سبع مثانی
مقدمه
منظور نعمت معنوی خداوند به پیامبر و تسلی خاطر در برابر نعمتهای مادی است؛ زیرا معنای این کلام در خطاب به ایشان این است که بت پرستان نعمتهای مادی گوناگونی از قبیل اموال، فرزندان، تجمل و نیرو دارند و ما به نوبت خود نعمتهای معنوی گوناگون داریم، پس انگیزهای نیست که به مبارزه برای رسیدن به ثروتهای آنان بپردازی. ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ * لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ * وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ﴾[۱]
نکات: مفهوم آیه این است که به نعمتهای ظاهر و باطنی که داری بنگر و به نعمتهای ازواج اندک یا اصنافی از کافران اعتنا نکن. چون خداوند میگوید: ﴿آتَيْنَاكَ﴾ با خطاب با کاف نوعی اشاره به نعمت سبع من مثانی است، به طوری که در روایات زیادی از رسول خدا وارد شده و به وسیله امامان اهل بیت(ع) تفسیر شده سوره حمد است. [۲]
آیه مورد بحث همانطور که روشن گردید در مقام منت نهادن است، و در عین حال از آنجایی که در سیاق دعوت به صفح و اعراض قرار گرفته، این معنا را هم میرساند که موهبت عظمای قرآن که متضمن معارف الهی است و به اذن خدا به سوی هر کمال و سعادتی هدایت میکند کافی است که تو را (ای رسول خدا) بر صفح جمیل و اشتغال به یاد پروردگارت و سرگرمی به اطاعت او وادار سازد. «چهار دستور به رسول الله: عدم تمایل به دارایی کفار، غم نخوردن از کفر و استهزای آنان، خفض جناح برای مؤمنان و روشن ساختن مأموریت خود [۳] و در آیه همان گونه که در تفسیر آمده است، این محورها تأکید شده است:
- بهرهمندی پیامبر از سبع مثانی -سوره حمد - مقتضی پرهیز از چشم دوختن به دارائی دیگران: ﴿لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ﴾[۴]
- بهرهمندی از سبع مثانی و قرآن عظیم دلیل محزون نشدن پیامبر از کفر کافران و اجابت نکردن دعوت آن حضرت: ﴿وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ﴾[۵].
- بهرهمندی از سبع مثانیسوره حمد - لازمه تواضع و نرمخوئی پیامبر نسبت به مؤمنان: ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾[۶].
- برخورداری از سبع مثانی، مقتضی اظهار رسالتش و معرفی خود در جایگاه هشدار دهنده آشکار: ﴿وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ﴾[۷].
- سبع مثانی -سوره حمد - دارای جایگاه ویژه در میان سورههای قرآن و از عطایای خداوند بر پیامبر: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي﴾[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ «و بیگمان به تو سوره فاتحه و قرآن سترگ را دادهایم * به چیزی که دستههایی از کافران را بدان بهرهمند کردهایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن! * و بگو که این منم که بیمدهنده آشکارم» سوره حجر، آیه ۸۷-۸۹.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان ج ۱۲ ص ۲۸۲.
- ↑ تفسیر المیزان ج ۱۲ ص ۲۸۳.
- ↑ «به چیزی که دستههایی از کافران را بدان بهرهمند کردهایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.
- ↑ «به چیزی که دستههایی از کافران را بدان بهرهمند کردهایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.
- ↑ «به چیزی که دستههایی از کافران را بدان بهرهمند کردهایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.
- ↑ «و بگو که این منم که بیمدهنده آشکارم» سوره حجر، آیه ۸۹.
- ↑ «و بیگمان به تو سوره فاتحه و قرآن سترگ را دادهایم» سوره حجر، آیه ۸۷.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۶۸۰.