احتجاج
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل برهان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
احتجاج اقامه حجّت و دلیل برای اثبات حقّ[۱].
واژهشناسی لغوی
احتجاج از باب افتعال به معنای اقامه حجّت بر مدّعا است. "به چیزی احتجاج کرد یعنی آن را حجّت قرار داد" [۲]. حجّت در لغت بهمعنای دلیل و برهان است و علّت نامگذاری آن به حجّت، این است که از ریشه "حجّ" بهمعنای قصد گرفته شده و دلیلی که با آن مدّعا اثبات میشود، مقصود شخص احتجاج کننده است[۳]. یا به واسطه دلیل، اثبات مدّعا قصد میشود[۴]. یا آنکه دلیل، خود قصد اثبات مدّعا را دارد[۵]. به گفته برخی، حجّت، دلالت روشن برای اثبات مقصد حق و درست است[۶]. و براساس نقل برخی دیگر، حجّت، چیزی است که بر صحّت ادّعا دلالت میکند[۷][۸].
حجّت در منطق، تصدیقات معلومی است که باعث نیل به شناخت تصدیق مجهول میشود[۹]. و آن بر سه قسم است: قیاس، استقرا و تمثیل. قیاس نیز از جهت مادّه، به صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه) تقسیم میشود[۱۰]. و در اصول فقه، دلیلی است که واسطه اثبات احکام شرعی برای متعلّق خود باشد[۱۱][۱۲].
احتجاج در قرآن
حقیقت احتجاج
اقسام احتجاج
نخست: احتجاج قولی
دوم: احتجاج عملی
اهداف احتجاج
نخست: اثبات ربوبیت خداوند
دوم: اثبات جهان آخرت و نفی استبعاد منکران معاد
سوم: اثبات رسالت پیامبران
احتجاج امام
منابع
پانویس
- ↑ آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.
- ↑ " احتجّ بالشّیء أی اتّخذه حجّةً "؛ لسانالعرب، ج۳، ص۵۴، حجج.
- ↑ لسانالعرب، ج۳، ص۵۲، تاجالعروس، ج۳، ص۳۱۴، حجج.
- ↑ تفسیر آسان، ج۵، ص۱۱۶.
- ↑ منهج الصادقین، ج۳، ص۴۶۵.
- ↑ مفردات، ص۲۱۹، «حجّ»؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۶۸.
- ↑ التعریفات، ص۱۱۲؛ التحریروالتنویر، ج۸، ص۱۵۱.
- ↑ آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.
- ↑ الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۶؛ المنطق، ص۲۳۲؛ شرحالمنظومه، ج۱، ص۵۷ـ۶۰.
- ↑ الاشارات والتنبیهات، ج۱، ص۲۸۸۷ـ۲۹۷.
- ↑ فرائدالاصول، ج۱، ص۵۱؛ اصولالفقه، ج۲، ص۱۲.
- ↑ آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.