نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط HeydariBot(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
"دولت معین" اولین دولت در یمن است که اخبارش به دست ما رسیده است. اصل این کلمه، "معان" (چشمه) است که بعدها به صورت معین نوشته شد[۱]. این دولت که همعصر با هخامنشیان در ایران به شمار میآید، از حدود سال ۲۵۰۰ ق.م و تا سال ۱۲۰۰ ق.م به اوج قدرت خود رسیده است. از کتیبههای موجود در شمال وادیالقری، صفا، حوران و... چنین بر میآید که سرزمین دولت معین، علاوه بر قسمت اعظم عربستان جنوبی، عُلی و مدین، شمال حجاز، حوران در شام و کرانههای فرات را نیز شامل میشده است[۲].
دولت معین را باید دولتی تجاری دانست؛ از این رو بیشتر مناطق تحت امرش را مناطق تجاری تشکیل میداد [۳]. این دولت بر شالوده دینی استقرار یافت؛ اما رفته رفته از بنیادهای دینیاش فاصله گرفته، راه ملکداری را پیش گرفت[۴][۵].
اولین پادشاه معین – با توجه به اطلاعات به دست آمده - "الیفع وقه" بوده که نامش بر کتیبههای شهر "براقش" و "نشن" ذکر شده است. همچنین در این کتیبهها آمده است که مردم به معبد "الیفع وقه" هدایا و نذورات تقدیم میکردند[۸]. ملوک معین، خود را به القابی مشابه القابملوکروم و ایران ملقب میساختند. "یتع" (مخلص و صدوق)، "دیام" (عالی)، "نبط" (درخشنده)، "وتر" (متعالی) و... از جمله القابی بودند که شتهان معین برای خود در نظر میگرفتند[۹].
از شهرهای مهم آنها "قرن" را میتوان نام برد که پایتخت حکام معینی نیز بود. معین، حزم، یثل، نشن، کمنه و... از دیگر شهرهای مهم دولت معین به شمار میآمدند[۱۰][۱۱].
در قلمرو سرزمین معین، هر شهری معبدی داشت و هر معبد برای الههای خاص بود. معبدها شکوه خاصی داشتند و زمینهای زیادی متعلق به آنان بود و نذور فراوانی به آنها اهدا میشد[۱۲].
در کتیبههای بر جا مانده از سلسله معین، به تعدای از الهههایشان اشاره شده است. الهههایی همچون "ود"، "مثل عثتر" و "نکرح". عبادت "ود" که الهه "ماه" به شمار میآمد تا ظهور اسلام نیز مرسوم بود[۱۳]. این اسم در آیه﴿وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا﴾[۱۴] آمده است.
از نمادهای تمدن این دولت میتوان به ضرب سکه اشاره کرد. سکهای به نام "درهم" که حقوق کارمندان و کارگران و دیگر اقشار جامعه را با آن پرداخت میکردند[۱۵].
روزگار ضعفدولت معین، با استقلال حکومتهای شهری تابع دولت همراه بود: مهمترین این دولتشهرها، ملوک "کمنه" است. اسامی تعدادی از این ملوک در کتیبهها آمده است[۱۶]. این دولت، ابتدای قرن اول قبل از میلاد، رو به ضعف نهاد و سرانجام به دست سبئیها از پای در آمد[۱۷][۱۸].