وائل بن حجر حضرمی
مقدمه
وائل فرزند حجر بن ربیعه، کنیهاش ابوهنیده از طایفه حضرموت و از اصحاب رسول خدا(ص) و یاران امیرالمؤمنین(ع) بود[۱].
وی و پدرش هر دو امیر و فرماندار اقیالِ حضرموت بودند و رسول خدا(ص) چند روز قبل از شرفیابی وائل به محضرش، مژدۀ ورودش را داد. وی وقتی وارد شد، حضرت مقدمش را گرامی داشت، ردای خود را برای او گسترانید و روی آن وی را نشانید و در حق او و فرزند و فرزندزادگانش دعای خیر کرد و سپس وی را به امامت اقیال حضرموت منصوب کرد[۲]، و به موقع رفتن، معاویه همراه او رفت، اما او سواره بود و معاویه پیاده و در بین راه معاویه از داغی زمین به وائل شکوه کرد تا او را بر مرکب خود سوار کند، اما وائل نپذیرفت و گفت: ساکت باش، تو هم ردیف ملوک نیستی سالها گذشت و وائل زنده ماند تا معاویه به حکومت شام رسید، روزی بر معاویه وارد شد، معاویه او را شناخت و داستان همسفری خود را با او یادآور شد، وائل از یادآوری این داستان خوشش نیامد، لذا حاضر به دریافت جایزه معاویه نشد و گفت: جایزه تو را باید کسی بگیرد که از من سزاوارتر است و من از آن بینیازم [۳].
وائل پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) به کوفه آمد و آنجا سکنا گزید و از شیعیان امیرالمؤمنین(ع) گردید، و در جنگ صفین پرچمدار گروه حضرموت بود و با شامیان جنگید[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: اسدالغابه، ج۵، ص۸۱؛ رجال طوسی، ص۳۱، ش۴.
- ↑ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ الاصابه، ج۶، ص۵۹۶؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۳۹۵-۱۳۹۶.