مدعیان دروغین سفارت چه کسانی بوده‌اند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

مدعیان دروغین سفارت چه کسانی بوده‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری
مدخل اصلیمدعیان دروغین سفارت و نیابت
مدخل وابسته؟

مدعیان دروغین سفارت چه کسانی بوده‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

خدامراد سلیمیان
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:
  • «احمد بن هلال، اهل روستای بزرگی از منطقه "نهروان" بود که میان واسط و بغداد قرار دارد. گفته شده است وی از یاران حضرت هادی(ع) یا امام عسکری(ع) بود. وی مشهور به غلو و مورد لعن و نفرین ابدی است[۱].
نخست از افراد مورد اطمینان حضرت عسکری(ع) و از اصحاب ویژه و روایت ‏کننده از امامان معصوم(ع) بود. ۵۴ بار به زیارت خانه خدا رفت که بیست بار آن با پای پیاده بود، امّا دچار کژی شد؛ به گونه‏ای که حضرت عسکری(ع) او را بسیار نکوهش کرد و درباره‏‌اش فرمود: "از این صوفی ریاکار و بازیگر پروا کنید"[۲].
برخی نیز این جمله را در نکوهش او، از جانب حضرت مهدی(ع) دانسته‌‏اند که در هرحال نشانگر پلیدی و گمراهی این مرد است. او تا زمان نیابت محمد بن عثمان زیست و با سماجت بسیار، سفارت آن جناب را انکار کرد. از حضرت مهدی(ع) درباره لعن و نفرین بر او و لزوم بیزاری از کارهایش توقیعی صادر شد[۳].
بیشتر کتاب‌‏های رجالی، به او لقب "عبرتایی" داده‏‌اند[۴]. شیخ طوسی در کتاب "الغیبة" وی را "کرخی" نامگذاری کرده و به او "بغدادی" نیز گفته شده است.
احمد بن هلال تا آخر سفارت نایب نخست، دچار کژی نشده بود؛ ولی پس از وفات عثمان بن سعید، در نایب دوم شک کرد و نیابت او را نپذیرفت[۵].
شیعیان هم پس از برکناری، او را نفرین شده دانسته و از وی دوری جستند. پس از مرگ وی، توقیعی از ولی عصر(ع) صادر شد: خداوند سبحانه و تعالی از فرزند هلال نگذرد که بدون هماهنگی و خشنودی ما، در کار ما مداخله و فقط به میل خود عمل می‌‏کرد، تا آن‏که پروردگار، با نفرین ما زندگی‏اش را به انجام رساند. ما در زمان زندگی‌‏اش نیز انحرافش را به شیعیان خاص خود گوشزد کردیم. این را به هرکس که درباره او می‏‌پرسد، برسانید. هیچ یک از شیعیان ما معذور نیست در آنچه افراد مورد اعتماد از ما نقل می‌‏کنند، تردید کند؛ زیرا می‌‏دانند ما اسرار خود را با آنان می‏‌گوییم.
آن حضرت در توقیعی دیگر فرمود: ابن هلال، ایمان خود را پایدار نداشت و با آن‏که مدت طولانی خدمت کرد، به دست خود ایمانش را به کفر دگرگون ساخت و خدا نیز او را کیفر داد[۶]»[۷].
  • «ابو طاهر محمد بن علی بن بلال در ابتدا نزد امام حسن عسکری(ع) فردی مورد اعتماد بود و روایاتی چند از آن حضرت نقل کرده است؛ ولی رفته ‏رفته به سبب پیروی از هوای نفس، راه انحراف در پیش گرفت و مورد سرزنش خاندان وحی واقع شد.
وی، ادعا کرد وکیل حضرت مهدی(ع)‏ است. او نیابت نایب دوم حضرت مهدی(ع)‏ را منکر شد و درباره اموالی که نزد وی جمع شده بود تا به حضرت مهدی(ع)‏ برساند، خیانت کرد[۸].
نایب دوم، زمینه دیدار وی را با حضرت مهدی(ع)‏ فراهم کرد. امام به وی فرمان داد اموال را به نایبشان برگرداند؛ اما او در دشمنی و کژی خود باقی ماند. پایان کارش آن شد که توقیعی از ناحیه مقدسه، بر بیزاری از وی- در ضمن افرادی دیگر از جمله حلاج و شلمغانی- صادر شد[۹]»[۱۰].
  • «محمد بن نصیر نمیری، یکی از رقبای محمد بن عثمان بود که نیابت وی را قبول نداشت و خود مدعی نیابت بود.
شیخ طوسی، در اصحاب امام جواد(ع) دو بار از او نام برده و هیچ شرحی درباره او نداده است[۱۱]. و علامه حلی نیز، دو جا از او نام برده، می‌‏نویسد: "محمد بن نصیر نمیری کسی است که امام هادی(ع) او را لعن کرده است".
در جای دیگر می‏‌نویسد: ابن غضائری درباره او گفته است: محمد بن نصیر از نگاه علمی، از فضلای بصره بود و از نظر عقیدتی‏ ضعیف بود. فرقه "نصیریه" را او تأسیس کرده و به او منسوب است[۱۲].
در رجال کشی نیز شرح حال او مطرح است. به نظر مرحوم کشی امام هادی(ع) سه نفر را لعن کرده که یکی از آن‏ها محمد بن نصیر نمیری است[۱۳]. در جای دیگر از عبیدی نقل می‏‌کند: "امام عسکری(ع)- بدون این‏که من چیزی از او بپرسم- نامه‏ای برایم فرستاد و در آن نامه، از محمد بن نصیر نمیری و حسن بن محمد بن باباقمی، اعلان انزجار کرده، فرمود: "تو و همه دوستداران ما، از آنان دوری جویید و من آن‏ها را لعن می‏‌کنم و لعنت خدا نیز بر آن‏ها باد! آنان از نام ما سوءاستفاده کرده و اموال مردم را می‏‌خورند و فتنه انگیزی می‏‌کنند. آنان ما و شیعیان ما را اذیت کردند. خداوند سبحانه و تعالی آن‏ها را اذیت کند و آنان را در فتنه‌‏ای که ایجاد کرده‌‏اند، مغلوب و نابود سازد"[۱۴].
وی عقاید کفرآمیز و الحادی داشت که سعی می‏‌کرد آن را در بین عامّه مردم منتشر سازد. محمد بن موسی بن حسن بن فرات نیز اسباب کار او را فراهم و او را پشتیبانی می‌‏کرد[۱۵]. ابن فرات از خاندان معروف به نوفرات بود. وی در بغداد و کوفه محدثی معروف بود و به نظر می‌‏رسد نخستین فرد از خاندان بنوفرات است که در حکومت عباسی مقامی به دست آورد[۱۶]. از این‏جا نقش حکومت در حمایت و پشتیبانی از خطوط انحرافی روشن می‌‏شود. عقاید نمیری در کتاب "الغیبة"، "رجال کشی" و "فرق الشیعه" بیان شده است.
سعد بن عبد اللّه اشعری گوید: محمد بن نصیر نمیری مدعی بود پیغمبر است و امام هادی(ع) او را مبعوث کرده است. عقیده به تناسخ داشت و معتقد به خدایی امام هادی(ع) بود، نزدیکی با محارم را جایز می‌‏دانست و ....[۱۷]. سعد بن عبد اللّه گوید: نمیری در آخر عمر بیمار شد و در آن حال مرد. در آن بیماری از وی پرسیدند: جانشین تو کیست؟ او با زبان ضعیف و گرفته‌‏ای گفت: احمد؛ ولی کسی نفهمید احمد کیست؛ به همین سبب این حرف، موجب انشعاب پیروان او شد؛ عده‏‌ای گفتند: مقصود نمیری، احمد فرزندش بوده است. جمعی گفتند: احمد بن محمد بن موسی بن فرات است. و گروهی گفتند: منظور وی احمد بن موسی بن فرات است. و فرقه‌‏ای گفتند: منظور وی احمد بن ابو الحسین بن بشر بن یزید است. این انشعاب باعث پراکندگی اتباع او شد[۱۸]»[۱۹].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر. ک: احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص ۸۲، رقم ۱۹۹
  2. " احْذَرُوا الصُّوفِيَ‏ الْمُتَصَنِّع‏‏"؛ محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۵۳۵، ش ۱۰۲۰
  3. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۳
  4. ابن داود حلی، رجال ابن داود، ص ۴۲۵؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۸۴؛ علامه حلی، رجال العلامه، ص ۲۰۲
  5. سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ص ۵۰۲
  6. محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۵۳۶؛ ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۵۳
  7. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص:۳۹ -۴۰.
  8. ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۰۰
  9. طبرسی، الاحتجاج، ح ۲، ص ۴۷۴
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۳۸۳.
  11. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۰۵، رقم ۷ و ص ۴۰۷ رقم ۲۳
  12. علامه حلی، رجال العلامه، ص ۲۵۴ و ۲۵۷
  13. کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵
  14. کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵
  15. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸
  16. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۱۶۹
  17. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸، ح ۳۷۱؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۰۵؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص ۱۰۳
  18. ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۹، ح ۳۷۳
  19. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۳۸۵ - ۳۸۶.
  20. فهرست، ص ۵۰؛ رجال طوسى، ص ۴۱۰.
  21. غیبة طوسى، ص ۳۹۹.
  22. رجال طوسى، ص ۴۱۰.
  23. فهرست، ص ۵۰؛ رجال نجاشى، ج ۱، ص ۲۱۸
  24. رجال نجاشى، ج ۱، ص ۲۱۸.
  25. اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۸۱۶
  26. غیبة طوسى، ص ۳۹۹
  27. معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۳۴۸.
  28. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص:۷۷.
  29. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۰.
  30. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۱۵۷.
  31. غیبة طوسی، ص ۴۰۰.
  32. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۸؛ کمال الدین، ص ۴۹۹.
  33. غیبة طوسی، ص ۴۰۰؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۶۹.
  34. غیبة طوسی، ص ۲۴۶.
  35. غیبة طوسی، ص ۲۴۶.
  36. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۶۲۱.
  37. غیبة طوسی، ص ۳۹۸.
  38. غیبة طوسی، ص ۳۹۸؛ فرق الشیعه، ص ۱۰۳.
  39. فرق الشیعه، ص ۱۰۲.
  40. آخرین امید، داود الهامی، ص ۱۲۵.
  41. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۶۲۲.
  42. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۷
  43. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۷
  44. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۸
  45. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۹
  46. بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۰۱
  47. الغیبه، طوسی، ص ۳۰۳
  48. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۵۸.