قربانی در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

منظور آن دسته از آیاتی است که به قربانی کردن گوسفند و شتر (نحر) یکی از مناسک مذهبی در همة ادیان اشاره دارد و به پیامبر نیز فرمان رسیده و خصوصیات آن در ادیان الهی متفاوت بوده و به تعبیری آمده: ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا[۱]. یا داستانی از قربانی فرزندان آدم اشاره می‌گردد تا درسی اخلاقی: نفی انتقام‌گیری و پیشگیری از جنایت بدهد: ﴿لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ[۲] یا یکی از شواهد رسالت در ادیان پیشین و معجزات آنان آتش گرفتن قربانی را یادآور می‌شود.

  1. ﴿إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ[۳]
  2. ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ * لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ[۴]
  3. ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ[۵].
  4. ﴿هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۶].
  5. ﴿الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ[۷].

نکات: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. پیامبر مأمور به انجام قربانی و اخلاص در آن در پی اعطای کوثر به آن حضرت: ﴿إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ؛
  2. پیامبر مأمور نقل صحیح داستان قربانی فرزندان آدم برای اهل کتاب: ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ و توجه به نتیجه تربیتی و اخلاقی آن است؛
  3. قرار دادن مکان خاص، جهت اجرای قربانی برای همة امت‌ها، از سوی خداوند و برحذر داشتن مشرکان از منازعه با پیامبر درباره قربانی، از ناحیه خداوند: ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا[۸] هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ؛
  4. به همراه داشتن تعدادی قربانی از سوی پیامبر و مؤمنان در عمره حدیبیه: ﴿هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ[۹]؛
  5. در آتش سوختن قربانی شرط یهود برای ایمان آوردن به پیامبر ﴿الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ و دستور خداوند به پیامبرش که به آنها بگو گروهی از پیامبران بنی‌اسرائیل پیش از من آمدند ﴿قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي و نشانه‌های روشنی با خود آوردند ﴿بِالْبَيِّنَاتِو حتی چنین قربانی برای شما آوردند ﴿وَبِالَّذِي قُلْتُمْ اگر راست می‌گوئید چرا به آ‌نها ایمان نیاوردید و چرا آنها را کشتید ﴿فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ[۱۰].

منابع

پانویس

  1. «و برای هر امتی آیینی نهاده‌ایم» سوره حج، آیه ۳۴.
  2. «اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم» سوره مائده، آیه ۲۸.
  3. «ما به تو “کوثر” دادیم * پس برای پروردگارت نماز بگزار و قربانی کن!» سوره کوثر، آیه ۱-۲.
  4. «و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت: بی‌گمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد * اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم؛ که من از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۷-۲۸.
  5. «برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.
  6. «آنانند که کفر ورزیدند و شما را از مسجد الحرام باز داشتند و نگذاشتند قربانی بازداشته به قربانگاه خود برسد و اگر مردان و زنان مؤمنی که آنان را نمی‌شناسید (در میان آنان) نبودند- که بیم می‌رود پایمالشان کنید و ندانسته خونبهایی از ایشان به گردن شما افتد- (فرمان حمله به مکّه را می‌دادیم) تا خداوند هر که را خواهد در بخشایش خویش درآورد؛ اگر (مؤمنان و کافران) از هم جدا می‌بودند، کافران از آنان را عذابی دردناک می‌کردیم» سوره فتح، آیه ۲۵.
  7. «کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستاده‌ای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانی‌یی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو: پیش از من پیامبرانی برهان‌ها (ی روشن) و (همان) چیزی را که گفتید، برایتان آوردند، اگر راست می‌گویید پس چرا آنان را کشتید؟» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.
  8. مناسک حج هم جاهایی است که محل پرستش خداست، مجاهد و قتاده گویند: یعنی برای هر کدام محلی - مثل منی یا جاهای دیگر - قرار داده‌ایم که در آنجا قربانی کنند. ﴿فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ آنها باید با تو در امر قربانی نزاع نکنند. تو هم باید با آنها نزاع نکنی (معنی باب مفاعله) نزاع آنها این بود که می‌گفتند: آیا کشته خود را می‌خورید ولی کشته خدا را نمی‌خورید؟ یعنی چرا میته را نمی‌خورید؟ پس حق ندارند در این‌باره با پیامبر خدا خصومت کنند. (ترجمه مجمع البیان، ج۱۷، ص۱۸) ﴿مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ.
  9. ﴿وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ یعنی: مانع شدند قربانی پیامبر و آن شترانی همراه حضرت بود که هفتاد شتر قربانی بود تا آن‌که به محلی به نام ذی الحلیفه رسیدند، حضرت کوهان شتران خود را به علامت قربانی زخم کرده احرام عمره بست تا اینکه وارد حدیبیه شدند، و آنجا بود که مشرکین مانع رفتن آنان به‌طرف مکه شده، قرارداد صلح را بستند، پس از پایان قرارداد صلح شتران قربانی را همان‌جا نحر کردند، و این است معنی معکوفا یعنی: قربانیان شما را حبس کرده نگذاشتند به محل قربانگاه خود که مکه است برسند، زیرا قربانی عمره جز در مکه ذبح نخواهد شد، همان‌گونه که قربانی حج در منی در جای دیگر ذبح نمی‌شود. (ترجمه مجمع البیان، ج۲۳، ص۱۶۲).
  10. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۴۳۵.