تعصب جاهلی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تعصب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • تعصب به معنای حمیّت، عصبیّت، سخت جانب‌داری کردن از چیزی و سخت‌گیری و از جمله صفات اخلاقی است که به دو صورت در افراد بروز می‌یابد. صورت نخست آن در امور خیر و ارزش‌هاست که تبدیل به فضیلت اخلاقی می‌شود، آدمی را از گناه باز می‌دارد و به‌سوی فضیلت‌ها سوق می‌دهد. امام علی (ع) در کلامی فرمود: "فرد با غیرت هرگز خود را به زنا آلوده نمی‌کند"[۱]. مسلما فرد با غیرت نسبت به حریم خصوصی و عِرض و ناموس خود، تعصب دارد و به همین دلیل نسبت به حریم دیگران نیز پاک است و غیرت نشان می‌دهد. صورت دوم مربوط به موضوع‌های دیگر است که از آن به‌عنوان رذیلت اخلاقی یاد می‌شود. تعصب در مفهوم رذیلت اگر در فردی پدید آید، او را به گمراهی می‌کشاند[۲].
  • امام علی (ع) علت انحراف ابلیس را در سرپیچی از فرمان خداوند در تعصب ورزیدن او می‌داند و می‌فرماید که او به سبب نوع خلقت خود بر آدم (ع) تعصب ورزید و خود را برتر از او پنداشت[۳]. در گفتاری دیگر، حضرت تعصب ورزیدن را مایه انحطاط و فروپاشی افراد می‌داند و به‌طور عام می‌فرماید: "من ندیدم کسی از جهانیان را که بر کاری تعصب ورزد، مگر در کاری که اشتباه‌کاری نادانان را در بردارد، یا دلیلی که به عقل بی‌خردان درست آید"[۴][۵].
  • اما تعصب ورزیدن در خصلت‌های ارزشمند و نیکو از جمله مواردی است که به شایستگی ایجاد فضیلت اخلاقی را در فرد آشکار می‌سازد. امام علی (ع) می‌فرماید:تعصب ورزیدن در صفات ارزشمند و کارهای نیک از مواردی است که با آن می‌توان بر دیگران برتری یافت و مردمان را سفارش می‌کند که بر تعصب در خوی‌های پسندیده پافشارند[۶]. امام (ع) از برخی مواردی که تعصب‌ورزیدن ارزش تلقی می‌شود؛ یاد می‌کند که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: رعایت حقوق همسایگان، وفای به عهد، فرمان‌برداری از نیکوکاران، دوری از کبر، آموزش علم و فضیلت، اجتناب از گردن‌کشی و خون‌ریزی، عدل و داد، کظم غیظ و خودداری از تبه‌کاری»[۷].
  • جاهلیت، که در حوزه ادب و فرهنگ عربی از آن سخن به میان می‌آید، در حقیقت به دوران قبل از اسلام اطلاق می‌شود. علت نام‌گذاری این دوره به این عنوان، نص صریح قرآن کریم است که می‌فرماید: آیا خواستار حکم جاهلیت‌اند؟ و برای مردمی که یقین دارند، داوری چه کسی از خدا بهتر است؟[۸]. همچنین می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را آشکار مکنید[۹]. و درباره خدا، گمان‌های ناروا، همچون گمان‌های [دوران] جاهلیت می‌بردند[۱۰]. آن‌گاه که کافران در دل‌های خود، تعصّب [آن‌هم] تعصّب جاهلیّت ورزیدند[۱۱]. مصداق اصلی دوران جاهلیت زمان پیش از اسلام است که نادانان در آن دوران بسیار بودند[۱۲].
  • جاهلیت در مفهومی دیگر، زمان فترت، یعنی عصر بین دو پیامبر است. گاهی نیز دوران کفر را جاهلیت گویند به زمان پیش از فتح و عصر بین ولادت و بعثت پیامبر اسلام (ص) نیز اطلاق می‌شود. ابن خالویه گوید: این کلمه از واژگانی است که در دوره اسلامی وضع شده و به زمان قبل از اسلام گفته می‌شود. تفصیل کلام آن‌که کلمه "جاهلیت" گاهی به حالت نادانی اطلاق می‌شود که در قرآن و اخبار بیشتر به این معناست و گاهی به صاحب حالت "نادانی" یعنی فرد جاهل و نادان گفته می‌شود[۱۳].
  • در دایرة المعارف الاسلامیة در ماده "جاهلیة" آمده است که "جاهلیت" که بر عصر پیش از اسلام اطلاق شده، مشتقق از "جهل" نقیض علم نیست، بلکه از ریشه "جهل" به معنای خیره‌سری و پرخاشگری و شرارت است و در مقابل "اسلام" به معنای تسلیم و طاعت خدای عزّ و جلّ و رفتار و کردار بزرگوارانه "دینی" قرار می‌گیرد. کلمه جهل و جاهلیت در زبان قرآن و حدیث نبوی و شعر جاهلی نیز همین معنای تعصب و بی‌پروایی و کم‌خردی است. قرآن کریم می‌فرماید: گفتند: آیا ما را به ریشخند می‌گیری؟ گفت: پناه به خدا که [مبدا] از جاهلان باشم[۱۴]. در سوره اعراف نیز آمده است: گذشت پیشه کن، به [کار] پسندیده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب[۱۵]. در فرازی دیگر آمده است: و بندگان خدای رحمان کسانی هستند که روی زمین به نرمی گام برمی‌دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می‌دهند[۱۶][۱۷].
  • در روایت است که ابوذر، کسی را به زشتی یاد کرد، پیامبر (ص) به او فرمود: تو مردی هستی که ریشه‌های جاهلیت در تو باقی است. در همه این شواهد، ریشه "جهل" به‌معنای خیره‌سری و تندی و بی‌خردی است و عصر جاهلیت با همه جنبه‌های شرک‌آمیز و اخلاق مبتنی بر عصبیت و انتقام‌جویی و خون‌خواری و تبه‌کاری‌اش به دوره پیش از اسلام گفته می‌شود[۱۸].
  • اما در قرآن کریم اصطلاح دیگری با عنوان "الجاهلیة الاولی" برای این دوره به‌کار برده می‌شود. در سوره احزاب می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را آشکار مکنید[۱۹]. واژه "الجاهلیة الأولی" در آیه بالا یک ترکیب وصفی و به معنای نادانی نخستین است. میان مفسران در مقصود از جاهلیت اولی اختلاف است، برخی از مفسران آن دوران‌های گذشته دانسته‌اند که زنان با لباسی نامناسب در میان مردان به گردش می‌پرداختند و خود را بر آنان عرضه می‌کردند. در هر حال می‌توان از آیه شریفه فهمید که حضور تحریک کننده زنان در بین مردان که باعث گسترش فساد می‌شود، امری بسیار ناپسند است. آنچه عصر جاهلی را، گذشته از سنت‌ها و عادت‌ها غلط، به عنوان یک موضوع قابل تأمل در نزد پژوهشگران و محققان مطرح ساخته و تاکنون کتاب‌ها و تحقیقات متعددی درباره آن انجام شده، فنون و آثار ادبی فاخر و شکوهمند به‌ویژه در حوزه شعر و گفتار هنری است. از بارزترین این آثار، مجموعه‌های شعری اصحاب متعلقات سبع[۲۰] است. قوم عرب در جاهلیت به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‌شدند[۲۱].
  • بدویان جاهلی به هیچ نظام حکومتی جز نظام قبیلگی گردن ننهاده بودند و حکومتی جز خانواده و عشیره نمی‌شناختند. هر قبیله رئیسی داشت که شیخ یا بزرگ قبیله به‌شمار می‌رفت و رشته وحدت بین افراد و داور دادرسی‌ها بود. افراد قبیله موظف بودند از برادر خود، چه ظالم و چه مظلوم، حمایت کنند. این احساس حمایت "عصبیت" یا "فرهنگ جاهلی" نامیده می‌شد[۲۲].
  • با نگاهی گذرا به سخنان امام علی (ع) درباره جاهلیت، به این نتیجه می‌رسیم که آن حضرت مردم را از بازگشت به کبر و نخوت‌های جاهلی و کینه‌هایی که از ویژگی‌های آن دوران به‌شمار می‌رود بر حذر داشته است. این امر در خطبه قاصعه به بهترین‌ وجه بیان شده است. حضرت در قسمتی از این خطبه می‌فرماید: پس آتش عصبیّت و کینه‌ها جاهلی را که در دل‌هایتان نهفته است خاموش کنید، که بی‌تردید این ننگ و عار برای مسلمانان از خطرهای شیطان و خودستایی‌ها و تباهی‌ها و وسوسه‌های اوست»[۲۳].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نهج البلاغه، حکمت ۳۰۵
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 200.
  3. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴
  4. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 200.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 200- 201.
  8. ﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ؛ سوره مائده، آیه ۵۰
  9. ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ؛ سوره احزاب، آیه ۳۳
  10. ﴿ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ؛سوره آل عمران، آیه ۱۵۴
  11. ﴿ إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ؛ سوره فتح، آیه ۲۶
  12. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 238.
  13. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 238.
  14. ﴿ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ؛ سوره بقره، آیه ۶۷
  15. ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ ؛ سوره اعراف، آیه ۱۹۹
  16. ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا ؛ سوره فرقان، ۶۳
  17. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 238- 239.
  18. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 239.
  19. ﴿ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ؛ سوره احزاب، آیه ۳۳
  20. در دوره پیش از اسلام رسم بر این بود که بهترین اشعار را بر پرده کعبه می‌آویختند. از این مجموعه در تاریخ به عنوان "معلّقات سبع" نام برده شده است.
  21. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 239.
  22. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 240.
  23. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 240- 241.