نهضت‌های شیعی در دوران عباسیان

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۳ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

از آنجا که شیعیان دربارۀ حکومت، نظر خاصّ دارند و خلافت را ویژۀ امامان معصوم از اهل بیت می‌دانند، ازاین‌رو حکّام جور و خلفای غاصب را به عنوان امام جائر می‌شناسند و زیر بار آنان نمی‌روند. این تفکّر از صدر اسلام وجود داشت و نهضت‌هایی را پایه‌ریزی کرد. در عراق و حجاز و سرزمین‌های دیگر، شیعه بر ضدّ حکّام جور شورش می‌کرد. نهضت‌هایی که بر ضدّ امویان و عباسیان در سده‌های آغاز در تواریخ ثبت شده بسیار است. گاهی شورش‌های فردی بوده، گاهی حرکت‌های عمومی که به فتح شهرها و مناطقی انجامیده و حکومت‌هایی هم برپا شده است[۱].

قیام علویان

با بر ملا شدن هویت و چهره اصلی خاندان بنی عباس، و بروز هر گونه جنایتی از طرف آن‎ها، و همچنین با شروع درگیری بین امین و مأمون که به جنگی داخلی تبدیل شده بود، گروهی با هدف بازپس‌گیری خلافت از عباسیان، بر ضد بنی عباس قیام کردند. در این گروه که علویان (فرزندان و خاندان حضرت (ع) و فرزندان امام موسی بن جعفر (ع)) بیش از همه فعالیت داشتند، با نام «قیام علویان» در حجاز و عراق و یمن و فارس و خوزستان دست به شورش زدند.

ابراهیم بن موسی (ع) در یمن، حسین بن موسی (ع) در خوزستان و اهواز و فارس، زید بن موسی در بصره، محمد بن جعفر (ع) در حجاز و محمد بن طباطبا در کوفه، از مردم بیعت گرفتند و بر علیه عباسیان شوریدند. در این شرایط، مأمون در ابتدای راه بود و می‌خواست بر تخت خلافت بنشیند، پس وقوع این قیام‌های بزرگ او را به فکر برنامه‌ای جامع و حیاتی انداخت. او با دعوت از امام رضا (ع) به عنوان بزرگ علویان به سوی مقر خلافتش، و ابراز دوستی و علاقه به خاندان اهل بیت (ع) و ناصحیح خواندن روش حکومتی خلفای گذشته و این که خلافت حق مسلم خاندان اهل بیت (ع) می‌باشد، تا حدودی از گرمی و حرارت این قیام‌ها کاست[۲].[۳]

قیام محمد بن عبدالله محض

قیام ابراهیم بن عبدالله محض

قیام شهید فخ

قیام یحیی بن عبدالله

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۸۶.
  2. برگرفته از کتاب: عباسیان از بعثت تا خلافت.
  3. محمدی، حسین، رضانامه ص ۵۷۵.