باطن
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل باطن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- واژه باطن بهمعنای پنهان، نهان، حقیقت و اصل مورد نظر است. گرچه این واژه در نهج البلاغه گستره معنایی وسیعتری را به خود اختصاص داده است؛ مفاهیمی چون خدا، عالم غیب، دنیا، اشیاء، حوادث و انسان. باطل و درون انسان در ایجاد هنجارهای ماندگار در ساحتهای مختلف اهمیّت بسزایی دارد، تا جایی که میتوان یکی از اصول مهم تربیت و رفتارسازی را ناظر بر ایجاد تحوّل درونی دانست. از اینرو فرمود: هر که درونش نیکو باشد، بیرونش نیز نیکو خواهد بود[۱]. همچنین پلیدی ظاهر را ناشی از پلیدی باطن دانسته و اصلاح درون را موجب اصلاح ظاهر برمیشمرد. هرگاه درون آدمی سالم شود، ظاهر او نیز نیرومند و قوی خواهد شد. بنابراین آنچه در سیرت و رفتار آدمی نمایان میشود، نتیجه حالات درونی اوست که قابل کتمان هم نیست و به ناچار آثار خود را در جامعه بر جای میگذارد، زیرا: هیچ کس چیزی را در دل پنهان نکرد، مگر این که در لغزشهای زبان و حرکات چهرهاش نمودار شد[۲].
- امام علی (ع) ریشه اختلاف و جدایی میان انسانها را در باطن آنها میجوید و میفرماید: میان شما را جدایی نینداخته مگر ناپاکی باطنها و بدی اندیشهها؛ به این جهت بار یکدیگر را بر نمیدارید و پند و اندرز نمیدهید و به یکدیگر بذل و بخشش نمیکنید و با هم دوستی ندارید[۳][۴].
نحوه تأثیر باطن بر ظاهر
- سلامت باطنی بهواسطه اثر اصلاحی که در بینش فرد میگذارد، سبب سلامت و نیرومندی ظاهر میشود، که "پاکی درونها، دلیل درستی بینشهاست"[۵]؛ بینشهایی که منشأ و خاستگاه رفتارهای ما هستند. به همین دلیل "بینشمندترین فرد کسی است که عیبهای خود را ببیند و از گناهان خود دست شوید"[۶]. اما سلامت و پاکی درون حاصل توجه به معبود است، زیرا "هر که به یاد خدا باشد بینش و بصیرت یابد"[۷]، "یاد خدا جلادهنده بینشها و روشنایی درونهاست"[۸] و "خداوند سبحان ذکر و یاد خود را صیقل و روشنایی دلها قرار داد"[۹][۱۰].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ غرر الحکم، ۱ / ۱۹۳
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۵: «"مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِه"»
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۱۲: «"مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ إِلَّا خُبْثُ السَّرَائِرِ، وَ سُوءُ الضَّمَائِرِ، فَلَا تَوَازَرُونَ وَ لَا تَنَاصَحُونَ، وَ لَا تَبَاذَلُونَ وَ لَا تَوَادُّون"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 159- 160.
- ↑ غررالحکم، ۱ / ۴۸۳
- ↑ غرر الحکم، ص ۹۴
- ↑ غرر الحکم، ص ۹۳
- ↑ غرر الحکم، ص ۹۳
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۳: «"إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّكْرَ جِلاءً لِلْقُلُوب"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 160.