نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط HeydariBot(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
﴿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴾[۱]نکته: این آیهدستور العملی آموزشیتربیتی و تأدیبی راهبردی است به پیامبر برای تنظیم روابط اجتماعی، و خانوادگی و فردی، به معنای رابطه انسان با خودش که تکیه گاه و ایستادن وجودی و رفتاریانسان بر اساس علم و آگاهی باید باشد و برنقطههای تاریک بدون علم وآگاهی نایستد.
﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا﴾[۲]نکته: فرهنگسازیتعاون اجتماعی و جنبههای آموزشیتربیتی آن مورد نظر آیه است. و به ویژه برحفظ تعادل ودوری از اسراف وتبذیر تأکید شده است: ﴿وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا﴾[۳]
﴿وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا﴾[۴]نکته: دستور العمل تعادلاقتصادی برای پیامبر یک دستور راهبردی است که رسول خدا تحت امر تأدیبی آموزشی و تعلیمی خداوند قرار گرفته است.
﴿وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا * كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا﴾[۵]نکته: در این آیهپیامبر مخاطب دستوراخلاقی دوری از کبر و تکبر قرار گرفته که البته همه مردم به گونهای مخاطب آیه هستند.
﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا * وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا﴾[۷]نکته: در این آیه مسئله مهمی که مطرح گردیده است توجه به نهاد خانواده به ویژه نقش پدر، ومادر در تربیت و تکامل انسان است، که پیامبر ابتدا مخاطب توحید وعبادت خدا واقع شده و در کنار توحید و عبادت خدا، موضوع والدین وچگونگی رابطه با آنها مطرح شده که باید در کمال مهربانی و رأفترفتاری وگفتاری باشد مخصوصا به هنگام پیری و از کار افتادگی آنها و حتی دستورنیایش به پیامبر داده شده که بگو خدایا به آنها رحم کن، همان گونه من کودک بودم آنها به من رحم کردند و با مهربانی من را بزرگ و تربیت کردند.
﴿وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا﴾[۸]نکته: توجه دائم به خداوند از نکات مهمی است که خداپیامبر را اینگونه خواسته و تأدیب و تربیت نموده وحتی از نظر فرهنگ گفتاری هم خدا به پیامبر میفرماید: ﴿وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا﴾[۹] و هر گز در باره چیزی مگوی که فردا آن را انجام میدهم: مگر این که [بگوئی اگر] خدا بخواهد.
﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ * لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ﴾[۱۰]نکته: در این آیه تأدیب و آموزشصبر به پیامبر را مطرح نموده است و با توجه دادن به داستان یونسپیامبر که کم صبری کرد به پیامبرتذکر میدهد که مثل او مباش: ﴿وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ﴾[۱۱] وشکیبا باش.
﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا﴾[۱۴]نکته: در این سه آیهخداوند به پیامبر هشدارهای تحذیری و تأدیبی داده است که در مقابل فتنهها هشیار باشد که گروهای مخالف و اهل کتاب و منافق در صدد فریبپیامبر و ایجاد فتنه هستند و خداوند در مقابل جریانهای اجتماعی مخالف و منافقپیامبر را هوشیار میکند وحتی ویژه گیهای روحی، روانیمنافقین برای پیامبر ذکر میکند.
قرآن خبر میدهد که کفارامیدوار بودند بتوانند در وحیپیامبر تصرفی بکنند و کاری نمایند تا پیامبر به اشتباه بیافتد و میان کلمات خود و قرآن امتزاجی ایجاد شود، اما از آنجا که خداوند نگه دار پیامبر بود و عصمت او را با این مواظبتها تضمین کرده بود ﴿وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ﴾[۲۳].
باز در مرحلهای به پیامبر هشدار میدهد که درحکم وقضاوت مبادا جانبدار خیانتکاران باشد. ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا﴾[۲۴].
خداوندپیامبرش را ادب میکند که استغفار او برای منافقان بیفایده است. از این رو یاد آور میشود که طلب بخشش نکند، اگر هفتاد بار هم استغفار بکند، باز بخشیده نمیشوند. ﴿اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ﴾[۲۵].﴿وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا﴾[۲۶].
همچنین میگوید که چیزی نمانده بود که تو را از آنچه به سوی تو وحی کرده ایم گمراه کنند، تا غیر از آن را بر ما بندی و ما موظبت کردیم و نگذاشتیم و در آن صورت تو را به دوستی خود بگیرند.
و اگر تو را استوار نمیداشتیم، قطعاً نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی. ﴿اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ﴾[۲۷].﴿وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا﴾[۲۸] در این آیه چند نکته استفاده میشود: الف: چیزی نمانده بود که پیامبر تحت تأثیر آنان قرار گیرد و از آنچه به سوی او وحی شده، برگردانند و گمراه کنند. ب: پیامبر با این نقشه برخدا افترایی به بندد، درآن صورت به گمان خود پیامبررا دوست خود بگیرند ﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا﴾[۲۹]. ج: اگر خداوندپیامبر را استوار نگردانده بود و مواظبت نمیکرد، قطعا نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شود. د: خداوند براساس قانونی که نسبت به پیامبران دارد: در برابر تخلفات الهی دو برابر در این دنیا، و دو برابر در آخرت، پیامبر را عذاب میکند. ﴿إِذًا لَأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا﴾[۳۰]
همچنین پیامبر را توبیخ میکند که چرا میخواهی اسیر بگیری، گویی میخواهد بفهماند که این اسیرگرفتن، متاع دنیا و ترجیح دادن آن بر آخرت است. ﴿مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ﴾[۳۱].
بالحنی شگفت به صورت خبری میگوید ﴿وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ﴾[۳۲]. و اگر او پارهای گفتهها برما بسته بود، دست راستش را سخت میگرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره میکردیم.
به پیامبر هشدار میدهد که به تو و به کسانی پیش از تو وحی شده است: «اگر شرک به ورزی حتماً کردارت تباه و مسلماً از زیانکاران خواهی شد. ﴿وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۳۳] بنابراین، منظور از تأدیب پیامبر، همه آیاتی است که دلالت بر تربیت، و مؤدب به آداب کردن خاص پیامبر، دارد، چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم، همراه با هشدار و انذار و یا توبیخ و یا تشویق و نوعی پیشگیری از خطا از طرف خداوند. در این رابطه نسبت به اصل تأدیب، به سه حدیث از احادیث اهل بیت و پیامبر استناد میشود.
علی ابن ابراهیم به نقل از امام صادق (ع) که به برخی از اصحاب خود فرمودند: «ان الله عزوجل ادب َنَبِیه فلما اکمل له الادب قال انک لعلی خلق عظیم»[۳۴]. ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۳۵].
مشابه این حدیث از اسحاق بن عمار از آن حضرتنقل شده: «قال ان الله تبارک و تعالی ادبَ نَبِیه فلما انتهی به مااراد قال:»﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۳۶][۳۷]
حدیث دیگر که از خود پیامبر نقل شده است: «أدبَنی رَبی فَاَحسَنَ تأدیبی»[۳۸][۳۹].
↑«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.
↑«و بر زمین، خرامان گام برمدار که هرگز نه زمین را میتوانی شکافت و نه به بلندای کوهها میتوانی رسید*زشتی همه اینها نزد پروردگارت ناپسند است» سوره اسراء، آیه ۳۷-۳۸.
↑«این (بخشی) از آن حکمت است که پروردگارت به تو وحی کرده است و با خداوند خدایی دیگر مگمار که نکوهیده و رانده در دوزخ افتی» سوره اسراء، آیه ۳۹.
↑«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی! * و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۳-۲۴.
↑«و هرگز در هیچ کار مگو: «من فردا انجام دهنده آن خواهم بود*مگر اینکه (بگویی اگر) خداوند بخواهد و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به رهیافتی نزدیکتر از این رهنمایی کند» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.
↑«و هرگز در هیچ کار مگو: «من فردا انجام دهنده آن خواهم بود».» سوره کهف، آیه ۲۳.
↑«پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود*اگر نعمتی از پروردگارش او را درنمییافت نکوهیده به کرانه افکنده شده بود» سوره قلم، آیه ۴۸-۴۹.
↑«پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
↑«و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواستههای آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمیخواهد که آنان را به برخی ا» سوره مائده، آیه ۴۹.
↑«و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی میآورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش میسپاری (اما) گویی چوبهایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود میپندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگر» سوره منافقون، آیه ۴.
↑«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بیگمان دوست میگرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.
↑«ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره تحریم، آیه ۱.
↑«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستادهایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
↑«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بیگمان دوست میگرفتند*و اگر ما تو را پابرجا نمیداشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی*آنگاه بیگمان دو چندان در زندگی و دو چندان پس از مرگ به تو (از عذاب) میچشاندیم سپس در برابر ما برای خویش یاوری نمییافتی» سوره اسراء، آیه ۷۳-۷۵.
↑«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که:» سوره احزاب، آیه ۳۷.
↑«چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچگاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شدهاند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۸۰.
↑«بر هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد تا (آنگاه که) در (سر) زمین (خویش دشمن را) از توان بیندازد؛ (شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را میخواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) میخواهد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۷.
↑«خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
↑«و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بیگمان کردارت از میان خواهد رفت و بیشک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.
↑«و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواستههای آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمیخواهد که آنان را به برخی ا» سوره مائده، آیه ۴۹.
↑«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستادهایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
↑«چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچگاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شدهاند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۸۰.
↑«و اگر ما تو را پابرجا نمیداشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.
↑«چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچگاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شدهاند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۸۰.
↑«و اگر ما تو را پابرجا نمیداشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.
↑«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بیگمان دوست میگرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.
↑«آنگاه بیگمان دو چندان در زندگی و دو چندان پس از مرگ به تو (از عذاب) میچشاندیم سپس در برابر ما برای خویش یاوری نمییافتی» سوره اسراء، آیه ۷۵.
↑«بر هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد تا (آنگاه که) در (سر) زمین (خویش دشمن را) از توان بیندازد؛ (شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را میخواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) میخواهد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۷.
↑«و اگر (این پیامبر) بر ما برخی سخنان را میبست، * دست راستش را میگرفتیم * سپس شاهرگش را میبریدیم» سوره حاقه، آیه ۴۴-۴۶.
↑«و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بیگمان کردارت از میان خواهد رفت و بیشک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.
↑(اصول کافی ج ۱ ص ۲۶۶ - خداوند پیامبرش را تأدیب نمود و هنگامی که تربیت او کامل شد گفت.
↑«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
↑«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.