نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۰ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
منظور از انتظار سازنده چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«براساس آیات و روایات، ظهور مهدی(ع) حلقهای است از حلقات مبارزۀ اهل حق و باطل که به پیروزی نهایی اهل حق میانجامد و سهیم بودن یک فرد، در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد[۱].
انتظار شایسته و سازنده آن است که انسان نسبت به وضعیت ظلم و ستم موجود ناراضی و متعرض باشد و برای وضعیت مناسب و تحقق عدالت راستین گام بردارد. مشخصۀ اساسی انتظار سازنده و انتظار بزرگ، خوشبینی به آیندۀ بشریت است؛ آیندهای بس روشن و سعادتبخش و انسانی، که در آن شر و فساد از بیخ و بن برکنده خواهند شد، صلاح و تقوای الهی صلح و عدالت و آزادی و صداقت را بر زور و استکبار در سراسر گیتی میگستراند، حداکثر بهرهگیری از مواهب زمین برده میشود، میان انسانها در امر ثروت مساوات کامل برقرار میشود، مفاسد اخلاقی از قبیل زنا، ربا، شرب خمر بهطور کامل منتفی میشوند و... .
اینگونه انتظار به معنای پویایی و حرکت بوده و پایداری و مقاومت را در برابر دشمنان، اصلاح و عدالت را تداوم بخشیده و در نتیجه در تحقق وعدۀ نهایی حضرت حق بسیار مؤثر است و در حقیقت قراری طرفینی است؛ مانند آنکه شخصی با دیگری قرار میگذارد که فلان روز و فلان ساعت در نقطۀ خاصی منتظر من باش و طرف دیگر ناچار است در آن نقطه برود و بایستد و اگر نرود، هرگز به ملاقات او موفق نمیشود و این گونه نیست که انتظار و عدم انتظار او در تحقق ملاقات بیتأثیر بوده و به هر حال ملاقات حاصل شود، بلکه در حقیقت انتظار نوعی آمادگی برای ملاقات است. پس انتظار واقعی زمانی محقق میشود که آدمی را به حرکت و پایداری و مقاومت در مقابل حقستیزان و همچنین اصلاح خود و جامعه وادارد[۲]»[۳].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«آن تعداد از آیات قران کریم ریشه این اندیشه بوده و در روایات اسلامی بدانها استنناد شده است. از این آیات استفاده میشود که ظهورمهدی موعود حلقهای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود، سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آیاتی که بدانها در روایات استناد شده است؛ نشان میدهد که مهدی موعود (ع) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است، مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است: ﴿﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ... وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا...﴾﴾؛ [۴]. ظهورمهدی موعود منتی است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان، وسیلهای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان و مقدمهای است برای وراثت خلافت الهی آنها در روی زمین: ﴿﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾﴾ظهورمهدی موعود، تحققبخش وعدهای است که خداوند متعال از قدیمترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آنِ آنان است و پایان، تنها به متقیان تعلق دارد: ﴿﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾﴾، ﴿﴿إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾﴾. حدیث معروف که میفرماید: "يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"، نیز شاهد، مدعای ماست. نه مدعای آن گروه، در این حدیث نیز تکیه بر روی ظلم شده و سخن ازگروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و میرساند که قیام مهدی برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند- بدیهی است که اگر گفته شده بود: "یَمْلَأُ اللّهُ بِهِ الْاَرْضَ ایماناً وَ تَوْحیداً وَ صَلاحاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ كُفْراً وَ شِرْكاً وَ فَساداً"، مستلزم این نبود که لزوماً گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد، در ان صورت، استنباط میشد که قیام مهدی موعود برای نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است نه برای گروه اهل حق- ولو به صورت یک اقلیت- شیخ صدوق روایتی از امام صادق(ع) نقل میکند مبنی بر این که این امر تحقق نمیپذیرد، مگر اینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد. پس سخن در این است که گروه شعدا و اشقیا هر کدام به نهایتکار خود برسند، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتها درجه شقاوت برسند.
در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق میشوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمیشوند و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمیشوند. معلوم میشود درعین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینههایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبدهای را پرورش میدهد. این خود میرساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است، بلکه صرفاً اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشند از نظر کیفیت ارزندهترین اهل ایمان و در ردیف یاران سیدالشهداء هستند. از نظر روایات اسلامی در مقدمه قیام و ظهورامام یک سلسله قیامهای دیگر از طرف اهل حق صورت میگیرد، آنچه به نام قیام یمانی قبل از ظهور بیان شده است، نمونهای از این سلسله قیامهاست، این جریانها نیز ابتدا به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمیدهد. در برخی روایات اسلامی سخن از دولتی است که از اهل حق که تا قیام مهدی (ع) ادامه پیدا میکند و چنان که میدانیم بعضی از "علمای شیعه" که به برخی "دولتهای شیعه" معاصر خود حسن ظن داشتهاند، احتمال دادهاند که دولت حقی که تا قیام مهدی موعود ادامه خواهد یافت همان سلسه دولتی باشد. این احتمال هر چند ناشی از ضعف اطلاعات اجتماعی و عدم بینش صحیح آنان نسبت به اوضاع سیاسی زمان خود بوده، اما حکایتگر این است که استنباط این شخصیتها از مجموع آیات و اخبار و احادیث مهدی، این نبوده که جناح حق و عدل و ایمان باید یکسره درهم بشکند و نابود شود و اثری از صالحان و متقیان باقی نماند تا دولت مهدی ظاهر شود، بلکه آن را به صورت پیروزی جناح صلاح و عدل و تقوا، بر جناح صلاح و عدل و تقوا، بر جناح فساد و ظلم و بیبند و بار تلقی میکردهاند.
از مجموع آیات و روایات استنباط میشود که قیام مهدی موعود (ع) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که آغاز جهان بر پا بوده است. مهدی موعود تحقق بخش ایده آل همه انبیا و اولیا و مردان مبارزه در راه حق است[۵]»[۶].
«انتظار همه گاه جنبشآفرین، سرچشمه قیام و مقاومت و ایثار و حرکت میباشد و حالت فرسایشی و سستکنندگی ندارد؛ زیرا منتظر میتواند با تلاش و زمینهسازی خود، فرج و گشایش را نزدیک کند و امکانات و بسترهای فرهنگی، نظامی، سیاسی و اجتماعی آن را فراهم سازد. نقطه شکوفایی و اوج این تفکر (انتظار مثبت)، در عصر پیروزی انقلاب اسلامی ایران نمودار گشت؛ و دوران تاریک و پر از ظلم و فساد رژیم پهلوی را از صفحه تاریخ محو کرد. آگاهی فزونتر علما و عموم شیعیان، زمینه را برای ظهور و بروز آثار و پیامهای اصلی انتظار فراهم ساخت و آن عبارت بود از: عدم پذیرش نظام فاسد حکومتی، عدم تحمل ظلم و ستم فراوان و دینستیزی آشکار و تشکیل حکومت دینی در راستای تعمیقبخشی به اندیشه مهدویت.
پس انتظار ظهور مهدی موعود منشأ خمودگی و رکود جوامع اسلامی نیست و عدم تحقّق آن تا امروز، موجب دلسردی و یأس نمیشود؛ زیرا در روایات متعددی بیان شده است که دوران غیبت، دوره امتحان و آزمایش مردم است. باید تلاش کرد تا با تقویت باورها و اعتقادات در مقابل سختیهای زمان غیبت، مقاومت کرد و در عینحال، خود را برای ظهور و شرکت در قیام امام مهدی(ع) آماده ساخت. البته آثار انتظار منحصر در بعد سیاسی نیست؛ بلکه انتظار و مهدی باوری، زوایا و ابعاد مختلفی دارد[۷].
↑خداوند به مؤمنان و شایستهکاران وعده داده است که آنان را جانشینان زمین قرار دهد، دینی که بر آنها آن را پسندیده است مستقر سازد، دوران خوف آنان را تبدیل به دوران امنیت نماید ( دشمنان آنان را نابود سازد). بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گرد ننهند و چیزی را درعبادت یا طاعت شریک حق نسازند.