شیعه در لغت
مقدمه
واژه "شیعه" برگرفته از ریشه "ش - ی - ع" است. بررسی واژگان برگرفته از ریشه یاد شده نشان میدهد که این ریشه دو معنای متفاوت دارد: یکی منتشر شدن چیزی؛ مانند خبر و آب و دیگری به دنبال و همراه کسی رفتن و از کسی پیروی کردن. بیشتر واژهنگاران درباره وجود دو ساختارِ مصدری متفاوت برای "ش - ی - ع" و اینکه واژه شیعه با کدام یک از دو معنای یادشده پیوند دارد، به صراحت چیزی نگفتهاند[۱].
اما معنای لغوی برگزیده آنها برای شیعه (پیروان و یاران) نشان میدهد که آنها شیعه را برگرفته از "ش - ی - ع" به معنای دنبال و همراه کسی رفتن و پیروی کردن دانستهاند[۲]. برخی از لغتشناسان با بیان روشنِ دو ساختارِ متفاوتِ مصدری، شَاعَ یَشیعُ شَیعاً و شُیوعاً را به معنای منتشر شدن چیزی و شَاعَ یَشیعُ شِیاعاً را به معنای در پی و همراه کسی رفتن دانسته است[۳]. برخی در نگاهی نادر، با گزینش معنای "پخش شدن" برای "ش - ی - ع"، شیعه را در اصل شِیعَه (مصدر نوعی) به معنای گونه خاصی از انتشار یک اندیشه و عقیده دانسته که بعداً بر گروهی اطلاق شده است که با محوریت این نوع اندیشه گردهم آمدهاند[۴]. با توجه به آنچه گفته شد، میتوان شیعه را در لغت به گروهِ پیروان و یارانِ همفکر و همعقیده یک نفر تعریف کرد[۵].
واژه شیعه بر مفرد، مثنّا، جمع، مذکر و مؤنث یکسان اطلاق میشود. جمع آن شِیَع وأشیاع و اسم منسوب به آن، شیعی است[۶]. برخی تَشیّع (مصدر باب تفعل) را هم که از این ریشه است به معنای پیروی کردن دانستهاند؛ با این تفاوت که در تشیع، پیروی همراه با گرایش درونی و دوستی همراه با اخلاص مراد است[۷].[۸]
در مجموع چند معنا برای شیعه گفته شده است: اعوان و انصار[۹]، فرقه[۱۰]، تابع و پیرو[۱۱] و اصل آن "شیع" به معنای معاضدت، مساعدت[۱۲] یا توسّع در امری (مادی یا معنوی) است[۱۳].[۱۴]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ العین، ج۲، ص۱۹۰ - ۱۹۱؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۳۵؛ الصحاح، ج۳، ص۱۲۴۰، «شیع»؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۸/۱۸۸.
- ↑ تهذیب اللغه، ج۳، ص۶۱؛ لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸ - ۱۸۹.
- ↑ المنجد، ص۴۱۱، «شیع».
- ↑ التحقیق، ج۶، ص۱۶۶، «شیع».
- ↑ نک: معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۳۵؛ لسان العرب، ج۸، ص۱۸۹؛ تاج العروس، ج۵، ص۴۰۵، «شیع».
- ↑ النهایه، ج۲، ص۵۲۰؛ لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸؛ تاج العروس، ج۱۱، ص۲۵۷.
- ↑ اوائل المقالات، ص۱.
- ↑ اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶؛ ص۶۳۹ ـ ۶۴۲؛ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۳.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۹۱.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۶۶.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۷۹-۳۸۰.