَلَنِي بِالْمَدِينَةِ فَقَالَ النَّهَارُ خُلِقَ قَبْلُ أَمِ اللَّيْلُ فَمَا عِنْدَكُمْ قَالَ فَأَدَارُوا الْكَلَامَ وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُمْ فِي ذَلِكَ شَيْءٌ فَقَالَ الْفَضْلُ لِلرِّضَا(ع): أَخْبِرْنَا بِهَا أَصْلَحَكَ اللَّهُ قَالَ(ع): نَعَمْ مِنَ الْقُرْآنِ أَمْ مِنَ الْحِسَابِ قَالَ لَهُ الْفَضْلُ مِنْ جِهَةِ الْحِسَابِ فَقَالَ(ع): قَدْ عَلِمْتَ يَا فَضْلُ أَنَّ طَالِعَ الدُّنْيَا السَّرَطَانُ وَ الْكَوَاكِبُ فِي مَوَاضِعِ شَرَفِهَا فَزُحَلُ فِي الْمِيزَانِ وَ الْمُشْتَرِي فِي السَّرَطَانِ وَ الشَّمْسُ فِي الْحَمَلِ وَ الْقَمَرُ فِي الثَّوْرِ وَ ذَلِكَ يَدُلُّ عَلَى كَيْنُونَةِ الشَّمْسِ فِي الْحَمَلِ مِنَ الْعَاشِرِ مِنَ الطَّالِعِ فِي وَسَطِ السَّمَاءِ فَالنَّهَارُ خُلِقَ قَبْلَ اللَّيْلِ وَ أَمَّا فِي الْقُرْآنِ فَهُوَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ[۳] أَيْ قَدْ سَبَقَهُ النَّهَارُ»[۴].[۵]

شرح حال راوی

اشعث بن حاتم در کتاب‌های رجالی شیعه و اهل سنت ذکر نشده؛ ولی در سند سه روایت واقع شده است: دو روایت در تفسیر العیاشی و یک روایت در المحاسن برقی. روایت دوم تفسیر العیاشی[۶] نیز مانند روایت یاد شده، مرسل است؛ یعنی إسناد عیاشی به اشعث بن حاتم ذکر نشده است:

«عَنِ الْأَشْعَثِ بْنِ حَاتِمٍ قَالَ قَالَ ذُو الرِّئَاسَتَيْنِ[۷] قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَمَّا اخْتَلَفَ فِيهِ النَّاسُ مِنَ الرُّؤْيَةِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لَا يُرَى فَقَالَ يَا أَبَا الْعَبَّاسِ مَنْ وَصَفَ اللَّهَ بِخِلَافِ مَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ فَقَدْ أَعْظَمَ الْفِرْيَةَ عَلَى اللَّهِ قَالَ اللَّهُ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ[۸] هَذِهِ الْأَبْصَارُ لَيْسَتْ هِيَ الْأَعْيُنَ إِنَّمَا هِيَ الْأَبْصَارُ الَّتِي فِي الْقُلُوبِ لَا تَقَعُ عَلَيْهِ الْأَوْهَامُ وَ لَا يُدْرَكُ كَيْفَ هُوَ»[۹].

روایت المحاسن مسند است:

«عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ أَخْبَرَنِي الْأَشْعَثُ بْنُ حَاتِمٍ أَنَّهُ سَأَلَ الرِّضَا(ع) عَنْ شَيْءٍ مِنَ التَّوْحِيدِ فَقَالَ أَ لَا تَقْرَأِ الْقُرْآنَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ اقْرَأْ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ[۱۰] فَقَرَأْتُ فَقَالَ مَا الْأَبْصَارُ قُلْتُ أَبْصَارُ الْعَيْنِ قَالَ لَا إِنَّمَا عَنَى الْأَوْهَامَ لَا تُدْرِكُ الْأَوْهَامُ كَيْفِيَّتَهُ وَ هُوَ يُدْرِكُ كُلَّ فَهْمٍ»[۱۱].

پس از کاوش بسیار در منابع مختلف، هیچ گزارشی از حال اشعث بن حاتم به دست نیامد؛ لکن از سه روایت یاد شده، برداشت می‌شود که وی با حاکمان زمانش، مانند فضل بن سهل (وزیر مأمون عباسی) رابطه داشته و در جلسات مأمون که بیشتر نشست‌های علمی و مناظراتی بوده و با حضور امام رضا(ع) تشکیل می‌شده، شرکت داشته است.

بر این اساس، مذهب و گرایش فکری اشعث بن حاتم و جایگاه حدیثی وی مشخص نیست، در نتیجه از راویان مهمل به شمار می‌آید.[۱۲]

منابع

پانویس

  1. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۷۳، ح۷۹۸. در تفسیر العیاشی موجود، إسناد عیاشی به اشعث بن حاتم ذکر نشده و حدیث مرسل است.
  2. آلوسی از مفسران اهل سنت نیز در تفسیرش این روایت را از تفسیر العیاشی نقل کرده است: روی العیاشی فی تفسیره بالإسناد عن الأشعث بن حاتم...؛ (روح المعانی، ج۲۳، ص۲۲) از عبارت مرحوم طبرسی در مجمع البیان و آلوسی برداشت می‌شود که نسخه اصلی تفسیر العیاشی که احادیث آن سنددار بوده، در اختیارشان قرار داشته است.
  3. نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند سوره یس، آیه ۴۰.
  4. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۱، ص۸۰ به گزارش از مجمع البیان، ج۸، ص۶۶۴.
  5. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 309-310.
  6. روایت نخست، روایت مورد بحث است.
  7. لقب فضل بن سهل وزیر مأمون عباسی بوده که در روایت، نخست نام وی ذکر شده است.
  8. چشم‌ها او را در نمی‌یابند و او چشم‌ها را در می‌یابد و او نازک‌بین آگاه است سوره انعام، آیه ۱۰۳.
  9. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۷۳.
  10. چشم‌ها او را در نمی‌یابند و او چشم‌ها را در می‌یابد و او نازک‌بین آگاه است سوره انعام، آیه ۱۰۳.
  11. المحاسن، ج۱، ص۲۳۹.
  12. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 310-311.