قوم در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

ملت، گروه و مردم[۱].

إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ[۲].

کلمه قوم از اصطلاحاتی است که برای اشاره به گروه‌های انسانی در قرآن کریم وارد شده است. قوم به تیره نژادی اطلاق می‌شود؛ مثل قوم عرب، قوم فارس و قوم تُرک. قوم از قبیله بزرگ‌تر و از امّت کوچک‌تر است و با توجه به ریشه آن، به جماعتی اطلاق می‌شود که به تدبیر و عمل مربوط به خود قیام کرده باشند[۳].

در فرهنگ سیاسی، واژه قوم بر گروهی از مردم که زبان یا آداب و رسوم یا مقتضیات اجتماعی مشترکی دارند، دلالت دارد[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۹۳.
  2. «بی‌گمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد» سوره قصص، آیه ۷۶.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. ج۹، ص۳۴۴.
  4. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۴۳.
  5. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۴۵۴-۴۵۵.