بحث:اسلام
موسوعة الأحاديث العلوية
- الدين و شرائعه
- الإيمان و المؤمنون
- المتّقون
- المحبّون
- الصالحون
- الشيعة
- الإسلام و المسلمون و صفاتهم
- الأمّة
- الوحدة و التفرق للأمة
- البررة
- الفرق المختلفة غير الإسلام و الأديان الإلهية و اختلاف الفرق و الأديان
- الشقاوة و السعادة
- السعداء و الأشقياء
- الحق و الباطل و أهلهما
- الصواب و الخطاء
- الشبهات
- الظن
- الشک و اليقين
- الهداية و الضلالة
- الغيّ
- الظلمات و النور
- الكفر و الكافرون
- الشرك و المشركون
- الناصبون
- الملحدون
- الزنادقة
- المرتدّون
- النفاق و المنافقون
- العدل
- الظلم
- الجور
- الجائر
- الظالم و المظلوم و العادل و صفاتهم
- الإنصاف
- الحسنات و السيئات
- اللذة في الحسنات و السيئات
- المحرمات و المحلّلات
- المنكرات و الفحشاء
- الذنوب و الخطايا
- الكبائر
- الرذائل و علل تحريمهم
- آثار الذنوب و آفاتها
- التقوى و الورع
- الفسق و الفجور
- الفاسق و الفاجر
- الفقر
- الغنى
- الحاجة
- الفاقة
- الأغنياء و الفقراء
- الإستغناء
- المنجيات
- الموبقات
- الدرجات
- الكفارات
- المهلكات
- البدع
- الرأي
- المقائيس
- الأحداث و أصحابهم
نضرة النعيم ج۲
- الإسلام
- الإسلام لغة
- واصطلاحا
- الفرق بين الإسلام والإيمان *
- الإسلام في القرآن الكريم
- الآيات الواردة في “الإسلام”
- أولا: الإسلام هو إخلاص العبادة لله وحده
- ثانيا: الإسلام هو الدين الحق
- ثالثا: الإسلام هو التوحيد
- رابعا: الإسلام هو الاستسلام والانقياد
- رابعا: الإسلام هو الإقرار باللسان والعمل بالأركان
- الأحاديث الواردة في (الإسلام)
- الأحاديث الواردة في (الإسلام) معنى
- من الآثار وأقوال العلماء والمفسرين الواردة في (الإسلام)
- من فوائد (الإسلام)
ح نبوی ج۲
- الباب السابع الدين، الشريعة، الإسلام
- الفصل الأول الدين
- ۱ / ۱ وحدة الشرائع
- ۱ / ۲ علل الشرائع والأحكام
- ۱ / ۳ أصل الدين
- ۱ / ۴ الحث على التفقه في الدين
- ۱ / ۵ خصائص الفقيه في الدين
- ۱ / ۶ أفضل الدين
- ۱ / ۷ آفات الدين
- ۱ / ۸ الحث على الحفاظ على الدين
- ۱ / ۹ خصائص من لا دين له
- ۱ / ۱۰ التحذير من الاستخفاف بالدين وأهله
- ۱ / ۱۱ يسار الدين
- ۱ / ۱۲ لا حرج في الدين
- ۱ / ۱۳ إتيان الرخص ما لا تكليف فيه
- ۱ / ۱۴ الدعاء لتثبيت القلب على الدين
- ۱ / ۱۵ صفة المستحفظين لدين الله
- ۱ / ۱۶ تأييد الدين بأقوام لا خلاق لهم
- ۱ / ۱۷ خطر التعمق في الدين
- ۱ / ۱۸ النهي
- ۱ / ۱۹ التحذير
- ۱ / ۲۰ ضمان المفتي
- الفصل الثاني الإسلام
- ۲ / ۱ الإسلام صراط مستقيم
- ۲ / ۲ الإسلام يعلو ولا يعلى عليه
- ۲ / ۳ الإسلام يجب ما قبله
- ۲ / ۴ تفسير الإسلام والمسلم
- ۲ / ۵ بركات المجتمع الإسلامي
- ۲ / ۶ لا ضرر ولا ضرار في الإسلام
- ۲ / ۷ أحسن المسلمين إسلاما
- ۲ / ۸ حق الإسلام
- ۲ / ۹ أساس الإسلام
- ۲ / ۱۰ غربة الإسلام
- ۲ / ۱۱ من ليس بمسلم
- ۲ / ۱۲ النوادر
- الفصل الثالث حوار النبي مع أهل خمسة أديان
مقدمه
اسلام آخرین و کاملترین شریعت الهی، ارائه شده به وسیله پیامبر اکرم، محمد بن عبدالله(ص)[۱].
واژهشناسی لغوی
- واژه اسلام مصدر باب اِفعال از ماده "س ـ ل ـ م"[۲] به معنای صحت و عافیت و دوری از هرگونه عیب و نقص و فساد[۳] و در بابِ افعال به معانی زیر است: انقیاد[۴]، امتثال امر و نهی بدون هیچگونه اعتراض[۵]، اطاعت کلی و بی قید و شرط و تسلیم محض بودن[۶]، اذعان به حکم الهی، اخلاص در عبادت[۷] و ادای طاعات به دور از هرگونه فریب[۸][۹].
- برخی اصل واحد در این ماده را موافقت کامل ظاهری و باطنی دانستهاند. بهگونهای که مخالفتی در کار نباشد و معانی دیگری مانند انقیاد، صلح و رضا را از لوازم این معنا به شمار آوردهاند[۱۰]. اسلام در اصطلاح، بر شریعت پیامبر خاتم(ص) اطلاق شده است[۱۱][۱۲].
- رابطه میان معنای اصطلاحی و معانی لغوی اسلام این است که دین اسلام سراسر طاعت در برابر خداوند و پذیرش و انقیاد اوامر، بدون هیچگونه اعتراض است[۱۳]، و در آن، سلامت از امتناع و سرکشی وجود دارد[۱۴]؛ انسان مسلمان با اظهار فروتنی و ابراز پذیرش شریعت، به آنچه پیامبر اکرم(ص) آورده، ملتزم شده است[۱۵][۱۶].
- ایزوتسو با ریشهیابی کلمه اسلام در میان اعرابِ پیش از اسلام بر این باور است که این واژه مانند بیشتر اصطلاحات کلیدی قرآن پیشینهای خاص در جاهلیت دارد. به عقیده وی این اصطلاح در آن دوران بهطور کلی به معنای ترک کردن و دست کشیدن بوده است و عربها هنگامی فعل "اَسْلَمَ" را بهکار میبردند که شخص از چیزی که برای او بسیار عزیز و گرانبها بود دست میکشید و آن را به دیگری که خواستار آن بود وامیگذاشت و در صورتی که آن چیز خودِ شخصِ وی باشد که گرانبهاترین موجودی انسان است، در این حالت اسلام به معنای اطاعت کلی و بی قید و شرط و تسلیم محض بودن است[۱۷][۱۸].
- وی حقیقت اسلام را در فرهنگ قرآن حاکی از پیدایش دورهای جدید در زندگی عربها پس از گذراندن دوران جاهلیت میداند. به عقیده وی واژه اسلام در برابر جاهلیت است؛ مسلمان بودن این است که انسان از همه خودپسندیها و مغرور بودن به قدرت دست کشیده، در برابر خداوند همچون بنده خدمتگزاری حالت خضوع و اطاعت و فروتنی را برگزیند[۱۹].
- این حالت، پایان دوره جاهلیت است که در آن، مغرور بودن به قدرت بشری، اعتماد به نفس نامحدود، استقلال مطلق و تصمیم تزلزلناپذیر برای سر فرود نیاوردن در برابر هیچ قدرتی جزء لاینفک زندگی بوده است[۲۰][۲۱].
حقیقت اسلام
اسلام، تنها دین پذیرفته خداوند
رابطه اسلام با ایمان
مشخصات اسلام
نقش ولایت در اسلام
آثار اسلام
دین اسلام
اسلام در فرهنگنامه دینی
- نام دین آسمانی است که از سوی خداوند برای هدایت بشر آمده است، به معنای تسلیم بودن و گردن نهادن به آیین الهی.
- در فرهنگ قرآنی، دین نزد خداوند، "اسلام" است و این نام اختصاص به آیین حضرت محمّد هم ندارد. امّا آنچه که مشهور و متداول است، به آیینی که از سوی خدا بر حضرت محمّد(ص) نازل شد و کتاب آن "قرآن" است گفته میشود. به پیروان این دین، "مسلمان" میگویند.
- اسلام، آخرین و کاملترین دین آسمانی است که در سال ۶۱۰ میلادی با بعثت پیامبر خدا(ص) در مکه آغاز گشت و پس از هجرت آن حضرت و مسلمانان به مدینه، به سرعت گسترش یافت و در طول سالهای بعد، مسلمانان یکی از عظیمترین تمدّنهای بشری را در سایه تعالیم اسلام بنا نهادند.
- پایههای اساسی اسلام بر "توحید"، "نبوّت" و "معاد" استوار است و کسی که با صدق و راستی، در دل و در زبان، یکتایی خدا و نبوت حضرت محمّد(ص) و روز قیامت را بپذیرد، "مسلمان" است.
- اسلام مجموعهای از اعتقادات و قوانین اجتماعی و فردی و رهنمودهای اخلاقی است و چون این تعالیم، متکی به وحی است، هرگز با گذشت زمان، کهنه و فرسوده نمیشود و حاکم ساختن این مکتب، همه جا و همیشه انسانها را سعادتمند میسازد. امروز پیروان این دین، بیش از ۱/۵ میلیاردند و اغلب در کشورهای آسیایی، آفریقایی و خاورمیانه هستند[۲۲].
اسلام در مدینه
اسلام از نظر علی(ع)
«الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ» اسلام یعنی تسلیم حقیقت بودن. یعنی در جایی که منافع شخص، تعصّب شخص، عادت شخص در مقابل حقیقت قرار میگیرد، آدمی خود را تسلیم حقیقت کند و از هرچه جز حقیقت است صرفنظر کند[۲۳][۲۴].[۲۵]
پانویس
- ↑ دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
- ↑ لسانالعرب، ج۶، ص۳۴۵، "سلم"؛ تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۷۹ـ۳۸۰؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۱۵.
- ↑ مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰ـ ۹۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۵؛ التحقیق، ج۵ ص۱۹۱ـ ۱۹۲، "سلم".
- ↑ لسان العرب، ج۶، ص۳۴۵؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۴۰۷؛ مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰، "سلم".
- ↑ تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۷۹ـ۳۸۰؛ مبادیالاسلام، ص۷.
- ↑ خدا وانسان در قرآن، ص۲۵۶.
- ↑ مجمع البحرین، ج۲، ص۴۰۷، "سلم".
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۵؛ تفسیر مراغی، مج۱، ج۳، ص۱۱۷.
- ↑ دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
- ↑ التحقیق، ج۵، ص۱۹۱، «سلم».
- ↑ الوجوه و النظائر، ج۱، ص۲۴۶.
- ↑ دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
- ↑ مبادی الاسلام، ص۷.
- ↑ مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۰، ۹۱.
- ↑ لسان العرب، ج۶، ص۳۴۵.
- ↑ دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
- ↑ خدا و انسان در قرآن، ص۲۵۶.
- ↑ دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
- ↑ دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
- ↑ خدا و انسان در قرآن، ص۲۵۷ـ۲۷۷.
- ↑ دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳، ص۲۳۷ - ۲۶۰.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۲۵.
- ↑ مجموعه آثار، ج۱، ص۳۱۴.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۹۲.