نجد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۸ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آشنایی اجمالی

نجد در لغت به معنی «زمین بلند» است[۱]. این سرزمین، منطقه‌ای است بسیار وسیع در مرکز جزیرة العرب با مساحتی حدود ۲،۰۷۲،۰۰۰ کیلومتر مربع که عمده مساحتش بیابان است و دره و شن. این منطقه، مواضع متعددی را شامل می‌‌شود که نجد برق ـ وادی‌ای در یمامه ـ (نجد الیمن)، نجد خال، نجد عفر، نجد کبکب و نجد مریع از جمله آنهاست[۲].[۳]

نجد به علت بلندی ارتفاعش، به این نام موسوم شده است[۴]. ارتفاع آن، از غرب به شرق (تا سرزمین عروض) کاسته می‌شود[۵]. عرب، قسمت بلند نجد را که مجاور حجاز است «عالیه» و قسمت پشت آن را که به عراق می‌رسد «سافله» می‌نامد[۶]. همچنین شرق نجد را که با یمامه مجاور است «وشوم» و شمال آن را است که به دو کوه اجا و سلمی، در سرزمین طی می‌رسد «قصیم» نامیده‌اند. قصیم شنزاری است که در آن «غضا» (نوعی چوب گز) می‌روید[۷]؛ از این رو، مردم نجد را «اهل الغضا» نامیده‌اند[۸].[۹]

حدود نجد

در بیان حدود و ثغور دقیق نجد [مطلق و بدون اضافه به اسم دیگر] بین گذشتگان اختلاف است چندان که برخی، مناطق بالاتر از تهامه را نجد گفته، بعضی، نجد را نام سرزمین وسیعی دانسته‌اند که در بالای آن تهامه و یمن و در پایین آن عراق و شام واقع است[۱۰]. برخی تمام نجد را از نواحی تهامه گفته‌اند[۱۱] و بعضی هم، مرز نجد را از سمت حجاز، ذات عرق دانسته‌اند تا کوه‌های حجاز و مدینه. این افراد، ماوراء ذات عرق ـ از کوههای حجاز تا تهامه ـ را حجاز عنوان کرده و آورده‌اند که با پایان یافتن کوه‌ها در نزدیکی تهامه، سرزمین غور یا همان تهامه آغاز می‌‌شود و تا دریای احمر ادامه می‌‌یابد[۱۲]. برخی حد نجد را اراضی روبروی ذات عرق تا عراق گفته و از ذات عرق تا مناطق غربی را حد حجاز دانستند[۱۳]. ضمن اینکه بعضی هم، بر پستی بلندی‌های بعد از بطن الرمه نجد اطلاق کرده و بعضی دیگر، نجد را کل سرزمین‌های ماوراء خندقی که کسری حفر کرده دانسته‌اند[۱۴]. برخی از متأخران هم در مقام جمع بندی اقوال پیشینیان، نجد را از غرب به حجاز و از جنوب به یمن و از شرق به منطقه الاحساء و از شمال به صحرای عرب محدود دانسته‌اند. علاوه بر این موارد، اقوال دیگری هم در تحدید و ترسیم جایگاه نجد مطرح شده که یاقوت حموی در کتاب خود به برخی از این موارد اشاره کرده است[۱۵].[۱۶]

در شمال نجد، بیابان نفود قرار دارد که مساحت عظیمی را در بر دارد. این بیابان از «وادی تیماء» شروع می‌شود و تا سیصد میل به سمت شرق ادامه می‌یابد و از پشته‌های شن قرمز انباشته است[۱۷]. نفود در نزدیکی عراق، به سمت جنوب می‌پیچد و نجد و بحرین را از هم جدا می‌سازد. این فاصله را «دهناء» یا «رملة العالج» نامیده‌اند که در زمان جاهلیت و اسلام، محل سکونت تمیم و ضبه بود[۱۸]. کویر ربع‌الخالی نیز با وسعتی بالغ بر پنجاه هزار میل مربع، یمامه و نجد را از عمان، مهره، شحره و حضرموت جدا می‌کند[۱۹]. صحرای احقاف، نیز جزء همین بیابان است که در حد فاصل بین یمن تا نجد و حجاز، کشیده شده است[۲۰].[۲۱]

نجد در دوران معاصر

امروزه این منطقه بسیار معروف، که شهر ریاض ـ پایتخت عربستان ـ در وسط آن قرار دارد، قلب جزیرة العرب محسوب شده و شامل مناطق زیادی از جمله: القصیم، سُدیر، الافلاج، الیمامه و الوشم و غیره می‌‌شود. علاوه بر این مناطق، نجد دارای شهرهای پرجمعیت بسیاری است و اضافه بر ریاض، سه شهر القصیم یعنی بُرَیده، عُنَیزه و الرَّسّ را هم شامل می‌‌شود. شهر حائل ـ مرکز شمال نجد ـ الخرج، جنوب ریاض، شقراء، مَراة و ضرما از اقلیم الوشم، لیلی مرکز منطقه الافلاج و المجمعه مرکز سدیر از دیگر شهرهای مهم این منطقه‌اند. ضمن این که حریملا، العینیه و الجبیل ز شهرهای قدیمی این منطقه هستند که هنوز هم شهرهای آباد و فعالی در شمال ریاض‌اند. الدرعیه ـ پایتخت پیشین دولت سعودی ـ هم، در ۱۱ کیلومتری شمال غربی ریاض در وادی حنیفه هم از دیگر شهرهای مهم نجد است[۲۲].

منابع

پانویس

  1. فراهیدی، کتاب العین، ج۶، ص۸۳-۸۴. این تعریف در مناطق مختلف متفاوت است چندان که در یمن به هر چیزی که بین السراة و ربع الخالی است، نجد گفته می‌‌شود.
  2. بکری، معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۲۹۸؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۲. برای مطالعه موارد دیگر نجد ر. ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۵-۲۶۶.
  3. بلادی، عاتق بن غیث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۳۱۲.
  4. اصطخری، مسالک و ممالک، ص۴۴؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۱-۲۶۲.
  5. شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵.
  6. شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵.
  7. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۶۸.
  8. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۶۸؛ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵.
  9. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۷۲-۳۷۳.
  10. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۲.
  11. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۲.
  12. ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۲.
  13. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۲.
  14. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۲.
  15. ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۲.
  16. بلادی، عاتق بن غیث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۳۱۲.
  17. شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵.
  18. شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۹۳.
  19. شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۶.
  20. شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۶.
  21. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۷۲-۳۷۳.
  22. بلادی، عاتق بن غیث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۳۱۲.