فترت در فقه سیاسی
مقدمه
اصل آن "فتر" به معنای ضعف در چیزی[۱]، سستی و ضعف بعد از قدرت و شتاب[۲].
﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ﴾[۳].
دوران "فترت" به دوران قبل از بعثت انبیا و رسولان الهی اطلاق میشود[۴] که حرکت، شدت و قدرتی که از دعوت الهی، مجاهدتها و اصلاحات و معنویت رسول قبلی ایجاد شده، فروکش کرده و به ضعف، سستی و سکونگراییده است. دوره فترت قبل از رسول اکرم(ص)، دوران حاکمیت جاهلیت با همه ویژگیهای فرهنگی ضدالهی آن، نهتنها در جزیرة العرب بلکه در سراسر جهان که به وحشیگری و بربریت روی آورده بود، لقب گرفته است.
بحثهای بسیاری درباره وظایف مردم و نقش هدایت الهی و خالی ماندن حجت خدا در روی زمین و همچنین زمان آغاز و پایان فترت (آیا از زمان رفتن یک پیامبر تا آمدن پیامبر دیگری است یا امتداد زمانی دیگری متصور است و در مورد اسلام آیا فترت پس از ارتحال حضرت رسول(ص) مطرح است یا خیر، قابل طرح است که پاسخ به هر یک میتواند مبنای راهبردی مهمی برای اندیشه و عمل سیاسی باشد.[۵]
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۷۰.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۱۸.
- ↑ «ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیامدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن میگرداند» سوره مائده، آیه ۱۹.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۲۲.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۳۸.