دین سفیانی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

دین سفیانی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری
مدخل وابسته؟

دین سفیانی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علی کورانی
حجت الاسلام و المسلمین علی کورانی، در کتاب «عصر ظهور» در این‌باره گفته است:
«روایات، نشانگر این معناست که سفیانی فرهنگ و آموزش غربی دارد و چه‌بسا در همانجا نشو و نما کرده باشد. در کتاب غیبت طوسی از بشر بن غالب بصورت مرسل روایت شده است که گفت: "سفیانی در حالیکه رهبری گروهی را بعهده دارد مانند شخص نصرانی صلیب بر گردن دارد و از سرزمین رومیان روی می‌آورد"[۱].
در روایت کلمه منتصر آمده اما دراصل باید "متنصر" باشد، چنانکه در بحار ج ۵۲ ص ۲۱۷ آمده است، یعنی، مسلمان مسیحی شده. و جمله "از سرزمین رومیان می‌آید" یعنی کسی که از سرزمین روم (غرب) به شام می‌آید و آنگاه دست به جنبش و قیام می‌زند. و نیز نشانگر این است که او رهبری سیاسی غربی‌ها و یهودیان را بر عهده دارد و با حضرت مهدی (ع) که دشمن روم یعنی غربیهاست به نبرد می‌پردازد و با ترکان یا هواداران ترکها که بنظر ما روسها هستند وارد جنگ می‌شود. و سفیانی پایتخت خود را در حوادث زمان ظهور و در پیشاپیش لشکرکشی حضرت مهدی (ع) از دمشق به رمله فلسطین منتقل می‌سازد همانجائی که طبق روایت، شورشیان رومی در آنجا فرود می‌آیند.
بلکه به‌طوریکه پیداست، بعنوان خط مقدم دفاعی بنفع یهودیان و رومی‌ها وارد پیکار با حضرت مهدی (ع) می‌شود و روایات، بطوریکه خواهید دانست درباره شکست او که به شکست یهودیان منتهی خواهد شد سخن می‌گوید.
همچنین دلیل دیگر بر گرایش وی به غربی‌ها این است که پس از شکست و کشته شدن او باقیمانده نیروهایش به سوی غرب می‌گریزند، آنگاه یاران امام مهدی (ع) آنها را بازگردانده و بقتل می‌رسانند.
از ابن خلیل ازدی، روایت شده است که گفت: از ابو جعفر (امام باقر) (ع) شنیدم که درباره این آیه شریفه "وقتی آنان خشم و عذاب ما را احساس کنند از آن دیار می‌گریزند فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه اسراف می‌کردید و خانه‌هایتان. شاید از شما سئوال شود". فرمود: "وقتی قائم قیام کند و سپاهی بسوی بنی امیه به شام گسیل دارد آنان به سوی روم (غرب) بگریزند رومیان به آنها گویند ما شما را در سرزمین خود راه ندهیم مگر اینکه به آئین مسیحیت درآئید، آنگاه صلیب به گردن خود آویزند و رومیان آنان را به سرزمین خود راه دهند وقتی یاران قائم (ع) به قصد نبرد با رومیان، رویاروی آنان فرود آیند، رومیان از آنها درخواست امان و صلح کنند اما یاران قائم می‌گویند: امان نمی‌دهیم تا آنکه افرادی را که از ما نزد شماست به ما برگردانید سپس رومیان آنها را به یاران قائم (ع) باز می‌گردانند و این است معنی فرموده خداوند: "فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه اسراف می‌کردید و خانه‌هایتان شاید مورد سئوال واقع شوید" سپس فرمود: او از آنها درباره گنج‌ها سئوال می‌کند. در حالیکه او بهتر از هرکس از آنها آگاه است آنها می‌گویند وای بر ما که سخت ستمکار بودیم پیوسته این گفتار حسرت‌آمیز بر زبانشان بود تا آن‌که ما همه را طعمه شمشیر مرگ و هلاکت ساختیم"[۲].
و معنی این جمله که "هنگامیکه یاران قائم رویاروی آنان قرار می‌گیرند، آنها امان می‌طلبند" این است که یاران حضرت، انبوه نیروهای خود را در مقابل رومیان گسیل داشته و آنان را تهدید می‌کنند و مراد از بنی امیه در این روایت یاران سفیانی است که در دیگر روایات نیز بدان تصریح شده است. بنظر می‌رسد که آنها مشاوران و فرماندهان سپاه اویند که دارای موقعیت سیاسی عمده‌ای می‌باشند ازاین‌رو ماجرای آنان تا بدانجا کشیده می‌شود که، حضرت مهدی (ع) و یارانش رومیان را، در صورت تسلیم نکردن این افراد، تهدید به کارزار می‌نمایند.
  • تلاش سفیانی برای مذهبی جلوه دادن جنبش خود: با توجه به گسترش آئین اسلام و عظمت یافتن آن تا ظهور حضرت مهدی (ع) و با توجه به اینکه جنبش سفیانی در برابر یاوران درفش‌های سیاه و گسترش اسلام، در حقیقت یک طرح غربی- یهودی است، پژوهشگری که روایات مربوط به سفیانی را بررسی نماید، دلیل‌ها و نشانه‌های تلاش وی را بر این معنی می‌یابد از جمله آن خبرها عبارتی است که در نسخه خطی ابن حماد ص ۷۵ آمده است که "سفیانی در اثر عبادت بسیار زردرنگ بنظر می‌رسد" از این عبارت چنین برمی‌آید که او خود را به ظاهر متدین نشان می‌دهد و البته این حالت طبق روایت دیگری تنها در آغاز امر او دیده می‌شود.
گاهی به جمع بین حالت تدین و نصرانی بودن او در حالیکه صلیب به گردن دارد و از سرزمین غرب می‌آید، اشکال می‌شود، ولی ما آنچه را که از حالت‌های سیاستمداران مزدور غرب سراغ داریم اشکال را برطرف می‌سازد، حتی برخی از آنها به‌گونه‌ای با مسیحیان زندگی می‌کنند که نمی‌توان بین آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزدیک می‌گردند که صلیب زرین به ساعت و یا به گردن خود می‌آویزند و به هنگام انجام مراسم در کلیساهای آنها حضور می‌یابند .. تا اینکه او را به جهت تظاهر به نماز و دیانت، فرمانروای مسلمانان گردانند تا مسلمانان را با این ترفند که وی از خود آنهاست فریب دهد، بلکه عبارت روایت قبل که "اهل فضل و دانش را می‌کشد و نابود می‌سازد و برای نیل به مقاصد خود، از آنها یاری می‌خواهد و هرکس سر باز زند او را بقتل می‌رساند"[۳] حاکی از این است که وی به شدت خواستار این است که به جنبش و حکومت خود رنگ اسلامی و شرعی بدهد.
ازاین‌رو علماء را بر آن امر وارد می‌سازد و شاید کلمه "آنان را نابود می‌سازد" بجای کلمه "آنان را می‌آزماید" اشتباه ذکر شده باشد»[۴].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. غیبت طوسی، ص ۲۷۸.
  2. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۷.
  3. نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۶.
  4. کورانی، علی، عصر ظهور، ص:۱۱۶-۱۱۹.
  5. ... و خروج سفیانی با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۲۲۴، به نقل از مختصر بصائر الدرجات، ص۱۹۹. (این حدیث مرسله است)
  6. او برای از میان بردن حکومت خراسانی به روم می‌رود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آن‌جا باز می‌گردد؛ زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع)، ص۶۵، به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است)
  7. ... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد سفیانی می‌روند و به او می‌گویند: سزاوار نیست که تو باعث از میان رفتن اسلام شوی، آیا ذلت مردم و فتنه‌هایی که آنان را فراگرفته، نمی‌بینی؟ از خدا بترس و خروج کن، آیا دینت را یاری نمی‌کنی؟؛ عقدالدرر، باب ۴، فصل ۲، ص۹۰.
  8. سفیانی ... خدا را هرگز عبادت نکرده و هیچ‌گاه مکه و مدینه را ندیده است؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۸، باب ۱۸، ح۱۸. این حدیث به دلیل وجود علی بن الصباح بن الضحاک ضعیف است. (نک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۸۸)
  9. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ - ۱۴۰.