آیین دادرسی در قرآن
تأکید بر اجرای عدالت
قرآن که نخستین و مهمترین سرچشمه احکام اسلامی است، بر اجرای عدالت که اساس دادرسی است، تأکید ویژهای دارد. برای نمونه، خداوند میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾[۱].
در آیه دیگر میفرماید که به عدالت پایبند باشید، هر چند به زیان خود یا نزدیکانتان باشد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ﴾[۲].
همچنین فلسفه و آرمان بعثت پیامبران و نزول کتابهای آسمانی، اجرای عدالت معرفی شده است: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[۳].[۴]
ضرورت دادرسی
صحنه دادرسی، مهمترین صحنه تجلی روح عدالت در زندگی اجتماعی هر ملتی است و اسلام اهمیت ویژهای به آن داده است. در قرآن مجید، چندین آیه به طور مستقیم به بایستگی دادرسی اختصاص یافته است: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ﴾[۵]"
همچنین در قرآن آمده است: ﴿يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ﴾[۶].
از این آیه به روشنی درمییابیم که پیامبران به دادرسی میپرداختند و مهمترین وظیفه آنان (پس از دعوت به یکتاپرستی) دادرسی بود. دادرسی نیز از شئون جانشینی خدا در زمین دانسته شده است که جانشین باید ویژگیهای جانشین گذار را در خود فراهم آورد[۷].[۸]
عادلانه بودن دادرسی
در آیات دیگر تأکید شده است که دادرسی باید عادلانه و بر اساس احکام الهی باشد: ﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ﴾[۹].
﴿...فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ...﴾[۱۰].
﴿إِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ﴾[۱۱].[۱۲]
ملاک عادلانه بودن دادرسی
در قرآن، در کنار عادلانه بودن دادرسی، ملاک و ضابطه آن نیز بیان شده که محور بودن احکام الهی در دادرسی است. دادرسی اگر بر پایه احکام الهی باشد، عادلانه است و در غیر این صورت، فسق و ظلم و کفر معرفی شده است: ﴿مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۱۳].
﴿مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۱۴].
﴿مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾[۱۵].[۱۶]
ممنوع بودن دادستانی از حاکمان ستمگر
در آیاتی چند از قرآن نیز دادستانی از حاکمان ستم کار به شدت نکوهش شده است و عاملان آن، بسیار گمراه و دور از سعادت قلمداد شده اند: ﴿يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا﴾[۱۷].[۱۸]
لزوم تسلیم شدن در برابر حکم قاضی
در آیه دیگر میخوانیم: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾[۱۹]. سپس از حکمی که کردهای، در دلهایشان احساس ناراحتی نکنند و سر تسلیم فرود آورند.
یعنی همان گونه که دادرسی برای پیامبر و جانشینان او ضروری است، طرفین نزاع نیز باید به دادرسی ایشان و نتیجه آن هر چه باشد، تن در دهند. برخی دیگر از آیات، پیامبر اعظم(ص) را در دادرسی میان اهل کتاب مختار میگذارد: ﴿فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ﴾[۲۰].
با تأمل در آیات یادشده روشن میشود که لفظ حکم به کار رفته در آنها به معنی دادرسی رایج و اصطلاحی است، نه شیوه داوری که پیش از اسلام موجود بود.[۲۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.
- ↑ «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید هر چند به زیان خود یا پدر و مادر و یا نزدیکان (تان) باشد» سوره نساء، آیه ۱۳۵.
- ↑ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ درگاهزاده، محمد، آیین دادرسی پیامبر اعظم، ص ۱۶.
- ↑ «ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستادهایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کردهایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.
- ↑ سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۱۹۵.
- ↑ درگاهزاده، محمد، آیین دادرسی پیامبر اعظم، ص ۱۷.
- ↑ «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواستههای آنان پیروی مکن» سوره مائده، آیه ۴۹.
- ↑ «...میان آنان به داد داوری کن»... سوره مائده، آیه ۴۲.
- ↑ «و چون میان مردم داوری میکنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸.
- ↑ درگاهزاده، محمد، آیین دادرسی پیامبر اعظم، ص ۱۸.
- ↑ «و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۷.
- ↑ «و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند» سوره مائده، آیه ۴۵.
- ↑ «و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ درگاهزاده، محمد، آیین دادرسی پیامبر اعظم، ص ۱۸.
- ↑ «بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.
- ↑ درگاهزاده، محمد، آیین دادرسی پیامبر اعظم، ص ۱۸.
- ↑ «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.
- ↑ «پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان» سوره مائده، آیه ۴۲.
- ↑ درگاهزاده، محمد، آیین دادرسی پیامبر اعظم، ص ۱۹.