نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۲۷ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
برای نشان دادن این واقعیت میتوان برخی معجزات انجامشده توسط پیامبران الهی را مورد بررسی قرار داد. همه شنیدهاند از معجزاتحضرت مسیح زنده کردن مردگان و درمان بیماران غیرقابل علاج بوده است، آیا هیچ دلیل علمی و عقلی وجود دارد که انسان بعد از آنکه دستگاههای بدنش از کار افتاد و خاموش شد نتواند مجدداً به زندگی بازگردد؟ و آیا هیچ دلیلی علمی و عقلی وجود دارد بیماری سرطان که انسان از درمانش عاجز است، درمان نداشته باشد؟
بدون شکانسانها با نیرویی که در اختیار دارند، هرچند تمام پزشکان جهان دست به دست هم دهند و تجربه و معلومات خود را به یاری طلبند، قادر به زنده کردن مردگان و یا درمان پارهای از بیماریها نیستند. ولی چه مانعی دارد انسانی با یک نیروی الهی و با آگاهی خاصی که از دریای بیکران علمخدا دریافته است، بتواند روح را به کالبد مردهای بازگرداند و بیمار لاعلاجی را شفا بخشد؟ درست است علم بشری خود را ناتوان از این عمل میداند، اما هرگز نمیگوید ممکن نیست و نامعقول است.
حال به این مثال توجه کنید: سفر به کره ماه بدون استفاده از سفینه فضایی برای هیچ انسانی ممکن نیست، اما درعین حال چه مانعی دارد نیرویی برتر از نیروی انسان و مَرکب مرموزی فراتر از ابزارهایی که بشر اختراع کرده است، در اختیار کسی قرار گیرد و بدون استفاده از سفینه فضایی به کره ماه یا کرات بالاتر برود؟
البته معجزات را نباید با خرافات آمیخت، همیشه افراط و تفریطها منشأ تباهی و تیرگی چهره حقیقت بوده است. در مورد معجزه نیز همین امر صادق است. در حالی که بعضی از روشنفکرنماها آشکار یا پنهان به نفی هرگونه معجزه میپردازند، گروهی دیگر، چهره علمیمعجزات را با افسانههای ساختگی و اوهام بیاساس میپوشانند.