مصیبت و بیماری در سیره پیامبر خاتم
مقدمه
- مصیبت، در لغت، از ماده "صاب یصوب" و به معنای رسیدن چیزی به طور صحیح به چیزی و برخورد آن با هدف است[۱]؛ اما در اصطلاح، به معنای گرفتاریها و مشکلات بزرگ و کوچکی است که به افراد میرسد[۲]. گرچه مفهوم مصیبت درباره خیر و شر به کار رفته؛ اما غالباً درباره معانی شر استفاده شده است[۳][۴].
مصیبت؛ آزمون اولیای الهی
- مصیبت و بلا، اغلب مخصوص کسانی است که خداوند به آنها توجه داشته باشد. خدا چون بندهای را دوست بدارد، او را در دریای رنجها و سختیها فرو میبرد[۵] تا به سبب پایداری و استقامتش، به کمالات ربّانی دست یابد؛ به این دلیل، بعد از پیامبران و اولیای الهی، اهل خیر و صلاح، بیش از همه در بلا و شدت افتادهاند و سختی کشیدهاند[۶] تا به سبب استواری و ثبات قدمشان، پالایش شده، وجودشان صیقل بخورد و به کمالات الهی دست یابند[۷].
پیامبر(ص) در هنگام بلا
- رسول گرامی اسلام(ص) نیز مانند دیگر پیامبران الهی، در راه تبلیغ دین مصائب و گرفتاریهای بسیاری را تحمل کردند. استقامتی که رسول خدا(ص) در برابر مشکلات رسالت و هدایت مردم از خود نشان دادند بسیار شگفت است و با اینکه خود فرمودهاند که در میان انبیای الهی، بیش از همه به بلا و مصیبت دچار شدهاند[۸]؛ اما کسی همچون ایشان در راه حق، شکیبا و پایدار نبود[۹][۱۰].
- رسول خدا(ص) در مصائب گله نمیکرد و از بزرگ و کوچک آن شکایتی نداشت و در برابر شداید ثابت قدم بود و مشکلات بر صبر ایشان میافزود[۱۱]. هرگز از آن حضرت، سستی دیده نشد و هرگز اظهار دلتنگی و شکایت نکرد؛ این صفات به فرموده خود آن حضرت، از نشانههای انسان صابر است: "نشانههای انسان صابر، سه چیز است: اول آنکه، سستی نمیکند؛ دوم آنکه، دلتنگی نمیکند و سوم آنکه از پروردگارش شکوه نمیکند؛ زیرا اگر سستی کند، حق را تباه میکند و اگر دلتنگی کند، شکر او را به جا نیاورده است و اگر شکوه کند، مطمئناً از پروردگارش نافرمانی خواهد کرد"[۱۲]. و میفرمودند: "هر بندهای که بر مصیبتی از مصائب صبر کند، از گناهانش پاک میشود"[۱۳] نیز فرمودهاند: "هرگاه خداوند بندهای را دوست داشته باشد، او را مبتلا میکند؛ اگر [بندهاش] صبر کرد، او را به خود نزدیک میکند و اگر به آن بلا راضی بود، او را خالص میکند و [برای خود] برمیگزیند"[۱۴][۱۵].
کمک گرفتن از نماز و روزه
- هنگامی که چیزی رسول خدا(ص) را محزون میکرد، ایشان با گرفتن روزه و نماز در رفع آن میکوشید. روایت شده است، هرگاه امام علی(ع) به مشکلی دچار میشد، در آن روز، هزار رکعت نماز میخواند و به شصت مسکین صدقه میداد و سه روز، روزه میگرفت و به فرزندانش میفرمود: "هرگاه به مشکلی دچار شدید، چنین کنید؛ همانا من پیامبر(ص) را دیدم که چنین میکرد"[۱۶][۱۷].
- همچنین روایت شده است که چون رسول خدا(ص) به مصیبتی گرفتار میشد، دو رکعت نماز میخواند و چنین دعا میکرد: خدایا! آنچه را که به ما دستور داده بودی، انجام دادیم؛ پس آنچه را که به ما وعده فرمودهای، عملی کن!"[۱۸][۱۹].
- ذکر استرجاع نیز از دیگر اعمالی بود که رسول خدا(ص) هنگام وقوع مصیبت، از آن کمک میجست. نقل شده است، شبی به یکباره چراغ خانه رسول خدا(ص) خاموش شد؛ پس آن حضرت فرمود: « إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»؛ گفته شد: "ای رسول خدا(ص) آیا این هم مصیبت است؟" فرمود: "بله؛ هر چیزی که مؤمنی را بیازارد، آن چیز برایش مصیبت است و برایش اجر مصیبت نوشته میشود"[۲۰][۲۱].
- ایشان مسلمانان دیگر را نیز هنگام وقوع مصیبت به بیان ذکر استرجاع فراخوانده، فرمودهاند: "هر که هنگام مصیبت استرجاع کند، خداوند مصیبت او را جبران و عاقبت وی را نیکو میکند و بر آن مصیبت، پاداشی شایسته که باعث خشنودی اش شود، قرار میدهد"[۲۲][۲۳].
حال آن حضرت هنگام بیماری
- همان گونه که شدت بلاها و مصیبتهای انبیا(ع) بیشتر از مردم عادی است، بیماریهایشان نیز سختتر و شدیدتر از دیگر مردمان است. ابوسعید خدری نقل کرده است: "روزی رسول خدا(ص) تب داشت و وقتی از روی لحاف بر بدن آن حضرت دست گذاشتم، حرارت بدن ایشان را از روی لحاف حس کردم؛ پس گفتم: ای رسول خدا(ص) چقدر تب شما شدید است؟ فرمود: "ما چنین هستیم؛ بلاها بر ما سختتر است و پاداش ما هم در برابر"[۲۴][۲۵].
- از عایشه - همسر پیامبر اکرم(ص) - نیز نقل شده است که کسی از مردم را ندیدم که بیماری نقلاش شدیدتر از رسول خدا(ص) باشد[۲۶][۲۷].
- نقل شده است: هرگاه حضرت، جوش کوچکی در بدن خود میدید، به خدا پناه میبرد و در برابر خدا به اظهار مسکنت و زاری میپرداخت؛ پس به ایشان گفته میشد: ای رسول خدا(ص) چیز مهمی است؟" میفرمود: "اگر خدا بخواهد چیز کوچک را بزرگ و چیز بزرگ را کوچک خواهد کرد"[۲۸][۲۹].
- پیامبر(ص) در حد توان بیماریهای خود را پوشیده میداشت و میفرمود: "از شکیبایی گنجهای نیکی، پنهان داشتن مصیبتها، بیماریها وصدقه است"[۳۰]. ایشان بیماران را به شکیبایی[۳۱]، سپاسگذاری[۳۲]، صدقه دادن[۳۳] و دعا کردن[۳۴]، دعوت میکردند و از گلایه کردن برحذر میداشتند[۳۵][۳۶].
منابع
پانویس
- ↑ الزبیدی، تاج العروس، ج ۲، ص ۱۵۳ - ۱۵۶ و ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۵۳۵ - ۵۳۷.
- ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۲، ص۱۷۵.
- ↑ عبدالله بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج ۱، ص ۱۱۵ و الجامع لاحکام القرآن، ص ۱۷۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۶.
- ↑ شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۱۲۳.
- ↑ کلینی،، الکافی، ج ۲، ص۲۵۲؛ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۱۳ - ۱۱۴ و نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص ۱۴۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۶.
- ↑ المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۳، ص ۱۳۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۲۴۷ و علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۵۳۷.
- ↑ کشف الغمه، ص ۵۳۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۷.
- ↑ ماوردی، اعلام النبوة، ص ۲۱۷.
- ↑ « عَلَامَةُ الصَّابِرِ فِي ثَلَاثٍ أَوَّلُهَا أَنْ لَا يَكْسَلَ وَ الثَّانِيَةُ أَنْ لَا يَضْجَرَ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا يَشْكُوَ مِنْ رَبِّهِ تَعَالَى لِأَنَّهُ إِذَا كَسِلَ فَقَدْ ضَيَّعَ الْحَقَّ وَ إِذَا ضَجِرَ لَمْ يُؤَدِّ الشُّكْرَ وَ إِذَا شَكَا مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ»؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۴۹۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۳.
- ↑ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۳۵۹.
- ↑ مسکن الفؤاد، ص ۸۴ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۴۲۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۷-۶۱۸.
- ↑ مستدرک الوسائل، ص ۴۸۱ و قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۲۸۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۸.
- ↑ « اللَّهُمَ قَدْ فَعَلْتُ مَا أَمَرْتَنَا فَأَنْجِزْ لَنَا مَا وَعَدْتَنَا»؛ مسکن الفؤاد، ص ۵۰ و مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۹۵. اشاره به آیه ۴۵ سوره بقره است: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ﴾.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۸.
- ↑ محمد بن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۳ و الجامع لاحکام القرآن، ص ۱۷۵
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۸.
- ↑ الطبرانی، المعجم الکبیر ، ج ۱۲، ص ۱۹۸؛ کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۰۰؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۳۷ و مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۰۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۸.
- ↑ محمد بن همام اسکافی، تمحیص، ص ۳۴ و مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۴۳۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۹.
- ↑ بخاری، صحیح، ج ۷، ص ۳؛ احمد بن حنبل، مسند، ج ۶، ص ۱۸۱ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۸، ص ۱۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۹.
- ↑ مکارم الاخلاق، ص۳۵۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۹.
- ↑ شیخ مفید، الامالی، ۱۴۱۳ ق، ص ۸؛ الدعوات، ص ۱۶۷ و مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۶۸.
- ↑ مکارم الاخلاق، ص۳۵۹.
- ↑ امام مالک، کتاب الموطأ، ۱۹۸۵ م، ج ۲، ص ۹۴۰.
- ↑ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۲۵؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۲۲۱ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة ج ۲، ص ۴۳۳.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۶۷؛ الدعوات، ص ۱۹۲ و کفعمی، المصباح، ص ۱۵۱.
- ↑ الکافی، ج ۳، ص ۱۱۵؛ مکارم الاخلاق، ص ۳۵۹ و الدعوات، ص ۱۶۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۱۹.