ضلالت در فقه سیاسی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ضلالت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
فقدان ارشاد و راهنمایی به مقصود[۱]، عدول از راه راست[۲]. اصل آن "ضلّ" به معنای ضایع کردن و بردن چیزی در مسیر غیر حقّ آن[۳]، مقابل "اهتداء" (هدایت شدن)[۴].
يَشْتَرُونَ الضَّلَالَةَ وَيُرِيدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبِيلَ[۵].
اضلال از جانب خداوند نوعی تعذیب و مجازات برای انسانهای ناسپاس، کفّار و کسانی است که مستحق این عذاب هستند: كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ[۶].
ضلالت بشری در اعتقادات، نیات قلبی و اعمال او متجلی میشود: وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا[۷]، فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۸]،وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ[۹].[۱۰].
به جامعهای که در آن مردم از مسیر حق گمراه و به ضلالت کشیده شدهاند، "مدینه ضاّله" اطلاق میشود. عدهای از اندیشمندان مسلمان بر محور ضلالت و هدایت، جوامع انسانی و دولتها را طبقهبندی کردهاند؛ بر این اساس "مدینه ضالّه" شهری است که مردم آن فضایل را نمیشناسند و باطل را با حق اشتباه گرفته، میپندارند که حقّ است و بر اساس باطل خود عمل میکنند[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۳۸.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۰۹.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۷، ص۳۷.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۳۸.
- ↑ «خریدار گمراهیاند و میخواهند شما نیز گمراه باشید؟» سوره نساء، آیه ۴۴.
- ↑ «بدینگونه است که خداوند کافران را در گمراهی وا مینهد» سوره غافر، آیه ۷۴.
- ↑ «هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتابهای (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بیگمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
- ↑ «آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بیفروغ است)؟ بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.
- ↑ «و کافران را نگونساری باد و (خداوند) کردارهایشان را بیراه گرداند.!» سوره محمد، آیه ۸.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۳۹.
- ↑ محمد بن محمد فارابی، آراء اهل المدینة الفاضلة و مضاداتها، ص۱۳۳.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۹۸.