حضرت داوود در نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

  • حضرت داوود(ص) در حدودسال ۱۰۳۳ قبل از میلاد در بیت‌اللحم تولد یافت. او از پیامبران بزرگ بنی‌اسرائیل به‌شمار می‌رود که خداوند به او شوکت و پادشاهی بخشیده بود. داوود(ع) با عمالقه جنگید و جالوت را که از جنود شیطان بود نابود کرد. سپس به بیت‌المقدس رفت و با اهالی فلسطین که دشمنی دیرینه با بنی‌اسرائیل داشتند به نبرد برخاست و بر آنان پیروز شد.
  • داوود(ع) بنیان‌گذار مسجد الاقصی است. او با این که در مقام پادشاهی قرار داشت، اما از راه زره‌بافی روزگار می‌گذراند و دریافتی از بیت‌المال نداشت. او در میان مردم به عدالت حکومت کرد. کتاب آسمانی او را مزامیر یا زبور نام نهاده‌اند. داوود صوتی زیبا و دل‌انگیز داشت.
  • داوود(ع) چهل سال به امر پیامبری و ترویج دین موسی(ع) پرداخت و چون به سن کهولت رسید، سلطنت و نبوت به فرزندش سلیمان(ع) منتقل شد. وی سرانجام در بیت المقدس وفات یافت.
  • قرآن کریم در فرازهایی از داوود یاد می‌کند: ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا[۱]،﴿ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ[۲]، ﴿فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ [۳].
  • امام علی(ع) نیز در حکمتی از داوود(ع) یاد می‌کند: و از نَوف بِکالی روایت است که شبی امیرالمؤمنین(ع) را دیدم از بستر خود برون آمده بود و نگاهی به ستارگان انداخت و فرمود: نوف خفته‌ای یا دیده‌ات باز است، گفتم دیده‌ام باز است، فرمود:] نوف، خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند. آنان مردمی هستند که زمین را گستردنی خود گرفته‌اند و خاک آن را بستر و آب آن را طیب. قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان. چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‌اند – و نگاهی بدان نینداخته. نوف، داوود(ع) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتی است که بنده‌ای در آن دعا نکند جز اینکه از او پذیرفته شود، مگر آن‌که باج ستاند، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند، یا خدمت‌گزار داروغه باشد، یا عرطبه –طنبور- نوازد، یا دارنده کوبه باشد[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. «ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  2. «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.
  3. و آن (داوری) را به سلیمان فهماندیم و به هر یک داوری و دانشی دادیم و کوه‌ها و پرنده‌ها را رام کردیم که همراه با داود نیایش می‌کردند و کننده (ی این کار) بودیم. و برای شما ساختن زرهی را به او آموختیم تا از (گزند) جنگتان نگه دارد پس آیا شما سپاسگزار هستید؟؛ سوره انبیاء، آیه ۷۹ – ۸۰.
  4. نهج البلاغه، حکمت ۱۰۴: «"وَ عَنْ نَوْفٍ الْبَكَالِيِّ قَالَ: رَأَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) ذَاتَ لَيْلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِي النُّجُومِ، فَقَالَ لِي يَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟ فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ. قَالَ: يَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا، الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ، أُولَئِكَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ. ا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ(ع) قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ، فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ، إِلَّا أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِيَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ كَوْبَةٍ وَ هِيَ الطَّبْلُ"»
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۹۳.